اینشورتک چگونه میتواند به یک روند تاثیرگذار برصنعت بیمه ایران تبدیل شود؟
اینشورتک، فناوری بیمه، تحول دیجیتال در صنعت بیمه واژههایی هستند که در سالهای گذشته حتما به گوش فعالان صنعت بیمه خوردهاند.
آیا در این سالها توانستهایم از این روندها به اندازه کافی بهرهبرداری کنیم؟
دراکوسیستم اینشورتک ایران، نهادهای ناظر، کسب و کارهای بیمه، سازمانهای بیمه و تامین اجتماعی، نهادهای مرتبط و دیگر سازمانهای بیمهای، رویدادها و استارتآپهای گوناگونی فعالیت میکنند.
دربین تمام اکوسیستمهای صنعت مالی ایران هم احتمالا صنعت بیمه برای توسعه نیاز به کار بسیار بیشتری دارد. اکوسیستم بانکداری، پرداخت، بورس و سرمایهگذاری در سالهای گذشته مورد توجه رگولاتورها و مردم قرار گرفته و ما شاهد دگردیسی دراین بخشها بودهایم.
ولی چنان تاروپود صنعت بیمه با روند سنتی درهم تنیده شده که به نظر میرسد ایجاد تحول جدی دراین بخش از صنایع مالی کاری بس سخت و پیچیده باشد.
نکته متناقض اینجاست که وقتی با مدیران شاخص صنعت بیمه کشور صحبت میکنیم عموما در کلام از فناوری و نوآوری میگویند.
برخی از سیل استارتآپها صحبت میکنند منتها در عمل هیچ اتفاق خارق العادهای رخ نمیدهد.
چرا؟
اکوسیستم نحیف اینشورتک ایران
اگر بخشهای گوناگون اکوسیستم اینشورتک ایران را بررسی کنیم میبینیم که در راس این اکوسیستم، بیمه مرکزی به عنوان نهاد ناظر قرار دارد.
قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمه گری در 30 خرداد 1350 در 77 ماده به تصویب رسید و نحوه فعالیت و عملیات بیمه را درمورد شرکتهای داخلی و خارجی ترسیم کرد.
در اکوسیستم اینشورتک ایران، کسب و کارهای بیمه ای چون آرمان، آسماری، آسیا، اتکایی ایرانیان، اتکایی امین، البرز، امید، ایران، ایران معین، پارسیان، پاسارگاد، تجارتنو، تعاون، توسعه، حافظ، حکمت صبا، دانا، دی، بیمه متقابل کیش، ملت، معلم، ما، کوثر، کارآفرین، سینا، سرمد، سامان، زندگی خاورمیانه، رازی، میهن و نوین فعالیت میکنند.
همچنین سایر سازمانهای بیمهای مانند آتیه سازان حافظ، سرویس بیمه شهر و کمک رسانی ایران در این اکوسیستم فعالیت هستند.
پژوهشکده بیمه و سندیکای بیمهگران ایران نیز نهادهای مرتبط با اکوسیستم اینشورتک ایران هستند.
دراکوسیستم بیمه ایران، استارتآپهایی مانند ازکی، بیدبرگ، بیمه بازار، بیمه تایم، بیمه کلیلک، بیمیتو، بیمیلاین، مرکوری، هشتگ بیمه و وبیمه نیز فعالیت هستند.
این تقریبا همه داشتههای اکوسیستم نحیف اینشورتک ایران است.
پایان صنعت بیمه، شروع اکوسیستم بیمه
در سالهای اخیر آنهایی که من را دنبال میکنند، میدانند که ا ز مفهوم "پایان استارتآپ" گفتهام.
وقتی با مفهومی به نام "پایان استارتآپ" برخورد میکنیم نباید آن را به معنای دشمنی با استارتآپها برداشت کنیم.
استارتآپها بخشی از مرحله رشد عالم کارآفرینی هستند و برای موفقیت نیاز به زیر ساختهایی دارند که اگر آماده نشده باشند، استارتاپآپها نمیتوانند به موفقیتی برسند.
استارتآپهاتوان تغییرات زیادی با استفاده از نوآوری و فناوری را دارند، ولی این تغییر پیش شرطهایی دارد که در صورت عدم توجه به آنها با ملغمهای مواجه میشویم که به هیچ کاری نمیآید.
در طراحی اکوسیستم جدید بیمه و سفر از صنعت بیمه به اکوسیستم بیمه، محور اصلی همه چیز "مشتری" است.
نه تنها در صنعت بیمه بلکه در صنایع دیگر هم این موضوع صدق میکند.
