بازار کم رمق شرکت های ساختمانی در بورس
پیش از تحلیل تکنیکال یا بنیادی در صنعت ساختمان و انبوه سازی، نیازمند این درک هستیم که شرکتهایی از این صنعت که در بازار سرمایه هستند، آنقدر کم تراکنش هستند که در بعد کلان اقتصادی دماسنج این صنعت به شمار نمیروند.
فارغ از اینکه نامی از رهبران تأثیرگذار صنعت ساخت و انبوهسازی در بورس به چشم نمیخورد، که بازار سرمایه بجز شرکتهای سهامی عام ساختمانی، ابزارهای دیگری برای تأمین مالی ساخت و یا خرید املاک در دست دارد که عمده فعالین صنعت از آنها بیخبرند.
از جمله ابزارها و نهادهای بازار سرمایه در تأمین مالی ساخت و یا خرید املاک (مسکونی، تجاری و صنعتی) میتوان به موارد زیر اشاره کرد: (۱) صندوق پروژهها (۲) صندوقهای ساخت زمین و ساختمان (Fund) (۳) صندوقهای امنایی خرید و اجاره ساختمان (REITs) (۴) صندوقهای خصوصی املاک و مستغلات (PE) و (۵) اوراق سلف در بورس کالا.
براستی چرا وضعیت صنعت ساختمان و انبوهسازی در بازار سرمایه خوب نیست.؟
با نگاهی به وضعیت بازار، مشخص میشود که همه توان بازار سرمایه فقط در شرکتهای سهامی عام پیمانکاری و سرمایهگذاری ساختمان متمرکز نیست.
بازار سرمایه نیاز به بلوغ بیشتر در تنوع ابزارها و نهادهای مربوطه در صنعت انبوهسازی دارد.
رکود اقتصادی و تورم باعث شده تا قدرت خرید بالقوه محصولات این شرکتها کاهش یابد و نوسان در هزینه تمام شده پروژهها، اقتصادی بودن طرحهای مسکن را زیر سؤال میبرد.
مدیران این صنعت در بورس ترجیح داده اند تا حد ممکن، پروژه جدیدی را تعریف نکنند هرچند که حسابداری این شرکتها چندان شفاف نبوده و هزینههای جانبی سربار شده، سود پروژهها را هم میخورد. بنابراین، سرمایهگذاران نهادی علاقهای به این شرکتها نداشته و ترجیح میدهند خارج از بورس، وارد ساخت و ساز شوند و سرمایهگذاران حقیقی هم از حاشیه سود رقیق این شرکتها، تحریک نمیشوند.
بنابراین شرکتهای این صنعت حتی نمیتوانند از افزایش سرمایه برای پروژههای آتی منتفع شوند و سود شیرینی هم برای توزیع ندارند.
از منظر جریانهای کلان اقتصادی در هشت سال گذشته، محرکی از سمت دولت برای تشویق در صنعت انبوهسازی رخ نداده و مدیران این شرکتها نمیتوانستند پروژه اقتصادی تعریف کنند و جریان آب پر فشار دو دهه قبل، به جریان راکدی در دهه قبل تبدیل شد که قایق بسیاری از شرکتهای این صنعت را به گل نشاند.
شرکتهای این صنعت اکثراً ماهیت پیمانکاری دارند، بنابراین دارایی ارزنده و یا تولید مستمر ندارند.
مبحث مالی در این شرکتها از نوع و ذات project finance است که امید میرود بورس تهران و فرابورس در شیوههای مرسوم خود در پذیرش این شرکتها اصلاحاتی را انجام دهند تا زمینه حضور بزرگان این صنعت که خارج از بازار سرمایه فعالیت میکنند فراهم شود و آنها بتوانند رونقی به این صنعت بدهند.
حال با توجه به اینکه یکی از شعارهای دولت جدید ساخت ۴میلیون واحد مسکونی در طول چهار سال بوده، به نظر میرسد آب در این صنعت به جریان خواهد افتاد، بنابراین مدیران سنتی این صنعت نیاز برای بهروزرسانی در شیوههای تأمین مالی و پیش فروش دارند.
پیشنهاد میشود مدیران این صنعت که سهم به سزایی در نرخ اشتغال خواهند داشت، با شرکای خارجی، قرارداد شراکت و انتقال تکنولوژی انجام داده و تأمین مالی ساخت این موارد را از بازار سرمایه انجام دهند، تا ضمن استناد به قانون حداکثر استفاده از ظرفیت و توان داخلی، به نوسازی و احیای سازمان خویش بپردازند.
دبیر کمیته مؤسسان بورس املاک ایران