داستان کلیشه‌ای محصور در فانتزی

سه گانه «اختاپوس: آهوی پیشونی سفید» تلاش می‌کند واقعیت‌های زندگی کودکان، بایدها و نبایدهای اطرافشان را به فضای فانتزی بسپارد و پیام خود را به شکل غیرمستقیم به مخاطب برساند. شهرام خلج طراح گریم، انرژی زیادی برای این اثر گذاشته‌است و یکی از دشوارترین آثار سینمایی‌اش را در این سه گانه پیاده کرده‌است.

داستان کلیشه‌ای محصور در فانتزی

به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایرنا، قیافه‌هایشان هم مثل لباس‌هایشان فانتزی است. با ترانه‌هایی که قرار است شکل موزیکال فیلم را حفظ کند در فضای خالی سینمای کودک غنیمتی به شمار می‌آید و از جرات به خرج دادن تهیه کننده و کارگردان در فضای برهوت سینمای کودک حکایت می‌کند. سه گانه اختاپوس: آهوی پیشونی سفید در فضای فانتزی موزیکال اثری به تهیه کنندگی مسعود اطبایی و نویسندگی و کارگردانی سیدجوادهاشمی است که برای سینمای کودک طی سال‌های ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ تولید شد و این روزها قسمت اول این اثر راهی نمایش خانگی شده‌است.

وجود تخیل و فانتزی در آثار سینمایی و انیمیشن‌های خارجی سبب پذیرش و همذات پنداری کودکان و نوجوانان با شخصیت‌هایی مانند مرد عنکبوتی، بتمن، ‌هالک و... می‌شود در حالی که در فرهنگ ایرانی ما افسانه‌های قدیمی و داستان‌های فولکوریک بسیاری وجود دارد

اختاپوس ۱: آهوی پیشونی سفید که به‌عنوان پرهزینه‌ترین فیلم کودک تاریخ سینمای ایران در مهر ۱۳۹۱روی پرده رفت، توانست جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را از بیست‌وپنجمین جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان از آن خود کند.

این فیلم داستانی فانتزی دارد و گونه‌ای طراحی شده که در آن شخصیت‌های فولکلور، قدیمی و معروف ایرانی از جمله خاله سوسکه و آقا موشه، آهوی پیشونی سفید، عفریته، عجوزه، سالار، گرگ، روباه، خرس پلیس و نیز حضور دارند و این شخصیت‌ها در قالب ماجرای دور شدن یک آهوی زیبا از خانه اش و اتفاقاتی که در جریان آن رخ می‌دهد، بازخوانی شدند.

سید جوادهاشمی مهمترین دلیل ساخت این فیلم را ساختن فیلم برای کودکان بیان کرده‌بود و براین باور بود که باید فیلم‌هایی بسازیم که که بچه‌ها بزرگ‌ترها را به سینما بیاورند. باید تخیل، شادی و انرژی که باعث برقراری ارتباط با کودک می‌شود در فیلم کودک ایجاد کنیم.

ما سعی کردیم در فیلم پیشونی سفید کاری کنیم که هم کودکان و هم بزرگ‌ترها از ان لذت ببرند. از این رو «آهوی پیشونی سفید» با تاملی به افسانه‌های قدیمی و فولکوریک، برای جذب مخاطب کودک رنگ و بوی امروزی به اثرش داده‌است. فیلم درباره ماده آهویی به نام پیشونی سفید است که به همراه پدرخوانده اش باباسالار زندگی می‌کند اما اختلاف نظر و ایراداتی که باباسالاراز پیشونی سفید می‌گیرد، باعث دور شدن این دو از هم می‌شود.

اتفاقی که به نحوه برخورد و شکل گیری روابط عاطفی والدین با بچه‌هایشان اشاره می‌کند. عدم درک پیشونی سفید توسط پدرخانواده عرصه را برای این آهو تنگ تر می‌کند و در نهایت پیشونی سفید تصمیم می‌گیرد به همراه عجوزه که یک شخصیت حیله گر است و از طرف اختاپوس هدایت می‌شود، به شهر آرزوها برود.

نقبی به فانتزی‌های کودکانه

فیلم تلاش می‌کند واقعیت‌های زندگی کودکان، بایدها و نبایدهای اطرافشان را به فضای فانتزی بسپارد و پیام خود را به شکل غیرمستقیم به مخاطب برساند. به طور مثال عصاره جاودانگی تنها در نژاد پیشونی سفید است و عجوزه و بل‌بله شاخ کوتاه ماموریت دارند این عصاره را به اختاپوس برسانند.

استعداد و توانایی نوجوانان و قابلیت‌هایی که از سوی خانواده نادیده گرفته می‌شود را می‌توان همان عصاره جاودانگی دانست که در صورت عدم مراقبت خانواده ممکن است به دام نااهلان بیفتد. وجود تخیل و فانتزی در آثار سینمایی و انیمیشن‌های خارجی سبب پذیرش و همذات پنداری کودکان و نوجوانان با شخصیت‌هایی مانند مردعنکبوتی، بتمن، ‌هالک و... می‌شود در حالی که در فرهنگ ایرانی ما افسانه‌های قدیمی و داستان‌های فولکوریک بسیاری وجود دارد که هر کدام می‌تواند دستمایه تولید یک اثر فانتزی در حوزه کودک و نوجوان شود.

«آهوی پیشونی سفید» نیز با همین رویکرد و انتخاب شخصیت‌ها و کاراکترهایی مانند اختاپوس، بل بله، آقا موشه، گرگ، روباه، عجوزه، پیشونی طلا و باباسالار که صورتی انسانی با لباس حیوانات متفاوت دارند سعی کرد تلنگری برای جذب مخاطب باشد.

غلبه گریم بر نقش‌آفرینی

انتخاب بازیگرانی مانند هومن حاج عبدالهی، ترلان پروانه و نادرسلیمانی که در حوزه کودک و نوجوان شناخته‌شده‌هستند و محمدرضا شریفی نیا، گوهرخیراندیش، امین زندگانی، امین حیایی و پژمان بازغی که با گریم‌هایی سنگین و متفاوت در این فیلم ظاهر شده اند به سه‌گانه «آهوی پیشونی سفید» برتری داده‌است.

شهرام خلج طراح گریم، انرژی زیادی برای این اثر گذاشته‌است و یکی از دشوارترین آثار سینمایی‌اش را در این سه گانه پیاده کرده‌است. مشخص است که اطیابی تهیه‌کننده این سه گانه برای تکمیل فضای تخیل و فانتزی احتیاج به این گریم سنگین که به گریم بازیگران خارجی تنه می‌زد داشته و در این مورد موفق هم بوده ضمن اینکه فیلم به مدد دکورهای سنگینی که دارد مملو از جلوه‌های ویژه ای است که برای آن هزینه زیادی صرف شده‌است.

به دور از فرم بصری

با همه این ویژگی‌ها سه‌گانه «آهوی پیشونی سفید» از ضعف فیلمنامه برخوردار است و شاید این قصور را باید به پای جوادهاشمی کارگردان فیلم بنویسیم که درگیر داستانی کلیشه‌ای، گل درشت و تکراری بدون هیچ پیچ و خم یا فرم بصری خاص می‌شود.

جذب مخاطب امروز که از کودکی با فضای مجازی و دنیای بازی‌های رایانه‌ای همراه بوده فقط به واسطه چالش، هیجان و معما در قصه ممکن است وگرنه طرح یک قصه سرراست و ساده علی‌رغم صرف موزیک و رنگ برای ایجاد جذابیت کافی نیست. به طور مثال اگر فیلم‌هایی مانند «دزد عروسکها»، «پاتال و آرزوهای کوچک» یا «سفر جادویی» و «مدرسه پیرمردها» به رغم فرم قدیمی و عاری از جلوه‌های ویژه، هنوز برای بچه‌ها دیدنی است علت اصلی در انتقال هیجان، درگیر کردن مخاطب با قصه و پرداخت داستانی آن نهفته است.

 
copied
نظر بگذارید