به طور خاص در همه صنایع مالی از جمله بانکداری، پرداخت، بورس و سرمایهگذاری محور اصلی هر تحولی مشتری است.
اگر محور تغییرات برمدار مشتری نگردد در نهایت ما صنایع مالی خواهیم داشت که به اندازه کافی پیچیدگی دارند که مشتریان از آنها دور شوند.
برای مشتری مهم نیست که طراحی محصول و خدمات بیمهای با استفاده از دسترسی به سیستمهای فناوری اطلاعات و مواردی مانند داده کاوی و تحلیل اطلاعات انجام شده است.
برای مشتری مهم نیست که برای درک بهتر رفتار و نیاز بیمهگذاران، ایجاد دسترسی به کانال های توزیع جدید مانند اپلیکیشنهای موبایل، درگاههای الکترونیکی، سامانههای سازمانها و شرکتها چه مسیرهای سختی طی شده است. برای مشتری این مهم است که آسان و سریع بتواند خدمات بیمهای بخرد.
درزمان وقوع ریسک بتواند از خدمات بیمهای که خریده به خوبی استفاده کند و درزمان حادثه به انبوه استرسها، پیچیدگیهای بیمه ای هم اضافه نشود.
کسب و کار بیمه نیز باید همه این کارها را به گونهای انجام دهد که مسئله بهینه سازی را به درستی حل کرده باشد. اگر شرکت بیمه تنها به سود خودش فکر کند و در نهایت بیمهگذاران با سرگردانی به نارضایتی برسند این صنعت رشد نمیکند.
بازگشت به اصول اولیهبرای اینکه بتوان از ابزارها و تکنولوژیها در صنعت بیمه به خوبی استفاده کنیم لازم است که تا حد خوبی فلسفه بیمه را بشناسیم و با تغییر مدلهای ذهنی به سوی درست گام برداریم.
فلسفه بیمه توزیع ریسک بین افراد بیشتر و کاهش مخاطره برای همان افراد است.
در واقع مشتریان صنعت بیمه قبول میکنند که سودشان را کاهش دهند و به هزینههایشان، هزینهای اضافه کنند که در زمان وقوع حادثه پیش بینی نشده و وقوع ریسک، هزینههای بزرگتری به آنها تحمیل نشود.
به عبارتی برای کاهش ضرر قبول میکنند بخشی از سودشان را کاهش دهند.
صنعت بیمه به کمک ابزارهای گوناگون و تکنولوژی باید بتواند به صورت پیوسته مسئله بهینه سازی را حل کند.
به عبارتی از زمانی که ارزیابی و پرداخت خسارت صورت میگیرد همه فعالیتها باید به بهینهترین شکل خود انجام شوند.
دراین زنجیره ارزش سایر خدمات بیمهگری، مدیریت عوامل فروش و توزیع، ارتباط با مشتری، فناوری اطلاعات، سرمایههای انسانی، تعاملات با نهادهای رگولاتوری میتوانند دست و پای کسب و کارهای بیمهای را ببندند.
بنابراین توسل به استارتآپها بدون اینکه فلسفه بیمه را درک کرده باشیم ما را به این میرساند که تقریبا هیچکدام از استارتآپهای موجود در ایران مسئله بهینه سازی در زنجیره ارزش صنعت بیمه را مورد توجه قرار ندادهاند و همه آنها در انتهای این زنجیره نشستهاند.
به عبارتی استارتآپهای فعلی صنعت بیمه قابلیت جایگزینی با کارگزاریها و شاید نمایندگیهای صنعت بیمه را داشته باشند اما هنوز نتوانستهاند کنار صنعت بیمه بنشینند و مسائل این صنعت را حل کنند.
مهمترین مسئله صنعت بیمه ایران این است که چگونه فرآیند ارزیابی ریسک و ارزیابی خسارت به صورت بهینه انجام شود.
قطعا تکنولوژی و ابزارهای نوآورانه به ما کمک میکنند که بهتر بتوانیم فرایندها را مدیریت کنیم؛ با هزینه کمتر، سرعت و چابکی بالاتر و در نهایت تجربه کاربری بهتر خدماتی ارائه شود که مشتریان راضیتر باشند.
قطعا استفاده از تکنولوژیها در صنعت بیمه کمک میکنند که استارتآپها امکان صدور بیمه نامه آنلاین، دریافت خدمات از طریق موبایل، امکان ارائه خدمات بیمهگری دیجیتال، ارتباط و اتصال بین مجموعهها برای ارائه خدمات بیمهای هم زمان و در کنار سایر خدمات مانند بهداشت و سلامت، خدمات بانکی، تجارت الکترونیکی، فروشگاههای آنلاین، حمل و نقل، ترانزیت، گمرک، شهرداری، ثبت احوال و اسناد، خدمات مسافرتی و گردشگری، کنسولگریها، سفارتخانهها، آب، برق، گاز و غیره را فراهم کنند.
