افزایش ظرفیت نیروگاهی پیش نیازی مهم برای توسعه صنایع بزرگ در کشور
ایران با ظرفیت اسمی 92هزار مگاوات، براساس دادههای تولید جهانی برق سال 2022 دوازدهمین کشور بزرگ تولیدکننده الکتریسیته بوده و سهم 1.2 درصدی (353 تراوات ساعت) از مجموع 165,29 تراوات ساعت انرژی جهانی را به خود اختصاص داده¬است.
هر چند که ایران در سالهای اخیر با کمبود برق مواجه بوده و در حال حاضر نیز اثرات آن بر صنایع و تولید مشاهده میشود.
دراین گزارش به بررسی صنعت نیروگاهی خواهیم پرداخت.
ساز و کار نیروگاه ها:
در نیروگاه گازی انرژی حاصل از گاز به انرژی حرارتی تبدیل و با چرخاندن توربینها برق تولید میشود.
راندمان این نیروگاهها 33 درصد است.
به عبارتی یک متر مکعب گاز 3 کیلو وات ساعت برق تولید میکند.
برای تبدیل نیروگاه گازی به نیروگاه سیکل ترکیبی هر دو واحد نیروگاه گازی در کنار یکدیگر قرار گرفته و یک واحد بخار در بالای آن اضافه و به سیکل ترکیبی تبدیل میشود.
این واحد بخار، انرژی بیشتری مصرف نمیکند و در واقع از هدر رفت انرژی دو واحد گازی استفاده میکند.
در نیروگاههای سیکل ترکیبی هر متر مکعب گاز به 4.5 کیلووات ساعت برق تبدیل میشود.
در نیروگاه بخار با استفاده از انرژی گاز برای ایجاد بخار و از انرژی بخار برای چرخاندن توربین ها و تولید برق استفاده میشود.
نوع نیروگاه |
راندمان |
گازی |
33% |
سیکل ترکیبی |
50% |
بخار |
40% |
تجدیدپذیر |
25% |
در ایران نیروگاه ها در ازای تبدیل انرژی کارمزد دریافت میکنند.
(تولید کارمزدی) و موانع این صنعت به شرح زیر است:
الف) نرخ گذاری دستوری:
در ایران قیمت گذاری، تولید و عرضه بخش اصلی برق در اختیار وزارت نیرو قراردارد.
اثرات وضعیت حاضر را در صورتهای مالی شرکت توانیر با زیان خالص یک هزارو 800 میلیارد تومانی تا پایان نیمه نخست سال قبل مشاهده می شود.
هم اکنون علیرغم افزایش نیاز به برق، با راندمان پایین نیروگاههای موجود به علت قدمت زیاد و عدم انگیزه سرمایهگذاران غیر دولتی در این صنعت مواجه هستیم.
ب) ناترازی درآمد و هزینه ها:
براساس قوانین و مقررات موجود، راهکارهای متعددی برای جبران وضعیت فعلی پیشبینی شدهاست.
براساس ماده 6 قانون حمایت از صنعت برق مصوب 1394، سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور موظف است اعتبار لازم جهت پرداخت مابه التفاوت قیمت فروش تکلیفی انرژی برق و انشعاب با قیمت تمام شده (مورد تأیید سازمان حسابرسی) و همچنین معافیتهای قانونی اعمال شده برای هزینه های انشعاب را در بودجه سنواتی کل کشور پیشبینی و در فواصل زمانی سه ماهه به وزارت نیرو پرداخت کند.
اما تاکنون در قوانین بودجه کشور برای این امر اعتباری در نظر گرفته نشدهاست، امری که منجر به فاصله قابل توجهی بین درآمد و هزینههای این صنعت شده است.
ب) دوره وصول مطالبات:
در نیروگاهها مبالغ فروش انرژی در بازار عمده فروشی برق ، در موعد مقرر پرداخت نشده و پس از گذشت زمان طولانی از طریق اسناد خزانه دولتی پرداخت می شود.
در حالیکه مطابق ماده 8 قرارداد بین شرکت مدیریت شبکه و نیروگاهها مقرر شده که ظرف یک ماه پس از صدور صورتحساب فروش انرژی توسط شرکت فروشنده، مبالغ مربوطه توسط شرکت مدیریت شبکه پرداخت شود.
این موضوع به علت عدم وجود نقدینگی، توسط مدیریت شبکه رعایت نشده و شدت آن به حدی است که میانگین دوره وصول مطالبات شرکتهای نیروگاهی از یک سال به درازا میکشد.
به عبارت ساده تر،شرکتهای نیروگاهی علاوه بر این که با محدودیت در اعمال نرخهای فروش مواجه اند، در شرایط تورمی کشور حتی مبالغ حاصل از فروش با چنین نرخهایی را در بهترین حالت با تأخیری یک ساله از دولت دریافت میکنند.
پس سرمایه گذاری در این صنعت اقبال چندانی ندارد.
با عنایت به موارد فوق در سال های آتی با تحولات جدی در حوزه انرژی مواجه خواهیم بود.
درآخرین گزارشات شرکتهای فولادی، ناترازی در حوزه انرژی آثار عمیقی بر سودآوری شرکت ها خواهد داشت. از طرف دیگر، سرمایه گذاری در زیر ساخت های انرژی توسط دولت به دلیل کسری بودجه تقریبا ممکن نیست و به شرکت ها اعلام شده که برای تامین انرژی اقدام کنند.
