کم بارشی پاییز به حال ناخوش تالاب‌ها دامن می‌زند

پاییز خشکی را از لحاظ بارندگی پشت سر گذاشتیم قطعا این شرایط به وضعیت ناخوش و حال بی‌رمق تالاب‌ها دامن می‌زند، به اعتقاد کارشناسان باید سنگینی عواقب کم‌بارشی میان بخش‌های مختلف تقسیم شود و در این مواقع فقط از حقابه محیط‌زیست به ویژه تالاب‌ها کم نکنیم.

کم بارشی پاییز به حال ناخوش تالاب‌ها دامن می‌زند

به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایرنا، بارندگی در پاییز امسال به دور از پیش بینی ها بود، گفته شده بود که سه ماه پربارشی خواهیم داشت و حتی بارندگی در برخی نقاط بیشتر از نرمال خواهد بود؛ اما این اتفاق نیفتاد، فصل برگ ریزان امسال هیچ شباهتی با سال گذشته نداشت، هر روز صبح که چشمانمان را باز می کردیم با هوایی بهاری و لطیف مواجه می شدیم، باد ملایم، درختانی همچنان با برگ های سبز که هیچ رنگی از پاییز به خود نگرفته بودند.

 انگار نه انگار که پاییز است، باید باران ببارد و زمین و طبیعت را برای بارش برف زمستان آماده کند اما اینطور نشد. الان هم که وارد زمستان شده ایم هنوز برخی از درختان حداقل در تهران همچنان برگ دارند، در حالیکه باید اکنون با بدنی عریان در خواب زمستانی باشند.

چندی پیش مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی اعلام کرده بود با توجه‌ به تغییرات اقلیمی، پیش‌بینی‌های مورد انتظار فصل پاییز محقق نشد و بارندگی‌ها مطلوب نبوده است، میزان بارش ثبت‌شده نشان می‌دهد با کاهش جدی بارندگی مواجه هستیم زیرا بارندگی امسال ۴۳ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده است.

همچنین وزارت نیرو اعلام کرد که میزان پرشدگی سدهای بزرگ و مهم کشور از ابتدای سال آبی جاری (ابتدای مهر ماه ۱۴۰۲) تا دوم دی‌ماه، به ۴۰ درصد رسیده که نشان از خالی بودن ۶۰ درصدی مخازن سدها دارد و این موضوع ضرورت مدیریت مصرف آب را دوچندان می‌کند.

کاهش بارندگی و به دنبال آن خالی شدن منابع آبی قطعا مشکلات زیادی را برای جوامع انسانی به همراه خواهد داشت، بخش کشاورزی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.

 قطعا صنعت هم برای تامین آب مورد نیاز با مشکل مواجه می شود، اما در این میان مظلوم ترین بخش تالاب ها هستند که به محض کم شدن بارندگی و کمبود آب باید از حقشان بگذرند تا چرخ بخش کشاورزی و یا صنعت بچرخد، در حالی که مدیریت صحیح به این معنا نیست که برای جبران کمبود یک بخش، از حق بخش دیگری زده شود.

 مثلا در زمان خشکسالی اینطور نباشد که تمام سنگینی بار کم آبی بر دوش محیط زیست و تالاب ها باشد، باید از سهم هر بخشی کم شود تا روزهای خشک را پشت سر بگذاریم، اما متاسفانه در کشور ما اینطور نیست و به نظر می رسد فقط حریف تالاب ها که در پایین دست حوضه آبریز قرار گرفته اند، می شویم.

شرایط تالاب های زیادی در کشور خوب نیست و این وضعیت به امسال یا دو سال گذشته بر نمی گردد، مثلا تالاب بختگان در استان فارس بیش از ۱۵سال است که با بحران خشکی مواجه است یا تالاب گاوخونی در اصفهان بیش از ۲۰ سال دغدغه تامین حقابه دارد، ارومیه، پریشان، گمیشان، انزلی، حله، هامون، کافتر، هشیلان و صالحیه هم تالاب هایی هستند که سالهاست با کم آبی دست و پنجه نرم می کنند، اما مساله این است که تاوان این بی توجهی به تالاب ها را با بروز گرد و غبار، بالا رفتن دمای منطقه و تحت تاثیر قرار گرفتن معیشت مردم محلی می پردازیم.

