معماری مازندران، اصالتی فراموش شده
معماری بومی مازندران در منطقه شمال ایران تحت تاثیر شرایط اقلیمی، در طول زمان شکل گرفته است. معماری بومی ریشه در بخش روستایی نشین استان دارد. این معماری به لحاظ ساختار کاملاً وابسته به طبیعت بوده است. بطوری که در ساخت یک بنا تمام عناصر تشکیل دهنده معماری بصورت بومی از طبیعت منطقه تهیه میشده؛ امروزه با پیشرفت علم ساختمان سازی و تغییر سبک زندگی شاهد این هستیم که معماری بومی مازندران به فراموشی رفته و جای خود را به معماری نوین و گاها وارداتی داده است.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایسنا، هفته مازندران به جشنوارهها و برنامههای متعدد و متنوعی شامل برگزاری آئینهای بومی و محلی، برپایی نمایشگاههای صنایع دستی و غذاهای محلی، گرامیداشت یاد و خاطر ه بزرگان علم و ادب خطه دیار علویان، ورزشهای بومی محلی و سایر برنامههای فرهنگی و هنری پرداخته میشود. اما آنچه لازم است مورد توجه قرار گیرد شناسایی ظرفیتهایی است که هویت و اصالتها این استان شمالی را حفظ میکند.
استان مازندران ظرفیتهای ارزندهای همچون مردمی فرهیخته ساکنین کوه و دشت و جنگل با آداب ورسوم ویژه و سبک زندگی خاص دارد. تنوع لباس، زبان، آداب و رسوم، نوع زندگی اجتماعی این مردم به یک طرف؛ معماری بکار رفته در ساخت خانهها از طرف دیگر جاذبه منحصر بفردی به این منطقه داده است.
سبک خانههای روستایی یکی از انواع معماریهای قدیمیست که البته بسیار محبوب است، اگر چه رشد و توسعه شهرنشینی بیشتر متداول شده، اما هنوز هم این خانهها جایگاه خاص خود را در استفاده از مصالح متناسب با زیست بوم دارند.
نوار ساحلی دریای خزر نمونهای از زیباترین انواع خانههای روستایی را در دهکدهها، زمینهای شیبدار دامنه کوهستان، در کنار جنگلها و غیره در خود جای داده است.
اما آنچه باید مورد توجه قرار گیرد، این خانههای رویایی با معماری زیبا بر اثر نفوذ خرده فرهنگهای بیگانه و تجمل پرستی جای خود را به خانههای مدرن و ویلایی داد؛ حال فلز و سیمان جای چوب و خشت و گل را گرفت و سقفهای رنگی با معماری سوئیسی جای گل و پوشال و سفال را پرکرد.
با وجود تغییر سبک معماری و استقبال روزافزون از آن اما گویا بشر در اصل خود به دنبال هویتی گمشده میگردد جایی که آرامش و صمیمت را به او برگرداند.
در این راستا بوم گردی با احیا خانههای سنتی شکل گرفت اما «کلبههای سوئیسی» طرفداران زیادی پیدا کرد. ویلاهای لاکچری که بیشتر متعلق به خوشنشینان غرب مازندران است.
با وجود پیشرفتهای علمی در حوزه معماری اما بدون تجهیزات گرمایشی و سرمایشی زندگی بشر با مشکل مواجه است در حالیکه خانههای سنتی مازندران بدون تجهیزات مدرن امروزی تنها با سبک معماری اصولی این نیازها را برطرف میکند. به طوری که تقاضا برای کلبههای چوبی رونق بیشتری پیدا کرد.
استادکار صنایع چوب ومرمت بناهای تاریخی با گفت: در سواحل جنوبی دریای خزر به خصوص استان مازندران میزان بارندگی مهمترین عنصر در طراحی معماری سقف است، سقفها معمولا به نحوی با شیب خاصی برای کنترل بارش باران طراحی شده و مصالحی که برای بام و ساختمان استفاده شده معمولا طبیعی هستند و شیروانیها از گیاه نی یا گالی ساخته شدهاند.
علی جهانیان افزود: در این منطقه به دلیل رطوبت و نیاز به تهویه طبیعی از ایوان استفاده شده است، یکی دیگر از مصالح کاربردی برای ساخت خانه در معماری روستایی استفاده از خشت یا چینه گلی است که قطعا چنین مصالحی به وفور در دسترس است و خاصیت ویژه خشت از نظر رفتار حرارتی دلیل دیگر آن است.
استادکار صنایع چوب و مرمت بناهای تاریخی تصریح کرد: مصالح چوبی در انواع مختلف و به ویژه چوب درختان است که ویژگیهای فنی آن از قبیل سبکی، سهولت دسترسی، کارپذیری، مقاومت در برابر کشش و خمش و پیمونوار بودن (مدولار) است، در مجموع، چوب و گل مناسب برای ساخت وساز خانههای چینهای چوبی در استان مازندران متداول بوده است.
وی افزود: به سبب بارش باران و برف در مناطق کوهستانی در گذشته سقف خانههای مازنی لته پوش بود، لته سنگ ورقهای که با کمک چوب روی سقفها قرار میگرفت.
جهانیان یادآور شد: در مناطق پایینتر و دشتها نیز مثل مناطق جنگلی و منطقه فیروزجاه بابل به سبب وجود جنگلهای هیرکانی و دسترسی آسان به چوب جنگلی سقفها از چوب ساخته میشد و بیشتر این خانههای مازنی سقفهای شیروانی داشت چنانچه در سقانفارها مشاهده میشود.
وی افزود: سقف خانهها در شهرها برای مردم عادی از کاه بود که به آن «کَمِل بسر» میگفتند و برای متملکین شهری نیز سقفهای چوبی شیروانی بود که بعدها از سفال پخته استفاده میکردند.
استادکار صنایع چوب و مرمت بناهای تاریخی تصریح کرد: پنجرهها و درها طوق نعلدار بود و کف خانهها برای تنظیم گرما و سرما با فاصله ۷۰ سانت از سطح زمین با تخته پوشانده میشد و در کوهستان زیر این تختهها با گل پر میشد اما امروزه بجای گل از فوم و غیره استفاده میشود.
وی با اشاره به معماری پلههای خانههای مازندرانیها تصریح کرد: در دوره قاجاریه پلههای مازنی مارپیچی و گردشی بود اما در دوره پهلوی به سبک اروپایی معماری پلهها مستقیم شد که امروزه دوباره معماری خانهها به سمت پلههای مارپیچی میرود.
جهانیان گفت: خانههای قدیمی دارای بخش بهارخواب بود که معمولا از ضلع شمال و جنوب پنجره بزرگ داشت که باعث تردد آب و هوا و باد میشد و در تابستان دالانی ایجاد میشد که شدت باد را افزایش میداد.
وی ادامه داد: خانههای مازنی از روی درهای اتاقها نامگذاری میشد مثلا اتاقی که ۶ در داشت به اتاق ۶ دری نامگذاری میشد.
جهانیان تصریح کرد: برای زمستان نیز از اتاقهای طبقات پایین استفاده میکردند که پنجره و درهای کمتری داشت.
استادکار صنایع چوب و مرمت بناهای تاریخی یادآور شد: آشپزخانه یا مطبخ در بیرون خانه به فاصله کمی ساخته میشد و سرویس بهداشتی و حمام برای یک سری مسائل بهداشتی در فاصله زیادی از ساختمان قرار میگرفت.
جهانیان یادآور شد: دیگر خصوصیات ارزنده خانههای مازنی وجود ایوان یا رواق بود که در روزهای معتدل سال برای شبنشینی و صرف غذا در دورهمی استفاده میشد.
وی تصریح کرد: چوب بعنوان متریال مواد اولیه بسیار گرم و استفاده از آن در معماری خانههای مازنی سبب گرمی روابط بین اعضا خانواده میشد استفاده از فلز و سنگ در خانههای امروزی برشخصیت و روابط خانوار امروزی تاثیر منفی گذاشته است.
وی بیان کرد: دیگر خصوصیت بارز این خانهها حفرگودال یک متری در کف زمین در داخل اتاق بزرگتر که معروف به «زغال چال» بود که در خانههای اعیانی در دوره پهلوی به شکل اجاق دیواری با لولهای که تهویه هوا را به خارج، برعهده داشت و کار شومینه را میکرد رواج داشت.
این هنرمند معماری مازندرانی گفت: امروزه استقبال و رجوع به سبک خانههای سنتی روبه افزایش است و بیشتر متمکنین بجای ساخت ویلاهای لاکچری به سمت ساخت خانههای چوبی تمایل دارند و تقاضا در این حوزه روبه افزایش است.
