اهرم های تجاری؛ راه وصول حقابه هیرمند
تبخیر آب شرب مورد نیاز سیستان و بلوچستان تشنه در شورهزار گودزره افغانستان، در آستانه ورود به تابستانی گرم! گزارشها نشان میدهند که در خلال یکسال گذشته نزدیک به دومیلیارد متر مکعب آب به «گودزره» افغانستان سرازیر شده؛ برخلاف ادعای هیأت حاکمه مستقر در این کشور دایر بر نبود آب کافی در سد کمالخان!
به گزارش چابک آنلاین، تصاویر ماهوارهای خیام نشان میدهد که منطقه بیابانی و شورهزار گودزره دارای آب بوده و آب شیرین پشت سد کمالخان که سرریز سد بوده، در شورهزار جنوب سد رهاسازی شده و در عمل، آب شیرین از بین رفته است!
براساس تصاویر ماهوارهای خیام و دیگر ماهوارهها، این گزینه در حال تقویت شدن بوده که آب رودخانه هیرمند در سدهایی مانند سد کمالخان نگهداری میشود تا به خاک ایران نرسند!
هرچند که امارت اسلامی افغانستان در اطلاعیهای مدعی شده که در بند کمالخان هیچ آبی وجود ندارد و اگر آببند کجکی هم در آن جاری شود، تا آنجا نمیرسد.
وضعیت فراخشک سیستان و بلوچستان، تعداد قابلتوجهی از شهرها و روستاهای این استان را در معرض شرایط تنش آبی قرار داده است؛ به نحوی که ۱.۵ میلیون نفر از جمعیت شمال و مرکز این استان دچار تنش آبی شدهاند.
۵۸ درصد برداشتهای آب برای شهرها و روستاهای سیستان و بلوچستان در شرایط فعلی، وابسته به منابع زیرزمینی و ۴۲ درصد برداشتهای آب در سیستان و بلوچستان هم وابسته به آبهای سطحی است.
تأمین عمده آب مورد نیاز این بخش، به نقش هیرمند و آبهای مرزی برمیگردد.
بر اساس معاهده سال ۱۳۵۱ بین ایران و افغانستان در خصوص رودخانه هیرمند، افغانستان متعهد به تحویل بهنگام حقابه ایران است.
سهم حقابه ایران بر اساس این معاهده ۲۶ مترمکعب آب در ثانیه برای سالهای معمولی و نرمال آبی است.
بر این مبنا، حقابه ایران سالانه به ۸۲۰ میلیون مترمکعب میرسد.
از قرار معلوم، در سالهای آبی ۱۳۹۹، ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در یکسال اول ۳۲ میلیون و در سال آبی ۱۴۰1-۱۴۰0 به میزان 27 میلیون مترمکعب عملاً آب به ایران وارد شده است.
این ارقام فاصله معناداری با حقابه توافقشده ایران دارد.
گفته میشود که در هشت ماه اول سال آبی جاری کمتر از یک میلیون مترمکعب آب دریافت شده، هرچند که آب پشت سد کجکی و بارندگیها مناسب بوده است.
عدم تحقق حقابه 820 میلیون مترمکعبی ایران بر مبنای معاهده سال 1351 در شرایطی روی میدهد که برخی گزارشها حاکی از این بوده که سهم آب ایران از رودخانه هیرمند از 60 درصد تا پیش از سال 1351 به تنها 14 درصد پس از امضای معاهده مذکور رسیده است.
تشدید بحران جدی خشکسالی و تغییر اقلیم در سیستان و بلوچستان را میتوان یکی از نتایج بدعهدی طرف مقابل در سالهای اخیر دانست؛ آنچنان که دریاچه هامون که از آن به عنوان یک تالاب بینالمللی و یکی از دریاچههای بزرگ آب شیرین در دنیا یاد میشود، به کانون تولید ریزگردها تبدیل شده است.
یک واقعیت تردیدناپذیر وجود دارد و آن اینکه هیأت حاکمه افغانستان در رهاسازی حقابه هیرمند تعلل میکند.
گفته میشود در حال حاضر آب مخزن سد کجکی، حدود ۸۰ درصد ظرفیت سد را پر کرده است.
در عین حال، بر اساس تصاویر ماهوارهای، در مسیر سد کجکی تا سد کمالخان، اراضی متعدد کشاورزی وجود دارد.
در مورد سد کمالخان نیز وجود آب در مخزن سد، نشانگر این است که آب رهاسازی شده از سد عظیم کجکی، به این سد رسیده است. تصاویر ماهواره خیام نشان میدهد که اندک آب رهاسازی شده از سد کمالخان، جهت مصارف کشاورزی در داخل خاک افغانستان استفاده شده است.
براستی چرا هیأت حاکمه افغانستان اجازه نمیدهند که کارشناسان ایرانی بازدیدی از این سد داشته باشند؟
به تازگی، آیتالله سیدابراهیم رئیسی، رئیسجمهور درباره حقابه هیرمند به حاکمان افغانستان اخطار داده که اگر کارشناسان ما کمبود آب را تأیید کنند، حرفی نداریم وگرنه اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود و گفته که حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نکنید.
واقعیت این است که دولت سیزدهم در شرایط فعلی تمام تلاش خود را بهکار گرفته تا مشکلات کمآبی سیستان و بلوچستان را برطرف کند که از جمله آنها میتوان به سرمایهگذاری ۶ هزار میلیارد تومانی دولت سیزدهم برای تسریع در اجرای طرحهای آب آشامیدنی در سیستان و بلوچستان اشاره کرد.
اما نباید فراموش کرد که مقصر بخشی از مشکلات کنونی آب شرب این استان تعلل و کمکاری کشور همسایه در تأمین حقابه سیستان و بلوچستان بوده است.
مهدی سیاری کارشناس آب ،اعلام کرده که پیگیری حقابه ایران از چند مسیر قابل انجام بوده که بخشی از آن، ایجاد فشار از ناحیه مراجع بینالمللی و بخش دیگر هم استفاده از اهرمهای تجاری است و ادامه داده که طالبان به هیچ قانونی پایبند نیستند، بنابراین با طراحی یک بسته کوتاه و بلندمدت و در نظر گرفتن مزیتهای مهم کشور میتوان نسبت به تأمین حقابه اقدام کرد.
به گفته وی، در کنار توجه به اهرمهای تجاری موجود در کشور که افغانستانیها به آنها نیازمند هستند، میتوان با نشان دادن یک ضرب شست به آنها، با زبان خودشان با طالبان گفتوگو کرد که مجموع این بسته تأمین حقابه را تسهیل میکند.