تداوم ورود نقدینگی
بازدهی 66 درصدی شاخص کل بورس در نیمه اول سال جاری در حالی است که فعالان بازارهای موازی در همین دوره با رکود و گاه بازدهی منفی دست و پنجه نرم میکنند.
ورود نقدینگی جدید به بازار پیوسته حجم و ارزش معاملات را بالا برده و هر روز رکورد جدیدی از بورس تهران به ثبت میرسد. در حال حاضر این جریان پولی است که فرمان بازار را در دست گرفته و پایانی برای آن متصور نیست.
بررسی عملکرد سه ماه تابستان بازار بورس نشان میدهد که حجم معاملات روزانه سهام از 2861 میلیون سهم در ابتدای فصل به 5104 میلیون سهم در انتهای شهریور ماه رسیده است. ارزش معاملات روزانه نیز با رشد قابل توجهی در تابستان امسال مواجه شده است. این افزایش چشمگیر در راستای تداوم ورود نقدینگی جدید به بورس رشد حدود 64 هزار واحدی شاخص سهام سه ماهه تابستان رقم زده است و ارزش معاملات خرد سهام که در ابتدای سال گذشته روزانه کمتر از 200 میلیارد تومان بوده تا بالای سه هزار میلیارد تومان در روز رشد کرده است. وجود چنین تقاضای قوی موجب شده اصلاحهای کوتاه و مقطعی که در پی رشد بی سابقه قیمت سهمها طبیعی جلوه میکند، نادیده گرفته شود. تا جایی که گاه صف فروش سهام تا پایان روز معاملاتی به صف خرید تبدیل شده است. با وجود اینکه ورود و خروج سهامداران در اصلاحهای قیمتی روند رشدی سهم در بلند مدت را هموارتر میکند، اما پولهای جدید خیال پیاده شدن از رالی قیمت را نداشته و ترجیح میدهند هر روز شاهد صنوف خرید باشند. دادهها نشان میدهد که این نقدینگی جدید مشارکت بیشتر حقیقیها در برابر حقوقیهاست. برآیند نقدینگی وارد شده توسط اشخاص حقیقی طی روزهای گذشته به مرز 500 میلیارد تومان در روز رسیده است. به نظر نمیرسد این نقدینگی از بازارهای موازی همچون مسکن و خودرو خارج شده و بازار بورس وارد شده باشد، چرا که بورس تهران گنجایش این حجم از نقدینگی را ندارد. این پولهای تازه نفس را که از جنس سهامداران حقیقی هستند میتوان نقدینگی ناامیده شده از بازارهای موازی دانست که جذب بازار سرمایه شدند. این هجوم نقدینگی غیر حرفهای بیش از هر عامل دیگری در مقطع کنونی موجب رشد قیمتها شده است. تا جایی که به نظر میرسد در برخی سهمها خصوصا سهمهای کوچک، ظن تشکیل حباب قیمتی وجود دارد.
بررسی علل سرازیری نقدینگی به سمت بازار بورس در تشخیص روند پیش روی بورس موثر خواهد بود. از سال گذشته شاخص تحت تاثیر نرخ ارز و آثار تورمی بر قیمتها حرکت خود را آغاز کرد و در ادامه موج گزارشهای ماهانه و موجودیهای ارزان انبارها و افزایش نرخ نیمایی، اعداد سود شرکتها در تحلیلها افزایش داد. حال پس از پیشخور شدن تولید و فروش آتی و نرخ ها در قیمت سهام، موج جدید توجیه کننده روند رشدی قیمت، ترازنامه شرکتهاست. در واقع تبدیل ارزش دفتری دارایی شرکتها به ارزش روز و مقایسه آن با ارزش بازار، پتانسیل جدیدی برای رشد قیمتهاست که میتواند حمایت کننده روند رشدی بازار بورس در نیمه دوم سال باشد. افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی ذاتا جذابیت نخواهد شد. در واقع ثبت دارایی به ارزش روز استهلاکی را به همراه دارد که خود خورنده سود طی سنوات آتی بوده. اما تجدید ارزیابی زمین که استهلاکی را در بر نمیگیرد نقطه هدف شرکتهاست که از این راه ساختار سرمایه خود را بهبود بخشند. جذابیت این امر برای سهامداران تعدیل قیمتی سهم و کاهش آن به پایینتر از ارزش اسمی بوده که از لحاظ رفتاری تقاضا را روی سهام افزایش خواهد داد. همین موضوع موجب شده برخی صنایع و شرکتها خصوصا در گروه بانکی و خودرویی مورد توجه بازار قرار گرفته و با وجود زیانده بودن برخی، نقدینگی جدید را جذب کنند.
