عقبنشینی معنادار تولیدکنندگان بزرگ چرم از حضور در تالار شیشهای بورس
مقاومت جدی تولیدکنندگان بزرگ پوشاک چرم برای حضور در بازار سرمایه، سیاستی که باعث شده تا بجزسرمایهگذاری گروه صنعتی ملی (کفش ملی) دیگر نام هیچیک از برندهای مطرح پوشاک چرم طبیعی در تابلوی بورس خودنمایی نکند.
چابک آنلاین، مجید میرزاحیدری، از نماد و ملی، به عنوان تنها میهمان فعلی گروه دباغی و چرم در تابلوی بازار سهام یاد میشود.
ارزش بازار گروه دباغی و چرم در حال حاضر حدود 2 هزار و 600 میلیارد تومان است که باعث شده درصد سهم از بازار این گروه از مرز 8 صدم درصد هم عبور نکند. p/e گروه دباغی و چرم در بازار سهام در شرایط فعلی 62 درصد بوده که با استناد به این عدد، p/e این گروه عدد جذابی نیست.
بهطور معمول، از شاخص شناوری سهام به عنوان یکی از معیارهای مهم در مورد وضعیت سهام شرکتها یاد میشود که اکنون شاخص شناوری سهام این گروه 21 درصد است که نشان میدهد شاخص شناوری این گروه چندان مطلوب نیست.
در یکسال گذشته 1.6 میلیون برگه سهم این گروه پس ازمعامله ازسمت حقیقیها به سمت حقوقی به چرخش درآمده که گویا همین فاکتور، بر شاخص شناوری پایین آن هم تأثیرگذار بوده است.
از قرار معلوم، گروه دباغی و چرم در شش ماه نخست امسال دستکم 22.7 درصد از ارزش بازارخود را از دست داده است.
بجز نرخ بازده دارایی حدود 22 درصدی این گروه، اما همه فاکتورهای این گروه هم چندان در موضع ضعف قرار ندارد. زیرا حاشیه سود عملیاتی آن حدود 85 درصد بوده و قیمت بازار به ارزش خالص دارایی هم حدود 80 درصد است که اتفاقاً هم شاخص مطلوبی است.
در یک نگاه کلی، هر یک از ناشران بورسی تحت فشار یکسری از ریسکهای سیستماتیک یا غیرسیستماتیک قرار دارند که گاهی جنس این ریسکها برای عمده ناشران، تا حدودی یکسان است.
در گروه دباغی و چرم هم رد پای این ریسکها تا حدودی مشاهده میشود که عمده آنها ناشی از افزایش نرخ تورم وکاهش تمایل به خرید محصولات توسط مصرف کنندگان، کمبود نقدینگی، نبود ماشینآلات مدرن و افزایش قیمت تولید محصولات، تنها بخشی از ریسکهای پیش روی صنعت چرم محسوب میشوند. با توجه به غیبت شرکتهای بزرگ صنعت چرم دربازار سرمایه، آمارهای شفاف چندانی درمورد این گروه در دسترس نیست.
هرچند که یافته های خبرنگار ایران از کمیسیون آمار و مطالعات راهبردی جامعه صنعت کفش ایران، نشان میدهد که درسال گذشته 265 میلیون زوج انواع پای پوش در کشور تولید شده و میزان مصرف انواع پایپوش هم 250 میلیون زوج بوده است.
گویا درسال گذشته 42 میلیون دلار واردات آیینهای کفش ازخارج به ایران صورت گرفته اما واردات رسمی سال گذشته آمار دیگری را روایت میکند که این عدد در محدوده 1.3 میلیون دلار بوده است.
بنابراین با یک محاسبه ساده میتوان جمع بندی کرد که حدود 40 میلیون دلار قاچاق کفش درسال گذشته صورت گرفته است. درعین حال، در سال گذشته حدود 92 میلیون دلار انواع پایپوش به خارج از کشور صادر شده که 85 درصد این صادرات مربوط به کشورهای عراق، افغانستان و جمهوری آذربایجان بوده است.