تاثیر خشکسالی پاییز امسال بر تالاب ها

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی درباره تاثیر خشکسالی پاییز امسال بر تالاب ها به خبرنگار محیط زیست ایرنا گفت: در چند سال اخیر در کشور شاهد اثرات تغییرات آب و هوایی بودیم به این معنا که رژیم بارش در کشور تغییر کرده است.

 یعنی در چند سال گذشته بارها دیدیم که بارش ها در بهار اوج گرفته یا پاییز و زمستان کم بارش بوده، بارها هم با این موضوع روبرو بودیم که بارش ها از برف به باران تغییر کردند، این وضعیت به ما هشدار می دهد که چقدر خودمان را با شرایط جدید هماهنگ کردیم.

علی ارواحی افزود: نکته بعدی این است که تالاب ها نمایه ای هستند که می توانند عملکرد ما را در مدیریت حوضه آبریز نشان دهند، تالاب ها معمولا در پایین ترین نقاط حوضه آبریز واقع می شوند البته استثنائاتی هم درباره تالاب های کوهستانی وجود دارد، اما تالاب های درون سرزمینی در پایین ترین نقطه حوضه آبریز واقع شده اند و وقتی تالابی برای بازه زمانی طولانی خشک و یا دچار بحران می شود نشان می دهد که عملکرد مطلوبی در مدیریت حوضه آبریز نداشتیم.

وی اظهار داشت: وقتی که می بینیم تالاب گاوخونی بیش از ۲۰ سال است که با مشکل تامین حقابه دست و پنجه نرم می کند نشان می دهد عملکرد ما در مدیریت حوضه آبریز زاینده رود مطلوب نبوده است ، البته اخیرا حدود ۶ میلیون متر مکعب آب به این تالاب رها سازی شد در حالی که این میزان آب حتی به اندازه ۴ درصد حداقل نیاز آبی تالاب گاوخونی هم نیست، با وضعیت بختگان که بیش از ۱۵ سال است که با بحران مواجه است هم نشان از مدیریت ضعیف در این بخش دارد.

وی تاکید کرد: بنابراین وضعیت تالاب ها این را به ما می گویند که آیا در مدیریت حوضه آبریز نمره قبولی گرفتیم یا نه ؟ بر همین اساس شرایطی که اکنون در کشور داریم و با توجه به اینکه رژیم های بارش تغییر کرده شاهد این هستیم که تالاب های متعددی وضعیت نابسامانی دارند، تالاب های ساحلی شمال کشور مانند گمیشان، انزلی و برخی تالاب های دیگر برای بازه زمانی طولانی است که با مشکل مواجه هستند و این مشکل با پسروی آب دریای خزر هم تشدید شده است.

 تالاب های ساحلی جنوب کشور مانند تالاب حله در استان بوشهر نیز با مشکل کم آبی مواجه است، تالاب های درون سرزمینی مانند دریاچه ارومیه، تالاب هامون، کافتر، پریشان، بختگان، گاوخونی، هشیلان و صالحیه با مشکل کم آبی دست و پنجه نرم می کنند برخی از آنها برای بازه زمانی طولانی است که مشکل کم آبی یا بهتر بگویم بی آبی دارند.

ارواحی ادامه داد: در شرایط فعلی تعداد بسیار کمی از تالاب ها تا حدودی وضعیت بهتری دارند مانند مجموعه تالاب های آلاگل، آلماگل و آجی گل در استان گلستان که امسال آبگیری نسبتا مطلوبی داشتند یا تالاب کانی برازان در آذربایجان غربی و شادگان در خوزستان وضعیت نسبتا بهتری دارند، البته این تالاب ها هم شرایط پایداری ندارند.

