شلیک نافرجام
در متن زیر بخشی از اظهارات زن ۴۲ سالهای که هدف شلیکهای نافرجام همسر سابقش قرار گرفته بود را مطالعه کنید.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، وقتی فرزندم را تحویل داد، برایش تاکسی اینترنتی گرفتیم تا محل زندگی ما را ترک کند، اما او در یک لحظه از خودرو پیاده شد و سلاح کلت را به طرف من گرفت. غافلگیر شده بودم و خیره به لوله سلاح مینگریستم که ناگهان ماشه را فشرد...
اینها بخشی از اظهارات زن ۴۲ سالهای است که هدف شلیکهای نافرجام همسر سابقش قرار گرفته بود. این زن جوان که وحشت زده فرزند ۹ سالهاش را به آغوش میکشید، درباره این ماجرای تکان دهنده به افسر دایره اطلاعات و امنیت کلانتری معراج مشهد گفت: از سالها قبل با همسرم دچار اختلاف شدیم تا جایی که دیگر نتوانستم این زندگی را تحمل کنم و به ناچار تقاضای طلاق دادم.
بعد از کش و قوسهای فراوان بالاخره هفدهم خرداد مهر طلاق بر شناسنامهام نقش بست و از همسرم جدا شدم، اما بنا به حکم قانون سرپرستی دو فرزندم به من واگذار شد و شوهر سابقم نیز میتوانست با فرزندانش دیدار کند، به همین دلیل من هیچ گاه برای دیدار دختر ۱۴ ساله و پسر ۹ سالهام با پدرشان سنگ اندازی نمیکردم و آنها برای این ملاقاتها آزاد بودند، به گونهای که حدود یک هفته قبل، پسر ۹ ساله ام نزد پدرش رفته بود و قرار شد که شوهر سابقم او را به در منزل بیاورد و به من تحویل بدهد.
من هم عصر هنگام در خیابان کافی منتظر ماندم. حدود ساعت ۱۸:۲۰ بود که «م» به همراه پسرم وارد کوچه شدند. او در حالی که پسرم را تحویل میداد از من خواست برای بازگشتش تاکسی اینترنتی بگیرم! در این هنگام خواهرم با گوشی خودش برای او تاکسی گرفت.
وقتی خودروی اجارهای به محل رسید، شوهر سابقم شروع به تهدید کرد و من هم ساکت بودم، ولی او زمانی که سوار تاکسی اینترنتی شد ناگهان سلاح کلت جنگی را از کمرش بیرون کشید و با چهرهای خشمگین از خودرو بیرون آمد و لگدی به من زد که روی زمین افتادم. در همین لحظه او لوله کلت را روی سرم گرفت و در حالی که من وحشتزده غافلگیر شده بودم، ناگهان ماشه را فشرد و گلوله با صدای دلخراشی از کنار گوشم عبور کرد به طوری که سرم سوت کشید.
هنوز دچار شوک بودم و خیره به او مینگریستم که انگشتش را دوباره روی ماشه گذاشت تا باز هم شلیک کند، اما این بار به خود آمدم و لگدی به پیکرش زدم که لوله سلاح رو به آسمان قرار گرفت و گلوله به صورت هوایی شلیک شد.
در همین حال همسایگان و اهالی که متوجه ماجرا شده بودند، به سمت او هجوم آوردند و «م» با رها کردن اسلحه، از محل گریخت و من هم از این حادثه تکان دهنده جان سالم به در بردم، ولی هنوز ترس و وحشت ناشی از شلیکهای نافرجام بر وجودم حکمفرماست و اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از او شکایت کنم چرا که دیگر «امنیت جانی» ندارم و از بازگشت دوباره او میترسم...
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، گروهی از افسران کارآزموده دایره اطلاعات و امنیت عمومی با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج مشهد) ماموریت یافتند تا هر چه زودتر برای دستگیری عامل شلیکهای نافرجام وارد عمل شوند. این گونه بود که ردزنیهای اطلاعاتی به محور مشهد – چناران کشید و مشخص شد که متهم فراری به روستای نوبهار در منطقه شهر جدید گلبهار گریخته است. طولی نکشید با کشف سلاح کلت کمری، این متهم نیز در یک عملیات ضربتی دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.