پیرامون بیمه رفتاری؛
لزوم تغییر رویکرد مدیران صنعت بیمه
محاسبات ریسک در صنعت بیمه متعارف براساس فرضیه ها و اصولی بنا نهاده شده است که به تئوری ها و مدل های آن این امکان را می دهد که پدیده های اطراف خود را به صورت بسیار ساده شده ای تحلیل و بررسی کند. اما در این میان، بررسی این اصول و فروض در جهان واقع نشان می دهد که بسیاری از این فروض و مدل های ارائه شده بر مبنای آن، در جهان واقع و بر اساس مطالعات تجربی رد شده و یا قابل اجرا نیستند.
به گزارش چابک آنلاین، این مهم سبب شده است که بازنگری اساسی در خصوص چارچوب های کلی و ایدئولوژیک دانش بیمه صورت گیرد و رویکردهای بدیل در حوزه اقتصاد مطرح شوند.
در عصر کنونی مشتریان بالقوه صنعت بیمه هر یک درک ناکافی از میزان احتمال و اثرگذاری ریسک های پیرامون خود دارند که این موضوع خود در نتیجه راهبردهای متنوع برقراری ارتباط و نحوه اطلاع رسانی خطرات تلقی می گردد. حتی در زمان بروز فجایع زیانبار نظیر بروز زلزله نیز دیده شده است که مشتریان بالقوه؛ بلافاصله پس از وقوع آن، اقدام به خرید پوشش های بیمه ای نکرده و نیازمند درک دقیقتری از ریسک های پیرامون خود هستند. نمونه دیگر این موضوع پیرامون پوشش بیمه ای عمر برای افراد جامعه است؛ چرا که افراد جامعه با وجود آگاهی کامل نسبت به بروز مرگ در آینده، باز هم نسبت به خرید پوشش های ریسک فوت خود و افراد پیرامون آنها مقاومت زیادی دارند.
بر این اساس شناسایی رفتار مشتریان در صنعت بیمه در بخش های بیمه زندگی و غیر زندگی و ارزیابی رفتار آتی آنها به نوبه خود میتواند نقش بسزایی در اثربخشی تصمیمات مدیران در این حوزه باشد. درک احساسات، ذهنیت، میزان دسترسی به اطلاعات، هنجارهای جامعه و تاریخچه و فرهنگ مالی افراد جامعه همگی در زمره محورهایی به شمار می روند که بر روند تصمیمگیری افراد در خرید پوشش های بیمه ای اثرگذار خواهند بود.
