نقدی بر شاخص توانگری مالی شرکت‌های بیمه؛

ایرادات شاخص توانگری چیست و چرا قابلیت مقایسه ندارد؟

توانگری مالی شاخصی برای بررسی وضعیت شرکت های بیمه و امکان مقایسه بین آنهاست.

نویسنده: وحید شمشیریان*
ایرادات شاخص توانگری چیست و چرا قابلیت مقایسه ندارد؟

این شاخص در حقیقت نسبتی است که در صورت آن سرمایه شرکت (با بروز کردن ارزش دارایی‌ها)، و در مخرج آن 4 ریسک عمده ای که شرکت‌های بیمه با آن روبرو هستند آمده است. بنابراین این نسبت می‌گوید که هر شرکت نسبت به ریسک‌هایی که دارد آیا سرمایه کافی را هم دارد یا خیر. بنابراین شاخصی برای بررسی امکان ایفای تعهدات از سوی شرکت های بیمه است. هدف این شاخص امکان بررسی و مقایسه شرکت های بیمه با یکدیگر در یک شاخص مشخص بوده است.

اما تمرکز بیشتر بر روند توانگری مالی شرکت های حاضر در صنعت بیمه‌ در سال‌های مختلف نشان می‌دهد، همانند سود (زیان) شرکت ها، توانگری مالی شرکت نیز قابل آرایش و صورت‌بندی است. چرا که ذخایر خسارات معوق و تفاوت محاسبه این ذخایر در شرکت های مختلف باعث شده آمار بدست آمده از توانگری قابل مقایسه نباشد. چرا که همانطور که در جدول شماره 1 مشاهده می کنید با وجود آنکه بیمه ایران 111 درصد از حق بیمه را ذخیره گرفته در حالی که این نسبت برای سایر شرکت‌های بیمه بسیار کمتر است. این امر باعث شده تا اولا در صورت کسر شرکتی که بیشتر ذخیره گرفته صورت کسر کوچکتری داشته باشد پس توانگری اش کمتر شود و همچنین سبب می شود تا در مخرج کسر نیز ریسک های بیمه گریش افزایش یابد که دوباره باعث کاهش توانگری مالی اش می شود. پس اولین دلیل برای غیرقابل مقایسه بودن توانگری مالی شرکت های بیمه با یکدیگر عدم یکسان سازی فرمول ذخیره گیری است. ممکن است ادعا شود این فرمول برای همه شرکت های بیمه یکسان است. اگر اینطور بود نباید ذخایر نسبت به حق بیمه یک شرکت تا به این اندازه با دیگر شرکت ها تفاوت می داشت.

شرکت برتر

از سوی دیگر، این شاخص حتی برای مقایسه یک شرکت بیمه با خودش هم قابل قبول نیست. چرا که در سال های گذشته حداقل 3 بار روش و شیوه ذخیره گیری تغییر کرده و مداوما سخت گیرانه تر شده است. پس صورت و مخرج کسر تحت تاثیر عاملی قرار گرفته که پیش از این وجود نداشته پس امکان مقایسه توانگری مالی شرکت ها در سال های گذشته با وضعیت خود آن شرکت هم وجود ندارد. چرا که یک شرکت که ذخایر کمی می گرفته و توانگری بالایی داشته با تغییر فرمول ذخیره گیری مجبور شده ذخایر بسیار بیشتری بگیرد و توانگری اش به شدت کاهش یافته است. اما این کاهش توانگری به دلیل عملکرد شرکت نبوده بلکه توانگری واقعی آن شرکت در سال های گذشته واقعا کم بوده اما به دلیل خوش بینانه گرفتن ذخایر عملا توانگری بالاتری را نشان می داده است! پس امکان مقایسه توانگری به عنوان شاخصی عملکردی وجود ندارد.

