جای خالی مدیریت ریسک در سیاستهای سرمایهگذاری صندوقهای بازنشستگی
مشکلات مدیریتی صندوقهای بازنشستگی طی سالهای متمادی این نهاد را به یکی از ابر چالشهای اقتصادی تبدیل کرده است. راهکارهای کلی برای کاهش ابعاد بحران صندوقهای بازنشستگی، تامین بودجه از دولت، اصلاحات پارامتریک و اصلاحات سرمایهگذاری است.
ساده ترین روش برای جبران کسری منابع صندوقهای بازنشستگی، استفاده از بودجه دولت است اما بدترین روش هم است زیرا ظرفیت بودجه برای کمک به صندوقهای بازنشستگی محدود است و سایر صندوقهایی که در شرایط فعلی وضعیت بهتری دارند نیز به سمت بحران پیش میروند.
اصلاحات پارامتریک ماهیتا از نوع برونزا بوده که نیاز به اجماع ملی و تدوین یک برنامه در سطوح کلان دارد، از سوی دیگر اصلاح اقتصادی و مدیریتی سیستم، یک راهکار درونزا محسوب میشود که نیاز به اجماع ملی ندارد و میتوان برنامههای راهگشا را در این حوزه عملیاتی کرد.
یکی از ایرادات اصلی صندوق بازنشستگی در ایران نداشتن فلسفه و سیاست معین در حوزه سرمایهگذاری است، طبق مطالعات اتحادیه بینالمللی تامین اجتماعی، سرمایه گذاری در صندوقهای بازنشستگی با مبنا قرار دادن چهار اصل سودآوری، امنیت سرمایه گذاری، نقد شوندگی و متنوع سازی است.
توجه به امنیت سرمایهگذاری ایجاب میکند که بازار های سرمایه و طرحهایی که انتخاب میشوند مورد ارزیابی قرار گیرند، در مقابل تمرکز بر سودآوری مستلزم پذیرش مخاطرات و تنوع بازار است، سرمایهگذار باید بتواند بین این دو هدف تعادل و توازن منطقی برقرار کند. دو ضابطه حاکم بر رفتار اقتصادی صندوقها امنیت و سودآوری بوده که امنیت مستلزم خودداری از پذیرش ریسکهای نابجا و سودآوری در گرو ریسک پذیری بیشتر و فرصتهای متنوع است، واحد مدیریت و کنترل ریسک، حلقه اتصال و کنترل این دو هدف است.
در صندوق های بازنشستگی کشور معاونت مدیریت ریسک وجود ندارد، در حالیکه استقرار این واحد برای تمامی شرکتهای فعال در حوزه بازار سرمایه ضروری است و همین عامل میتواند به عنوان یکی از علل بازدهی پایین صندوقها مطرح باشد.
نقطه شروع اصلاحات حوزه سرمایه گذاری در صندوقهای بازنشستگی توجه به همین نکته است و میتوان ابهام و پیچیدگی اقتصاد کلان و تلاطمهای شدید در بازارهای مالی، پررنگ شدن استراتژیهای فعال در حوزه سرمایهگذاری در صندوقهای بازنشستگی، ارزیابی شاخص ریسک به بازدهی و امتیاز دهی برای ورود به پروژهها و سرمایه گذاریها را از مهمترین علل وجود واحد کنترل ریسک در صندوقهای بازنشستگی برشمرد.
با توجه به اینکه صندوقهای بازنشستگی داراییهای متنوعی را مدیریت میکنند، در اولین گام باید برنامههای راهبردی مشخص و بلند مدت در حوزه سرمایهگذاری تعیین کنند که این مهم با بررسی و پایش دقیق محیط کسب و کار و چشم انداز کوتاه مدت و بلند مدت اقتصاد کلان، صنعت و شرکتهای سرمایه پذیر و بررسی فرآیند تخصیص دارایی کارا محقق میشود.
تعریف مدیریت ریسک میتواند به فهم دقیق از وظایف و کارکردهای آن کمک شایانی کند، طبق تعریف، مدیریت ریسک، شیوهای موثر برای تشخیص زمان بهینه برای واکنش مناسب در شرایط ابهام و عدم اطمینان است به این معنی که فرآیندهای کلی شامل شناسایی، تحلیل و سنجش ریسکها توسط این واحد انجام میشود.
شناسایی ریسکهای اصلی مجموعه باید دربرگیرنده آسیب و چالشهای احتمالی، میزان احتمال وقوع هر چالش و نیز فرصتهای بالقوه پیش روی باشد، همچنین رویکرد مورد استفاده در شناسایی ریسک، وابستگی بالایی به حوزه کاربرد و صنعت مورد بررسی دارد.
تحلیل ریسک، فرآیندی است که به درک ماهیت ریسک و سطح آن کمک می کند و خروجی این بخش کمک شایانی به نحوه پاسخگویی به ریسک ارائه میدهد، همچنین ارزیابی ریسک شامل فرآیند بررسی منابع ایجاد کننده ریسک، وقوع رویدادها، نتایج و احتمالات ناشی از تخمین زدن ریسک اصلی و آسیب زننده است، تکنیکهای تحلیلی متناسب با سطح پیچیدگی و مبهم بودن ریسک ، منطق تحلیل و میزان اطلاعات موجود میتواند متغیر باشد.
در نهایت میتوان گفت اصلاحات مدیریتی و سرمایهگذاری به عنوان راهکارهای درونزا برای کنترل بحران صندوقهای بازنشستگی محسوب میشوند که میتوان با کمترین هزینه برنامههای راهگشایی را در این حوزه تعریف و عملیاتی کرد، برای شروع این اصلاحات اولین قدم تدوین برنامههای جامع مدیریت ریسک است.
وظیفه و مسئولیت استقرار و مدیریت ریسک مطابق بیانیههای بینالمللی ناظران بیمه و اصول اولیه بیمه برعهده هیات مدیره صندوقهای بازنشستگی است، پیشنهاد میشود تا معاونت یا واحدی مجزا تحت عنوان مدیریت ریسک در صندوقهای بازنشستگی ایجاد شود و به طور مستقل اقدام به ارزیابی و سرمایه گذاریها از منظر ریسک کند.
*مدیرعامل هلدینگ بانک، بیمه و سهام صندوق بازنشستگی کشوری