مطابق آخرین جداول ارائه شده در آمارهای رسمی، تولید گاز در کشور روزانه 950 میلیون متر مکعب بوده که 20 درصد آن صرف صادرات و تزریق در میادین می شود.
بنابراین 760 میلیون متر مکعب مصرف داخلی به شرح زیر است :
ردیف |
گروه |
میانگین مصرف سالانه |
1 |
خانگی در تابستان 100 و در زمستان 660 میلیون متر مکعب |
25% |
2 |
تجاری |
4% |
3 |
حمل و نقل |
4% |
4 |
صنایع غیر عمده نظیر شیشه |
9% |
5 |
کشاورزی |
2% |
6 |
قرائت نشده |
4% |
7 |
نیروگاهها |
30% |
8 |
صنایع عمده پتروشیمی 10% و فولاد 6% ، سیمان 3% و پالایشگاهها 3% |
22% |
جمع |
100% |
بطور مثال چنانچه یک شرکت فولادی قصد تاسیس یک نیروگاه مطابق نیازهای خود را داشته باشد، باید در نظر داشت که این صنعت به ازای هر تن فولاد 850 کیلوات ساعت برق مصرف میکند.
این شرکت فولادی به ازای 8 میلیون تن فولاد حدودا 7 میلیارد کیلووات برق مصرف میکند.
برای تامین این مقدار برق دو راهکار وجود دارد.
اگر گاز 15 سنت باشد یک نیروگاه سیکل ترکیبی به ازای یک کیلووات ساعت برق یک چهارم متر مکعب گاز مصرف میکند.
بنابراین قیمت برق در نیروگاه سیکل ترکیبی 3 تا 4 سنت هزینه گاز خواهد داشت.
استهلاک نیروگاه هم سالانه 2 سنت بوده ، یعنی بهای تمام شده برق بین 5 تا 6 سنت خواهد بود.
در چنین شرایطی، هزینه انرژی باعث از بین رفتن مزیت نسبی بسیاری از صنایع میشود و صنعت فولاد نیز با کاهش شدید سودآوری مواجه خواهدشد.
در راهکار بعدی صنایع به سمت انرژیهای تجدیدپذیر خواهند رفت.
برای نمونه یک شرکت فولادی یک نیروگاه خورشیدی 600 مگاواتی را در دست احداث دارد.
نظر به اینکه راندمان نیروگاه خورشیدی 20-25 درصد است باید برای هر مگاوات باید 700 تا 800 هزار دلار سرمایه گذاری شود که دوره استهلاک آن 20ساله است.
با احتساب 10 درصد هزینه های جاری ( باطری و پرسنل و ...) بهای تمام شده برق در حدود 2 سنت در هر کیلووات ساعت خواهد بود.
حال اگر بازده دلاری سرمایه هم 10درصد منظور شود، هر کیلووات ساعت 4 سنت هزینه سرمایه دارد که در نهایت بهای برق نیروگاه خورشیدی به 6 سنت افزایش خواهدیافت.
پس شرکت فولادی مورد نظر برای کل برق مصرفی لازم است حدود 3 میلیارد دلار سرمایه گذاری کند و باز هم قیمت برق برای آن 6 سنت تمام می شود.
تولید فولاد: 8 میلیون تن در روز مصرف کلی برق: 7میلیارد کیلووات مصرف برق به ازای هر تن: 850 کیلو وات |
1) نیروگاه سیکل ترکیبی: مصرف گاز 0.25 مترمکعب به ازای هر کیلو وات برق قیمت برق: 3-4 سنت |
2) انرژی تجدیدپذیر: راندمان نیروگاه خورشیدی 25 درصد 700-800 دلار سرمایه گذاری جهت تولید هر مگاوات برق دوره استهلاک: 20 ساله هزینه های جاری: 10 درصد بازده دلاری سرمایه: 10 درصد |
قیمت برق: 3-4 سنت استهلاک نیروگاه: 2 سنت بهای تمام شده هر کیلو وات ساعت برق: 5-6 سنت |
قیمت برق: 2 سنت بازده دلاری سرمایه: 4 سنت بهای تمام شده هر کیلو وات ساعت برق: 6 سنت |
در حال حاضر قیمت برق صنعت فولاد معادل 12000 ریال است که با ارز مبادله ای 3 سنت و با ارز بازار آزاد 2 سنت است.
واقعیت این است که هنوز قوانین شفافی جهت ایجاد تعهد به صنایع که در صورت احداث نیروگاه، برق تولیدی به طور کامل در اختیار واحد تولیدی قرار میگیرد، وجود ندارد.
بنابراین پیش بینی می شود که ناترازی در حوزه برق ادامهدار باشد.
انباشت این مشکلات درسنوات گذشته باعث کاهش حاشیه سود شرکتها شده که تبعات زیادی را برای بنگاه های اقتصادی به دنبال داشته است.
بنابراین لزوم در نظر گرفتن مشوق و تدبیری جدید جهت ایجاد جذابیت در سرمایهگذاری در صنعت نیروگاهی بیش از پیش نمایان است.