علاوه بر این 2 نکته کلیدی، یک نکته دیگر هم وجود دارد و آن عدم امکان مقایسه توانگری شرکت های دولتی با شرکت های خصوصی است. تنها شرکت کاملا دولتی صنعت بیمه ایران است که بیش از 35 درصد بازار را در اختیار دارد. بین کارشناسان محل تردید جدی است که توانگری مالی شرکتی همانند شرکت سهامی بیمه ایران به دلایل زیر قابل مقایسه با دیگر شرکت‌ها در صنعت نیست: 1- این شرکت بالاترین نسبت ذخایر به حق بیمه در صنعت بیمه کشور را دارد؛ 2- شرکتی دولتی است که پشتوانه آن دولت است بنابراین ورشکستگی آن غیرممکن است؛ 3-یک رشته با ضریب خسارت بالا (ثالث) تنها برای این شرکت اجباری بوده و قادر به انتخاب ریسک در این رشته نیست؛ 4- بنابر قانون و مصوبات شورای‌عالی بیمه، کلیه سوابق و اسناد مربوط به حقوق و تعهدات مؤسساتی که پروانه فعالیت آنها لغو می‌شود به شرکت سهامى بیمه ایران انتقال می‌یابد.

بنابراین اگر حتی مباحث فنی تر را کنار بگذاریم و فرض کنیم توانگری شرکت ها قابل مقایسه با یکدیگر است، باز امکان مقایسه توانگری شرکتی دولتی که پشتوانه دولت را دارد و یک رشته اجباری به آن تحمیل شده با دیگر شرکت ها وجود ندارد. مگر این که ریسک ناشی از رشته اجباری از شرکت دولتی حذف شود و یا بیمه مرکزی به صورت اتکایی این ریسک را قبول کند. در آن صورت این ایراد به شاخص توانگری وارد نیست. اگر این اقدام انجام شود، و فقط 50 درصد ریسک ناشی از ثالث بصورت اتکایی به بیمه مرکزی منتقل شود، توانگری مالی بیمه ایران به بیش از 150 درصد خواهد رسید و اولین شرکت صنعت در حوزه توانگری خواهد بود!

نکته آخر هم در خصوص افزایش سرمایه است. شرکت های کوچک براحتی افزایش سرمایه می دهند اما شرکت های بزرگ نمی توانند براحتی افزایش سرمایه دهند. در نتیجه شرکت های کوچک عمدتا با افزایش سرمایه، صورت کسر توانگری را افزایش داده و در نتیجه توانگری اشان افزایش می یابد. آنها به این ترتیب سطح توانگری خود را جبران می کنند. اما افزایش سرمایه در شرکت های بزرگ به این سادگی نیست. اگر این شرکت ها دولتی هم باشند که دیگر مشکل دو قبضه می شود! یعنی افزایش سرمایه آنها نیازمند مصوبه هیات دولت و در برخی موارد نیازمند مصوبه مجلس است! بیمه ایران دقیقا همین مورد را دارد. نمودار افزایش سرمایه را نگاه کنید. در این نمودار از سال 94 تابحال میزان افزایش سرمایه شرکت های بیمه آمده است. بطور متوسط از سال 94 شرکت های بیمه 70 درصد افزایش سرمایه داده اند! و به این ترتیب توانگری خود را در سطوح قبلی حفظ کرده اند. اما اولا میزان افزایش سرمایه در شرکت های بزرگ کمتر بوده و ثانیا بیمه ایران به عنوان 35 درصد بازار بیمه کشور هیچ افزایش سرمایه ای نداشته است! جالب است که شرکت دوم بازار به لحاظ سهم از حق بیمه پس از بیمه ایران با 35 درصد، بیمه آسیاست با تنها 8 درصد سهم از بازار! این نشان می دهد مشکلات شرکت های بزرگ در بیمه ایران به توان چند می رسد و بسیار بغرنج می شود.

شرکت بیمه

فارغ از همه این ایرادات، شاخص توانگری مالی شاخصی بسیار خوب و یک گام بلند رو به جلو در صنعت بیمه است. اما باید ایرادات و مشکلات آن را شناخت، رفع کرد و تا هنگامی که این مسایل وجود دارد نباید استفاده نادرست از آن کرد و یا آن را در مواردی به کار برد که منطق صحیحی ندارد.

*پژوهشگر اقتصاد بیمه

 

 

 


 

copied
نظر بگذارید