اختصاصی چابک آنلاین؛
مهمترین دلایل استفاده از رنگ قرمز را در فیلم ها بهتر بشناسیم
در جهان سینما عوامل متعددی می تواند بر مخاطب اثر گذار باشد، یکی از مهمترین آنها “رنگ” است.
چابک آنلاین، تهمینه منصوری روشن، وقتی به یک فیلم فکر میکنیم و به حسی که در ما ایجاد میکند، در کنار داستان و روایت، بخش بصری فیلم نقش مهمی را ایفا میکند.
به طور کلی مجموعهای از رنگها هستند که امروزه در فیلم استفاده میشوند.
این رنگها در ارتباط با یکدیگر یا به تنهایی برای انتقال پیامی ویژه از سوی فیلمساز انتخاب میشود.
با تمام رنگهای موجود و احساس گره خورده به آنها، نادیده گرفتنشان کار دشواری است.
در اینجا قصد داریم به سراغ رنگ “قرمز” که یکی از قدرتمندترین و با معناترین رنگها در جهان سینماست، برویم. برای این منظور ابتدا به سراغ روانشناسی این رنگ و حضور پر رنگ آن در زندگی روزمره خودمان میرویم.
رنگ”قرمز”درروانشناسی و زندگی روزمره
به طور مثال “قرمز” رنگی است که ما به فراوانی در تبلیغات اطرافمان می بینیم، زیرا این رنگ میتواند ما را متقاعد کند که توجه ما به سوژه هدف جلب شود.
درباره آن احساس خاصی را تجربه کنیم و نهایتا آن را بخریم.
یک مثال عالی میتواند این باشد که چگونه فست فودهای زنجیرهای از رنگ قرمز در بسیاری از تاکتیکهای برندسازی خود برای تحریک واکنش ناآگاهانه به گرسنگی، اشتها و توجه استفاده میکنند.
آنها میدانند که زبان رنگی سریعتر از کلمات یا اشکال با مغز مصرف کننده ارتباط برقرار می کند.
رنگ قرمز در سینما
در فیلم، رنگ “قرمز” میتواند دلالتهای معنایی گوناگونی داشته باشد.
این رنگ با احساسات مختلفی مرتبط است: جنگ، خطر، قدرت، اشتیاق، میل، عشق، انتقام و...
اگر کمی دقت کنید، متوجه میشوید که اینها احساساتی هستند که شما، و همچنین اکثریت قریب به اتفاق مردم، مایلند آنها را تجربه کنند، یا تجربه کردهاند.
پس زمانی که یک فیلمساز قصد برانگیختن احساسات و مجذوب کردن واقعی تماشاگران را دارد، جای تعجب نیست که از رنگ قرمز استفاده کند.
به طور کلی رنگ از سه روش میتواند در داستان سرایی اثر گذار باشد:
۱- تاثیر روانی مستقیم رنگ بر ذهن مخاطب
۲-ایجاد فضاهای خاص با استفاده ناملموس از رنگ
۳-به کارگیری یک طرح در اطراف این رنگ برای القای پیام
حال این سه نمونه را در فیلمهای مشهور بررسی خواهیم کرد.
American Beauty, Sam Mendes 1999۱-
فیلم “زیبای آمریکایی” ساخته “سم مندس” اولین نمونه مورد بررسی ماست.
با کمی دقت متوجه میشوید که “قرمز” رنگ غالب در این فیلم است.
تقریباً درهر صحنهای در جایی از نما این رنگ حضور دارد.
طیفهای مختلف این رنگ در طول فیلم نشان دهنده رهایی عاطفی و عواطف درونی شخصیت اصلی است.
در این فیلم درباره شخصیت میانسال سرکوب شده صحبت می شود.
درحومه شهر زندگی میکند و از زندگیاش ناراضی است و به شدت شیفته دختری به نام لولیتا است.
کارگردان فیلم باید این اتمسفر و فضا را بسازد تا این احساس پریشانی و نفرت و عشق را پیش ببرد.
این نشانهها در فیلم همان زیرمتن ناگفتهای هستند که احساسات را در طول فیلم حمل میکنند.
از جمله نکات کلیدی دراین فیلم آن است که هر لحظه شخصیت عشق را احساس میکند، رنگ “قرمز” در نما بسیار نزدیک به اوست، در حالی که هر زمان او احساس عصبانیت یا ناامیدی میکند، طیف رنگ “قرمز روشن” او را احاطه میکند.
درنهایت مرگ شخصیتها، با رنگ “قرمز تیره” تصویر میشود و هر چه داستان جلو میرود این رنگ تیرهتر میشود.
The shining, Stanley Kubrick 1980۲-
سلطان استفاده از قرمز در فیلمها، استنلی کوبریک بوده که به اهمیت استفاده از چنین رنگ شدیدی برای به تصویر کشیدن حس فوریت و خشونت در بسیاری از فیلمهایش پی بردهاست.
مهمترین نمونه آن فیلم “درخشش” است.
این فیلم داستان خانوادهای را دنبال میکند که در این هتل بزرگ به تنهایی و بدون هیچ گونه ارتباطی با دنیای بیرون اقامت دارند.
شما می توانید بسیاری از زیرمتنها و استفاده از رنگهای خاص در رویدادهای وحشتناک قبل از هر صحنه را پیدا کنید.
کت قرمزی که قبل از اینکه بخواهد خانوادهاش را بکشد به تن میکند.
درطول فیلم او به شخصیتی خشمگین، قاتل و خونخواه تبدیل میشود، درحالی که فرزند و همسرش به هیچ عنوان با رنگ قرمز شناخته نمیشوند.
این فیلم همچنین از درجات مختلف رنگ قرمز برای بیان دقیق قتل و خشم و عشق استفاده کرده است.
The sixth sense, M. Night Shyamalan 1999۳-
قرمز اغلب در فیلمهای ترسناک به دلیل نمادگرایی و ارتباط آن با خشونت، درد و غیره استفاده میشود.
در فیلم“ام نایت شیامالان “حس ششم” استفاده از رنگ بیشتر برای به دست آوردن واکنش احساسی کارآمد است. رنگ فیلم در اطراف نماها خنثی است و در بیشتر موارد ملایم است.
با این حال، هر زمان که یک رنگ پر جنب و جوش می بینید، قرمز است.
به تنهایی مانند روز روشن است و بسیارجلب توجه میکند.
خود شیامالان گفته است که رنگ قرمز "به معنای لحظهها و موقعیتهای هیجانی کمک شایانی کرده است."
دستگیره قرمزی که به آرامی میچرخد و ما را کنجکاو میکند و ما را در انتظار آنچه از پشت آن می آید نگه می دارد.