دردسر خواستگاری رمانتیک از همکلاسی
پسر جوان که به تقلید از ملودرامهای سینمایی قصد داشت از دختر مورد علاقهاش خواستگاری کند با اتهام سرقت کیف او مواجه و تحویل پلیس شد.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، چند روز قبل، پسر دانشجویی به نام آرش در یکی از دانشگاههای تهران هنگام برگزاری کلاس درس پشت دراتاق رفت و از استاد اجازه خواست برای صحبت با یکی از دختران دانشجو وارد کلاس شود. اما از آنجا که استاد مشغول تدریس بود، اجازه ورود به او را نداد و گفت که بعد از اتمام کلاس با دختر جوان صحبت کند.
اما پاسخ منفی استاد، باعث منصرف شدن پسر دانشجو نشد و او بازهم اصرار کرد.
آرش زمانی که دید نمیتواند استاد را مجاب کند تا وارد کلاس شود، بدون توجه به مخالفتهای استاد، ناگهان وارد کلاس شد و مستقیم به سمت یکی از دانشجویان دختر رفت. وی در حالی که مقابل پای او زانو زده بود، از وی خواستگاری کرد، با این حرکت پسرجوان نظم کلاس به هم ریخت و هیاهوی عجیبی به پا شد. اما دختر دانشجو بیتوجه به آرش همچنان روی صندلی نشسته بود. لحظاتی بعد وقتی پسر دانشجو با بیتفاوتی دختر مواجه شد ناگهان کیف او را برداشت و از کلاس فرار کرد.
به دنبال این اتفاق چند پسر دانشجو او را تعقیب کردند و در حیاط دانشکده وی را گرفتند و کار به حراست دانشگاه کشیده شد.
وقتی موضوع به پلیس اعلام شد پسر جوان در حالی که منکر ماجرای سرقت بود، گفت: مدتی قبل به این دختر علاقهمند شدم و بعد از چند ماه هم به خواستگاریاش رفتیم، اما پدر و مادرش مخالفت کردند و گفتند ما از نظر اقتصادی و فرهنگی با شما خیلی فاصله داریم.
آرش گفت: ما خیلی ثروتمند هستیم، اما آنها وضع مالی چندان خوبی نداشتند با این حال برای من اهمیتی نداشت و عاشق او بودم.
وقتی اصرارهای ما افاقه نکرد تصمیم گرفتم کاری کنم که او شیفته من بشود؛ از آنجا که در فیلمها دیده بودم پسرها در مکانهای عمومی با هدیه یک انگشتر از دختر مورد علاقهشان درخواست ازدواج میکنند و در بیشتر موارد هم دخترها با خوشحالی جواب مثبت میدهند، من هم تصمیم به این کار گرفتم و امروز هم فقط میخواستم همین کار را بکنم، اما وقتی دیدم او توجهی نکرد و حتی ناراحت شد از او خواستم از کلاس بیرون بیاید تا با هم حرف بزنیم، اما قبول نکرد، من هم کیفش را برداشتم و فرار کردم تا مجبور شود دنبالم بیاید، اما خودم به دردسر افتادم و اتهام دزدی به من زده شد.
در این میان پسر جوان دستش را داخل جیبش برد و با نشان دادن حلقهای که برای دختر مورد علاقهاش خریده بود، ثابت کرد که قصد سرقت نداشته است. از آنجا که دختر جوان و استاد دانشگاه نیز شکایتی از او نداشتند، به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، آرش آزاد شد و پرونده بسته شد.