گذشت مـادر مقتـول از خـون دختــرش

مردی که در پی اختلاف با دخترش او را با ضربه‌های متعدد چاقو به قتل رسانده بود با حکم قضات دادگاه کیفری یک استان تهران به 6 سال حبس محکوم شد.

گذشت مـادر مقتـول از خـون دختــرش

به گزارش چابک آنلاین، این حادثه آذر سال 1402 به پلیس گزارش شد. مرد میانسالی در تماس با مرکز فوریت‌های پلیسی مدعی شد که ساعتی پیش دخترش را به قتل رسانده است.

پس از اظهارات این مرد مأموران به نشانی اعلام شده در جنوب تهران رفتند و بعد از ورود به خانه با جسد خونین دختری 21 ساله مواجه شدند. طبق اظهارات مرد میانسال وی دخترش را ساعتی قبل با ضربه‌های چاقو به قتل رسانده بود.

پس از دستگیری متهم وی به پلیس آگاهی منتقل شد و در تشریح ماجرا به مأموران گفت: یک سال قبل دخترم با وجود مخالفت شدید من و همسرم متارکه کرد و به خانه ما برگشت و مدتی با من و مادرش زندگی کرد.

در این مدت مشکلی نداشتیم تا اینکه از یک ماه قبل با بهانه‌های مختلف از خانه بیرون می‌رفت و شب‌ها هم به خانه برنمی گشت.

اوایل برای اینکه فکر می‌کردیم با دوستانش وقت می‌گذراند و حال روحی خوبی ندارد سختگیری نمی‌کردیم تا اینکه از دو هفته قبل ناگهان دخترم ناپدید شد و حتی جواب تلفن‌های ما را نمی‌داد.

من و همسرم هر جایی که فکرش را می‌کردیم گشتیم و سراغش را گرفتیم اما مریم را پیدا نکردیم تا اینکه بالاخره به ما پیغام داد که حالش خوب است و نگرانش نباشیم.

اما ما نگرانش بودیم چون چند وقت قبل متوجه شدیم او در فضای مجازی با مردی ارتباط پیدا کرده است.
وی در حالی که بشدت ناراحت بود، افزود: یک روز هم که ما خانه نبودیم دخترم همه وسایلش را با یک وانت برد. بعد متوجه شدیم خانه‌ای گرفته و تنها زندگی می‌کند.

آنقدر پیگیری کردم تا فهمیدم چند کوچه پایین‌تر از خانه ما آپارتمانی اجاره کرده و تنها زندگی می‌کند به همین خاطر چند روزی به طور نامحسوس او را تعقیب کردم و رفت و آمدهایش را زیر نظر گرفتم تا اینکه پی بردم افراد غریبه به خانه او رفت و آمد دارند. در نهایت دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم.

صبح روز حادثه به خانه‌اش رفتم و ابتدا از او خواستم تا به خانه ما برگردد و روابطش را با آن افراد قطع کند اما دخترم در کمال ناباوری به من گفت دیگر دوست ندارد به خانه ما برگردد و می‌خواهد مستقل زندگی کند.

با اینکه خیلی ناراحت شدم اما بازهم از او خواهش کردم که از تصمیم‌اش منصرف شود و به خانه ما برگردد.

 چون من نمی‌خواستم کسی برای دخترم حرف در بیاورد و پشت سرش بدگویی کند. اما انگار مریم حرف‌هایم را نمی‌شنید و هرچه می‌گفتم بی‌توجهی می‌کرد.

بالاخره عصبانی شدم و به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و چند ضربه به شکم و پهلویش زدم. دخترم روی زمین افتاد و مقابل چشمانم جان داد. من از شدت ناراحتی روی زمین افتادم چند ساعتی گریه کردم و بعد هم ماجرا را به پلیس گزارش دادم.

پس از اعتراف صریح متهم، وی صحنه جرم را بازسازی کرد و با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه چه گذشت

در ابتدای جلسه مادر مقتول به جایگاه رفت و گفت: من از همسرم شکایتی ندارم و بدون هیچ قید و شرطی رضایت خودم را اعلام می‌کنم.

سپس متهم به جایگاه رفت و ضمن ابراز ندامت گفت: در این مدت عذاب وجدان راحتم نمی‌گذارد خیلی پشیمانم هربار که به یاد روز حادثه می‌افتم حالم بد می‌شود. باور کنید رفتارهای دخترم باعث شد تا ناخواسته دست به این کار بزنم.

 من می‌خواستم او را به خانه‌ام برگردانم اما مریم حرفم را گوش نکرد. از همسرم می‌خواهم من را ببخشد و حلالم کند.

در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و بر اساس مدرک‌های موجود در پرونده وی را به شش سال حبس محکوم کردند.

 

copied
نظر بگذارید