جهانیان تصریح کرد: مزیتی که خانههای سنتی مازندرانی دارند قابل مقایسه با معماری فعلی نیست آرامشی که خانههای سنتی به فرد میدهد قابل مقایسه با پیشرفتهترین خانههای مدرن نیست لذا در اکثر مناطق شاهد ساخت خانههای چوبی و حتی کلبههای سوئیسی در مناطق گردشگر هستیم و این کلبهها رونق را از ویلاها و مجتمعهای گردشگری سلب کردند.
هرکسی کاو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش
محمد عباسیفرد، از افراد با تجربه مازندران که به گفته خودش ۸۵ سال از زندگیاش میگذرد با قطعه شعری «هرکسی کاو دور ماند از اصل خویش/ بازجوید روزگار وصل خویش» در خصوص ویژگی خانههای سنتی به گفت: کاملا به یاد دارم برای ساخت خانه از خشت و گل و چوب و گالی استفاده میکردیم.
وی افزود: همسایهها جمع میشدند گل و مواد اولیه کاملا طبیعی را آماده میکردند و دیوارهای خانه را به قطر ۷۰ سانت میچیدند تا استحکام منزل حفظ شود کف خانه را با خشت و گل که با پوسته برنج به شکل ملات در میآوردند پرکرده و روی آن را با چوب میپوشاندند.
عباسیفرد بیان کرد: سقف خانه به شکل حرمی یعنی شیروانی با چوب پوشانده میشد و روی آن را گالی میگذاشتند تا باران به داخل خانه نفوذ نکند.
وی تصریح کرد: در وسط اتاق گودالی یک متری میکندند به نام زغال چال و با قرار دادن زغال داخل آن زمینه گرما را در زمستان برای اهل خانه فراهم میکردند گذشته از ایجاد گرما بساط چای نیز از این زغال چال فراهم بود.
وی ادامه داد: اتاقها و نحوه قرار گرفتن درو پنجره به گونهای طراحی میشد که در فصل تابستان خنک و در فصل زمستان گرما تولید میکرد.
وی تصریح کرد: یادش بخیر هرساله بعد از برداشت برنج برای استفاده سقف خانه و تعویض گالیهای قدیمی استفاده میکردیم.
وی یادآور شد: این خانههای قدیمی ایوانی بزرگ گاها در جلوی خانه تا بخشی از پشت خانه را در بر میگرفت که با کوب یا فرش سنتی مازنی تزیین میشد و از این ایوان در فصل بهار و تابستان برای استراحت و صرف غذا استفاده میکردیم.
عباسیفرد بیان کرد: یادش بخیر در کنار خانه چاه میزدند و از آب زیرزمینی گوارایی برخوردار بودند مثل امروز سفرههای زیرزمینی آلوده نبود.
وی افزود: برای حفظ بهداشت برعکس مردم امروز که سرویس بهداشتی و حمام را داخل خانه قرار میدهند ما با فاصله بسیار دور از منزل احداث میکردیم.
این پدر مازندرانی در حالیکه به دورترین اشاره میکرد گفت: فلز و آهن جای چوب و گل را گرفته است این ویلاهای مدرن که به ظاهر آسایش را برای بشر به ارمغان آورده اما خشونت و سردی برساکنینش حاکم شده است نه آن دلشادی را دارند و نه به آن آرامشی که خواستند دست یافتند.
وی در پاسخ به سوال که چرا چنین فکر میکند چون همیشه ثروت با آسایش همراه است، با لبخندی تلخ گفت: اگر چنین است چرا برخی خانههای بیجان سنتی را بازسازی میکنند تا آرامش از دست رفته خود را در آن جستجو کنند و چرا امروزه با ساخت کلبههای چوبی در جنگل و کوه سعی دارند حتی چند ساعتی از این خانههای فلزی دور باشند و چرا آنان که به اسم زندگی بهتر روستا را رها کردند تا از طبیعت فاصله بگیرند بعد از بازنشستگی دوباره به طبیعت برمیگردند و در خانههای قدیمی ساکن میشوند.
وی ادامه داد: انسان ناچار است به اصالت خود برگردد زندگی مدرن در مهیا کردن آرامش شکست خورده و طبیعت پیروز شده است هر چند مقاومتها ادامه دارد جنگلها و کوهها در حال نابودی و رودخانهها در حال خشک شدن هستند ولی روزی با خشم این طبیعت مواجه شده و مجبور خواهند شد به اصل خویش برگردند.