در این مسیر توجه کنیم که کسب و کارهای استارتآپی صنعت بیمه برای اینکه بتوانند مسائل اصلی صنعت را حل کنند علاوه برسرمایه مالی و انسانی نیاز دارند که بتوانند بر کسب و کار اصلی خود تمرکز کنند و به این جهت خلق مجموعههایی مانند پلنت که خدمات مشترکی مانند مشاوره مالی، مالیاتی، قانون تجارت، حسابداری، ثبت شرکتها، انجام تکالیف قانونی و غیره را برای استارتآپها فراهم میکنند که این کسب و کارها حداقل نگرانی را برای امور غیر اصلی کسب و کار خود داشته باشند قدم مهمی در توسعه این اکوسیستم است.
پیش به سوی پلتفرمها
صنعت بیمه کشور از مجموعه کسب و کارهای جدایی که در کنار هم این اکوسیستم را شکل دادهاند باید به سوی پلتفرمهای بیمه برود.
مفهومی که در سه سال گذشته من تلاش کردهام جا بیندازم این بوده که اینشورتک فقط صدور آنلاین بیمه نیست. ما در راه پرداخت در سال 1398 کتاب اینشورتک را با حمایت بیمه سامان منتشر کردیم که هنوز هم یکی از بهترین منابع در زمینه فناوری در صنعت بیمه است.
در این کتاب مقالهای به قلم والنتینو ریکیاردی که مشاور شرکت معروف مک کینزی است وجود دارد؛ این مقاله اینشورتک را اینگونه تعریف میکند: "اینشورتک اکوسیستمی از شرکتهای متمرکز و مبتنی بر نوآوری (اغلب استارتآپها) است که برای مشتریان و یا کارفرمایان بیمهای، با ایجاد تحول یا حل مسائل در طول زنجیره ارزش از طریق به کارگیری فناوری و توسط رویکردی کارآمد و کاربر محور، ایجاد ارزش میکند."
او در این مقاله سه سوال اصلی را برای شناخت اینشورتک بررسی میکند.
سوال اول: چه کسی؟
اولین سوال مورد بحث این است که موضوع یا موتور تحول در چشم انداز بیمه و فناوری بیمه در مورد چه کسی است؟
آیا اینشورتک به معنای یک استارتآپ خاص است.
یا یک اکوسیستم کامل از شرکت های متعدد و فعال در حوزه فناوری بیمه؟
اینشورتک در کاربرد معمول امروزی خود توسط متخصصان و کارشناسان به معنای اکوسیستمی از شرکتهای متعدد است که در حیطه فناوری بیمه فعالیت میکنند.
شرکتهای اینشورتک اولین به کارگیرندگان فناوری نوآورانهای مانند بیگ دیتا، یادگیری ماشین، فناوری ابری و اینترنت اشیا هستند؛ درحالی که صاحبان کسب و کارهای سنتی بیمه به آهستگی درحال ارزیابی و به کارگیری فناوریهای نو هستند.
سوال دوم: چه کاری؟
دومین سوالی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که این استارتآپ ها درحال انجام چه کاری در فضای اکوسیستم اینشورتک هستند؟
هدف اصلی آنها چیست؟
شرکتهای اینشورتک الگوی کسب وکاری سنتی کارفرمایان را متحول میکنند و با پیشنهاد طرحهای نوآورانه مرتبط با مشتری، قادرند مشتریان را جذب کنند.
بهطور مثال، آنها میتوانند توزیع تمام دیجیتالی محصولات بیمهای را ممکن کنند.
در اغلب اوقات، شرکتهای اینشورتک قادرند با ایجاد زنجیره ارزش برای بیمهگرهای صاحب مشاغل، فناوریهای نوآورانه و راهکارهایی را برای بهبود بازدهی عملیاتی به آنها ارائه دهند.
برای مثال آنها می توانند فرآیندهای مرتبط در طول زنجیره ارزش را به صورت اتوماسیون درآورند.
سوال سوم: چگونه؟
سوال سوم و آخراین است که شرکت های اینشورتک چگونه درحال ایجاد نوآوری درحوزه بیمه هستند؟
این سوال برای اینکه بفهمیم شرکت های اینشورتک چه کاری می کنند که آنها را از کارفرمایان متفاوت کرده، ضروری است.