رویای کسب سود حداکثری در کوتاهترین زمان ممکن خصوصا در میان سهامداران تازه وارد بورسی، تقاضا را به سمت گروههای کوچک و متوسط سوق داده است. چرا که در شرایط حاضر سهام کم حجم و غیر شفاف مستعد نوسانات سریع و حداکثری هستند. این در شرایطی است که بزرگان کامودیتی محور بازار که در سال گذشته پیشگام بودند، با رکود اقتصاد جهانی و ریسک جنگ تجاری دست و پنجه نرم میکنند. تقابل ترس از رکود و ریزش قیمتهای جهانی، و ولع کسب سود حداکثری موجب شده پول های جدید بهای کمتری برای ارزندگی سهمهای بنیادی قائل شوند و انگیزهای برای ورود آن نداشته باشند. رشد 42 درصدی شاخص کل در مقابل رشد 86 درصدی شاخص هم وزن نیز شاخص این امر است که سهمهای بزرگ کامودیتی محور به نوعی از روند رشدی جا ماندهاند. از نگاه جاماندن قیمت این سهامها از سودآوری آتی، موجب شده نسبت قیمت به درآمد آنها در محدود پایینی قرار داشته باشد. یکی از نکاتی که در استدلال ادامه روند به رشد بازار میتوان بر آن تاکید کرد همین امر است. در واقع نسبت قیمت به درآمد کل بازار نسبت به ریزش های تاریخی بازار در نقطه نگران کننده قرار نداشته است. دلیل این امر نیز وزن بالای شرکتهای کامودیتی محور در محاسبات مذکور است. در واقع برآیند تحلیلهای صورت گرفته کفه ترازو را به سمت ادامه حرکت شاخص سوق میدهد.
شاید دور از انتظار است که در شرایطی که ارزش معاملات بالاتر از حدود 3 هزار میلیارد تومان رفته، توقع رفتار منطقی از بازار داشت. در شرایط کنونی زمزمه افزایش سرمایه شرکتهای مختلف میتواند بهانه کافی در حفظ ارزش بالای معاملات در اختیار معاملهگران قرار دهد. این موضوع باعث شده تا برخی سهمها به رغم عدم توجیه بنیادی کافی برخلاف نظر تحلیلگران مسیر صعودی را در پیش بگیرد. اما اعتقاد بر این است هنوز نمیتوان از حباب قیمتی سخن به میان آورد. در واقع بازار همچنان فرصت را به سهمهایی میدهد که ملاک ارزندگی خود را در بلند مدت حفظ کردهاند. به نظر میرسد نیمه دوم سال میتواند فرصت این گونه سهمها باشد و رشد بازار به مدد آنها امکان پذیر خواهد بود. اما نکتهای که باید گوشه ذهن به آن توجه داشت مقاومتهای پیش روی شاخص است. از نگاه برخی چارتیستها شاخص توانسته از نقاط حساسی عبور کند. محدوده 300 و 320 هزار مقاومتهایی بود که شاهد تحرکات عرضه کنندگان بودیم. حال نگاه به سوی مقاومتهای پیش روست. برخی فعالان نگاه خود را فراتر برده و اعداد را در محدود 400 هزار می بینند. این مهم با در نظر گرفتن حکمرانی جریان نقدینگی در بازار امکان تحقق دارد، اما قطعا هزاران مانع بر سر راه دارد که یکی از آنها گزارشهای فصلی و ماهانه است. در حال حاضر بازار منتظر عملکردهای شش ماهه است. تحلیلها نشان میدهد که در برخی سهمها سرعت رشد قیمتها با گزارشها همخوانی نداشته و سودها بعضا توجیه کننده قیمتها نیست. اما همانطور که پیشتر بیان شد میتوان در نیمه دوم سال تخممرغها را در سهام ارزشمندتری چید تا از ریسکگریزی نقدینگی تازه وارد بازار سرمایه، در امان ماند.