 در واقع درباره احیای تالاب ها دو موضوع مد نظر است، یکی آبگیری و دیگری رسیدن به شرایط پایدار است، مثلا زمانی که آبگیری در تالابی اتفاق می افتد می شنویم که می گویند فلان تالاب احیا شد در حالی که این واقعی نیست یعنی آبگیری موقت یک تالاب تا احیا و پایداری کامل آن فاصله زیادی دارد.

 مثلا سال ۹۸ - ۹۹ دریاچه ارومیه وضعیت روبه بهبودی داشت همان زمان هم بارها اشاره کردم که با پایداری وضعیت دریاچه ارومیه فاصله زیادی داریم.

وی افزود: پایداری وضعیت یعنی اینکه مثلا یک تالاب یا دریاچه برای یک بازه ۱۰ ساله حداقل نیاز آبی خود را در شرایط مختلف دریافت کند، علاوه بر آن کارکردهایش حفظ شود به همین علت احیا و پایداری دریاچه ها و تالاب ها در کشور موضوعی است که مغفول مانده و نمی شود به آبگیری موقت یا محدود برخی از تالاب ها در برخی مقاطع دل‌خوش کرد هرچند که قدم روبه جلویی است و می تواند ما را امیدوار کند اما لازم است که مقداری واقع بین باشیم و برای پایداری تالاب ها کاری کنیم.

پیامدهای خشک شدن تالاب ها

وی درباره پیامدهای خشک شدن تالاب ها گفت: اولین پیامد خشک شدن تالاب ها تشدید انتشار ریزگردها است که اگر آب شور باشد که ریزگردها هم نمکی خواهد بود، علاوه بر این برخی تالاب ها به علت اینکه سالها پساب های کشاورزی و صنعتی وارد آنها شده به برخی فلزات سنگین آلوده شده اند از این رو ریزگردهایی که از آنها منتشر می شود سلامت جوامع انسانی را تهدید می کند.

 همچنین در یک فاز تاخیری می تواند امنیت غذایی کشور را تهدید کند چون این ریزگردهای مسموم ممکن است بر روی محصولات کشاورزی که پیرامون آن تالاب ها تولید می شوند اثر بگذارند و کیفیت محصول را کاهش دهند حتی ممکن است در بلند مدت کشاورزی و تولید غذای کشور را در شرایط ناپایدار قرار دهد.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی افزود: علاوه بر این یکی دیگر از تبعات خشک شدن تالاب ها، تخلیه آبخوان ها است، یکی از کارکردهای تالاب ها تغذیه سفره های آبی زیرزمینی، کنترل سیلاب ها و ذخیره روان آبها است بنابراین وقتی تالابی برای بازه زمانی طولانی خشک می شود اول اینکه به ما نشان می دهد عملکرد مطلوبی در مدیریت حوضه آبریز نداشتیم و دوم اینکه باید حواسمان باشد آبخوان ها در این حوضه به مرور و طور مداوم تخلیه می شود و در نهایت شاهد افت سفره های آب زیرزمینی خواهیم بود.

وی اظهار داشت: پیامد بعدی خشک شدن تالاب ها، تشدید فرونشست زمین است، فرونشست به دنبال خودش ناپایداری سرزمین را به همراه دارد و می تواند باعث خسارت به زیرساخت ها و ابنیه های شهری و روستایی شود.

تالاب گاوخونی بیش از ۲۰ سال و بختگان ۱۵ سال است با خشکی و کم آبی دست و پنجه نرم می کنند که نشان از مدیریت ضعیف منابع آبی داردارواحی تاکید کرد: یک واقعیتی وجود دارد اینکه ما کشوری خشک و نیمه خشک هستیم، اتفاق خشک و نیمه خشک بودن کشور هم کار امسال و سال گذشته نیست.

 ایران برای بیش از هزاران سال خشک و نیمه خشک بوده اما نکته ای که وجود دارد این است که در ادوار مختلف تلاش کردیم منابع آب موجود در کشور را مدیریت کنیم، برای مدیریت منابع آبی دانش بومی حتی در مناطق کویری داشتیم.

این نشان می دهد که اجداد ما به خشک بودن کشور واقف بودند از این رو دانش بومی مدیریت منابع آبی را در گذشته داشتیم، اما اینکه به راهکارهای سازه ای روی آوردیم و از راهکارهای طبیعی غفلت کردیم، می تواند برای ما خطرساز باشد.

وی ادامه داد: علاوه بر این با تغییر رژیم بارندگی در کشور مواجه هستیم حال سوال این است که برای این شرایط چه کرده ایم؟ آیا در حوضه های آبریز تمهیداتی را پیش بینی کرده ایم که مثلا اگر در یک فصل غیرنرمال شاهد بارش حدی قابل توجه بودیم؛ سیلاب ها بتواند به تالاب ها هدایت شود ؟ آیا مسیرهای انتقال سیلاب به تالاب ها برقرار است؟

آیا به طور مداوم و مستمر این مسیرها لایروبی می شود؟ آیا امکان انتقال جریانات سیلابی به تالاب ها را فراهم کرده ایم ؟

متاسفانه در خیلی از حوضه های آبریز همچنان با این مشکلات روبرو هستیم که نشان می دهد که برای مقابله با تغییر رژیم بارندگی و بهره مندی حداکثری از این شرایط آماده نیستیم.

اولین پیامد خشک شدن تالاب ها تشدید انتشار ریزگردها است که اگر آب شور باشد که ریزگردها هم نمکی خواهد بود، علاوه بر این برخی تالاب ها به علت اینکه سالها پساب های کشاورزی و صنعتی وارد آنها شده به برخی فلزات سنگین آلوده شده اند از این رو ریزگردهایی که از آنها منتشر می شود سلامت جوامع انسانی را تهدید می کند.

متخصص مدیریت زیست‌بوم‌های تالابی اظهار داشت: لازم است خودمان را با توجه به شرایط جدید اقلیمی به هنگام و به روز کنیم، تغییرات آب و هوایی در رژیم بارش ها اتفاق می افتد و متوجه باشیم وقتی تالابی در پایین دست خشک است یعنی ما نمره قبولی در مدیریت حوضه آبریز نگرفته ایم.

وی گفت: کم بارشی امسال هم قطعا وضعیت تالاب ها را بدتر خواهد کرد، چند سالی است که با خشکسالی در کشور روبرو هستیم اما پدیده خشکسالی و یا کاهش مقطعی بارش ها در کشور اتفاقی است که به صورت دوره ای آنرا تجربه می کنیم.

وقتی با کاهش بارش روبرو هستیم تمام فشار ناشی از کم بارشی را به تالاب ها تحمیل می کنیم یعنی می گوییم مثلا امسال در این حوضه آبریز میزان بارش اینقدر کاهش داشته اولین حقابه ای که قیدش را می زنیم حقابه محیط زیستی تالاب ها، دریاچه ها و حتی رودخانه ها است در حالیکه اگر به فکر پایداری سرزمین باشیم لازم است برای ریسک خشکسالی برنامه ای داشته باشیم که به ما بگوید در شرایطی که کاهش بارش اتفاق می افتد سهم کشاورزی، صنعت و تالاب مشخص و تعیین شود که هر بخش چقدر از این خشکسالی را به دوش بگیرد.

وی تاکید کرد: اینکه تمام بار خشکسالی به تالاب ها تحمیل می شود متاسفانه ما را به این می رساند که وقتی شرایط بارش مناسب نیست، طبیعی است که انتظار داشته باشیم وضعیت تالاب ها حداقل تا زمانی که بارش جبران شود، بحرانی تر شود.

copied
نظر بگذارید