گفته میشود که در نیمه نخست امسال هم میزان صادرات انواع پایپوش حدود 39 میلیون دلار بوده که در مقایسه با مدت زمان مشابه سال قبل، دستکم 5درصد افت کرده است.
براساس اعلام کمیسیون آمار و مطالعات راهبردی جامعه صنعت کفش، گردش مالی زنجیره ارزش چرم، کفش و محصولات چرمی در سال گذشته حدود 4.2 میلیارد دلار بوده که اتفاقاً عدد قابل توجهی به شمار میآید.
اما با توجه به این گردش بالای مالی صنعت چرم، چرا همچنان بزرگان این صنعت از حضور در تالار شیشهای بورس طفره میروند؟فرصتی که دسترسی تولیدکنندگان صنعت چرم را به منابع ارزانقیمت تسهیل کرده و بسترساز شفافیت در این صنعت خواهد بود.
«جهانگیر مجیدی»، دبیرکل انجمن صنایع چرم ایران گفته است که شرکتهای تولید کننده چرم در ایران، تعدادی شرکتهای خانوادگی بوده که تمایل چندانی برای حضور در بازار سرمایه ندارند و به سختی هم وارد بازار سهام میشوند!
او، در عین حال مدعی شده که شرکتهای چرمی برای حضور در بازار سرمایه آمادگی کافی دارند اما بازار سرمایه جذابیت و کشندگی لازم را ندارد زیرا بازار سرمایه رشد منطقی به معنی واقعی کلمه نکرده است!
از نگاه او، صنعت چرم ایران به هیچ عنوان در انحصار قرار ندارد و به دلیل اینکه این شرکتها در بورس حضور ندارند نمیتوان گفت که این امر نشانگر فرار ازشفافیت مالی از سوی آنها است!
به گفته مجیدی، تولید کنندگان صنعت چرم درکشورهای اروپایی هم چون شرکتهای خانوادگی هستند به سختی وارد بورس میشوند.
گفته میشود که هماکنون حدود ۴۰۰ کارگاه چرم در تهران، تبریز، مشهد و همدان فعالیت دارند اما آمار مشخصی ازتعداد کل تولید کنندگان صنعت چرم کشوردر دسترس نیست.
دبیرکل انجمن صنایع چرم ایران تصریح کرده که در حال حاضرسرمایهگذاری قابل توجهی در صنعت چرم رخ داده ودریکسال اخیر، معادل 40 میلیون دلار سرمایه جدید وارد صنعت چرم شده و خبرداد که سالانه 18 میلیون جلد پوست گوسفندی از کشور صادرمیشود.
به گفته وی، اینکه برخی تولیدکنندگان صنعت چرم از نبود نقدینگی مینالند حرف درستی نیست، زیرا صنعت چرم ایران میتواند دریک بازه زمانی پنجساله به درآمد ارزی سالانه یک میلیارد و دویست میلیون دلاری برسد. مجیدی، رقم صادرات سالامبور از کشور را سالانه 35 میلیون دلار ذکر کرده است.
درست یا غلط، تا اکنون شرکتهای بزرگ صنعت چرم از حضور در بازار سرمایه پا پس کشیدهاند، اما کیست که نداند حضور در بازار سرمایه و عرضه سهام آنها در تالار شیشهای بورس تا چه میزان میتواند دست شرکتهای تولیدکننده را برای استفاده از منابع مالی بگیرد.
برندهای بزرگ صنعت چرم درسالهای اخیر، کوشیدهاند تا همسو با ذائقه نسل جوان محصولاتی مدرن و جذاب را تولید و روانه بازار کنند اما به نظر میرسد که با وجود همه این تلاشها، این شرکتها ایده خاصی برای کسب و کار خود متناسب با سلیقه نسل آینده در بازار سهام ارائه ندادند.
شاید هم با وجود ظاهر قدرتمند این شرکتها اما آنها ساختار قدرتمند و منسجم مالی ندارند. هرچه که هست، گذر زمان و خواست مشتریان آینده نشان خواهد داد که شرکتهای فعال صنعت چرم روزی مجبور خواهند شد وارد بازار سهام شوند!