حداقل سه رویکرد وجود دارد که ویژگی های کاری شرکت های اینشورتک را بیان می کند:از پیشرفته ترین فناوری ها استفاده می کنند،بربهبود تجربه کاربری تمرکز میکنند تابتوانند رویکردی کاربرمحور پرورش دهند ویک فرهنگ و رویکرد چابک دارند و از ابزارهای تحلیل پیشرفته برای تصمیم گیریهای کسب و کاری استفاده می کنند.
بنابراین محور اصلی اینشورتک مشتری است و مشتری در کانون تمام فعالیت های کسب و کارهای بیمهای قرار دارد و برای اینکه فعالیتهای درون یک کسب و کار به شکل بهینه انجام شود از پیشرفتهترین فناوریها با تمرکز بر تجربه کاری در یک فرهنگ چابک استفاده می شود.
فناوری هدف نیست بلکه قرار است کمک کند، مسئله بهینه سازی در صنعت بیمه را به گونه بهتری حل کنیم.
تحول دیجیتال در صنعت بیمه
این مسیر ممکن است با نامهای دیگری خوانده شود؛اخیرا صحبت از تحول دیجیتال در صنعت بیمه می شود و ممکن است کمتر واژه اینشورتک را بشنویم.
یکی از دلایل آن هم احتمالا این است که موضوع تحول دیجیتال در یک سال گذشته به روندی جدی تبدیل شده و کسانی میخواهند خود را افراد منطبق با روندها نشان دهند و به وفور از این واژه ها استفاده میکنند.
در حالی که فلسفه ماجرا هنوز تغییری نکرده است.
چه از تحول دیجیتال صحبت کنیم چه از پلتفرمی شدن صنعت بیمه و چه از توسعه اینشورتک، داریم درباره یک پدیده مشابه صحبت میکنیم.
بنابراین پیش از این که بخواهیم به ابزارها، تکنولوژی ها، استانداردها، قوانین و مقررات و حتی رگولاتوری بپردازیم باید به این موضوع توجه کنیم که فلسفه صنعت بیمه نیاز به بازنگری اساسی دارد.
برای بازطراحی صنعت بیمه لازم است به اصول اولیه برگردیم.
اگر بخواهیم آن چیزی را که امروز در دست داریم بازسازی کنیم، کار بسیار سختتری در پیش داریم تا این که بخواهیم برمبنای اصول اولیه، صنعت بیمه را از نو بسازیم.
بخش سخت ماجرا علاوه بر تامین مالی و سرمایه گذاری موضوع تعامل پیوسته با رگولاتوری است که ممکن است تمایل جدی به تغییر نداشته باشد.
تجربه نشان داده هر جایی که رگولاتور تغییر را درک کرده و خودش پیشگام این موضوع شده کار ساده تر جلو رفته است و هرجایی که به مانع تبدیل شده مشکلات جدی سر راه کسب و کارها قرار گرفته است.
اینشورتک با توسل تنها به استارتآپها قابلیت اجرایی شدن ندارد هر چند که تا همین امروز هم کسب و کارهای استارتآپی این نقش را بازی کردهاند؛ اما نباید در این سطح بمانیم.
رشد هماهنگ همه صنایع مالی
اگر صنعت مالی سه ستون داشته باشد یکی از آنها صنعت بیمه است.
بانک و بورس بدون توسعه سنعت بیمه رشد ناقص خواهند داشت و صنعت بیمه نیز باید همگام با دیگر صنایع مالی رشد کند.
مدیریت ریسک مانند مفاهیم دیگری مثل مدیریت دارایی و مدیریت سرمایه باید به مفاهیم روزمره تبدیل شوند.
اینکه حدود نیمی از درآمد صنعت بیمه کشور مربوط به بیمههای شخص ثالث باشد قابل قبول نیست و سود پایین این نوع از بیمه ها هم نشان داده که این بخش بیشتر به کار تامین نقدینگی آمده و سود اصلی صنعت بیمه در بخشهای دیگر است.
اگر صنعت بیمه بتواند سود خودرا به گونهای توسعه دهد که مشتریان این صنعت هم طعم خوب کاهش ریسک را بچشند قطعا در آینده نزدیک شاهد شکوفایی بیشتر صنعت بیمه خواهیم بود.
این صنعت مانند بانکداری و بورس به بطن زندگی روزمره مردم وارد می شود.
برای این باید از اصول اولیه شروع کنیم و تلاش برای زیبا کردن ظاهر تنها ما را از اصل موضوع دور میکند.اینشورتک
عضو هیات مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران