اختصاصی چابک آنلاین؛

یک روز بدون گوشی(اگه بیمه داشتی...؟)

ساعت ۷:۳۰ صبح بود. مثل همیشه، علی دستش را دراز کرد تا گوشیش را از روی میز بردارد و نگاهی به پیام‌ها و نوتیفیکیشن‌هایش بیندازد.

یک روز بدون گوشی(اگه بیمه داشتی...؟)

به گزارش چابک آنلاین، اما همین که گوشی را برداشت، چشم‌هایش گرد شد.

صفحه کاملاً ترک خورده بود و دکمه روشن/خاموش هیچ واکنشی نشان نمی‌داد، با اضطراب چند بار دیگر امتحان کرد، اما گوشی‌اش دیگر روشن نمی‌شد.

نه... گوشیم!

یک لحظه انگار دنیا روی سرش خراب شد. 

نفسش را با حرص بیرون داد و با عجله لباس پوشید. «فعلاً باید برم شرکت، بعد یه فکری برای این می‌کنم.»

وقتی از خانه بیرون زد، اولین چالش روز بدون گوشی خودش را نشان داد.

مثل همیشه دستش را در جیبش فرو برد تا تاکسی اینترنتی بگیرد، اما سریع یادش آمد که گوشی ندارد! 

یک لحظه ایستاد و به آدم‌هایی که راحت با موبایل‌هایشان مشغول گرفتن تاکسی بودند، نگاه کرد. 

حس کسی را داشت که از همه کارها عقب افتاده است.

چاره ای نیست... باید پیاده برم.

پس از ۲۰ دقیقه پیاده‌روی، نفس‌نفس‌زنان به شرکت رسید. 

همین که پشت میزش نشست، همکارش از راه رسید و با لبخند گفت:

پیامک بانک و دیدی؟ 

حقوق واریز شد.

علی دستی به موهایش کشید و با کلافگی گفت: نه.... گوشیم!

همکارش با تعجب به او نگاه کرد: چرا اینقدر ناراحتی؟

لااقل ببین چقدر واریز شده!

ولی علی هیچ راهی برای چک کردن حسابش نداشت. 

بدترین قسمت ماجرا هنوز مانده بود. رئیس از اتاقش بیرون آمد و گفت: علی، فایل‌های جلسه را برام بفرست.

علی نفسش را حبس کرد، تمام فایل‌های مهم در گوشیش بود. 

دستی به صورتش کشید و زیر لب گفت:

وای نه.... گوشیم!

روز به کندی گذشت، هر جا که می‌رفت، نبود گوشیش را حس می‌کرد. نمی‌توانست پیام بدهد، تماس بگیرد، حتی بدون یادآوری‌هایش قرار مهمی را که عصر داشت، فراموش کرد.

وقتی شب به خانه برگشت، خودش را روی مبل انداخت. 

ساعت روی دیوار ۱۱ شب را نشان می‌داد. 

۱۶ ساعت بود که گوشی نداشت، اما به نظرش مثل یک عمر گذشته بود

انگار نبود گوشی فقط کار و تاکسی و پیامک بانک نبود... این نبودن، یعنی قطع شدن از دنیا، از آدم‌هایی که دوستشان داشت.

اما... اگه بیمه موبایل سامان داشت چی؟

بیایید همین داستان را کمی تغییر دهیم:

وقتی صبح با گوشی خراب مواجه شد دید که روشن نمی‌شه،  به‌جای استرس، فقط یک لبخند زد. 

گوشی را برداشت، با لپ‌تاپ وارد سایت بیمه سامان شد و درخواست خسارت داد. 

چندقیقه بعد، پیامکی دریافت کرد:

موبایل شما تحت پوشش بیمه است

لطفا به نزدیک‌ترین مرکز خدمات مراجعه کنید.

بدون هیچ نگرانی، کارهایش را انجام داد و در دل از بیمه سامان برای این تصمیم خوبش تشکر کرد.

تا شب، گوشیش تعویض شد و اون مثل همیشه، تماس‌های مهمش را دریافت کرد.

یک روز سخت، تبدیل به یک تجربه راحت شد، چون علی بیمه موبایل سامان رو  داشت.

بیمه موبایل سامان یعنی، خیال راحت، گوشیت همیشه سالم و در دسترس 

 

copied
نظر بگذارید