اختصاصی چابک آنلاین؛
قوانین و مقررات صنعت بیمه نیازمند بازنگری و پوست اندازی است
حمید دیانتپی، رئیس هیات مدیره شرکت بیمه اتکایی ایران معین،متولد سال 1363 و دارای مدرک کاردانی و کارشناسی حسابداری، کارشناسی ارشد مدیریت مالی از دانشگاه شهید بهشتی و دکترای حسابداری از دانشگاه تهران(در مرحله دفاع) است.
چابک آنلاین، زهرا نامداری، وی درعین حال دارای مدرک MBA در حوزه منابع انسانی و DBA دکترای حرفهای حوزه فاینانس از یک موسسه انگلیسی است.
دیانتپی از سال 1383 بعنوان حسابرس کار خود را آغاز کرد و از سال 1394 وارد صنعت بیمه شد.
درکارنامه کاری او، سمتهایی همچون مشاور مدیر عامل در چند شرکت بیمه، مدیر مالی و بودجه هلدینگ تاپیکو، معاون مالی و پشتیبانی گروه توسعه ملی، مدیر عامل و نایب رئیس هیات مدیره سرمایهگذاری ساختمان نوین،عضویت در هیات مدیره شرکتهای بورسی از جمله سرمایهگذاری ساختمان ایران، سرمایهگذاری توسعه ملی، تامین سرمایه نوین و لیزینگ آریادانا دیده میشود.
وی،ازسال 1395 زمانی که همزمان مدیر مالی شرکت بیمه کارآفرین و دبیرکل انجمن مدیران مالی حرفهای ایران بود، برای اولین بار با همکاری سازمان حسابرسی مباحث آموزش استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی IFRS را در کشور مطرح کرد.
چابک آنلاین با رئیس هیات مدیره شرکت بیمه اتکایی ایران معین در زمینه نقاط قوت و ضعف صنعت بیمه و مواردی که درحسابداری صنعت بیمه وجود دارد به گفتگو نشسته که از نظر می گذرد:
چابک آنلاین:وضعیت استاندارد حسابداری مرتبط با شرکتهای بیمهای را چگونه ارزیابی می کنید؟
دیانتپی: از سال 1398 تاکنون 80 درصد استانداردهای حسابداری کشور مشابه به IFRS و استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی شده است.
البته جدای ازاستانداردهای حسابداری، قوانین جاری و آمره در کشور مثل قانون بیمه و آیین نامه مصوب شورایعالی بیمه هم هست.
در حال حاضر در صنعت بیمه دو نوع ذخیره وجود دارد که با استانداردهای حسابداری همخوانی چندانی ندارد، یکی از آنها ذخیره فنی تکمیلی و برگشت حق بیمه که دراستاندارد حسابداری بین المللی و ملی هم به آن اشاره ای نشده است، زیرا منظور کردن این دو ذخیره به ترتیب به علت نداشتن تعهد فعلی و عدم برآورد غیرقابل اتکای رقم آن فاقد توجیه است.
استاندارد بین المللی گزارشگری مالی IFRS 17قرار بود از سال 2021 اجرایی شود، اما اجرا شدن آن از سال 2023 شد، این استاندارد بیشتر در رابطه با بدهی شرکتهای بیمهای صحبت میکند.
استاندارد حسابداری دیگری هم به نامIFRS9 وجود دارد که در مورد داراییهای مالی در شرکت های بیمه صحبت میکند.
برای اجرای استاندارد IFRS در صنعت بیمه ایران هزینه های زیادی متصور نیستم زیرا با ایجاد ساختارها و رشد سیستم های مکانیزه، می توان سیستم ها و نرم افزارهایی که در شرکت های بیمه نیاز IFRS را تامین می کند را استقرار داد.
به نظر می رسد که می توان طبق این استانداردها جلو رفت و مشکل خاصی هم وجود ندارد فقط باید نیروی انسانی مورد نیازرا داشت و مدیران و هیات مدیره ای را داشته باشیم که ایستادگی نکنند و بیمه مرکزی هم به عنوان نهاد ناظر، باید بسترهای لازم را ایجاد کند.
بیمه صنعت خاصی است که هر لحظه در معرض ریسک است.
اگر شرکت های بیمه ای نتوانند خود را با شرایط تطبیق دهند شرایط آنها را وادار به تطبیق خواهد کرد.
چابک آنلاین: در این بین نقاط ضعف حسابرسی در خود شرکت های بیمه ای چیست؟
دیانتپی: اگر منظور شما کنترلهای داخلی و حسابرسی داخلی است،واقعیت این است که شمار نیروی انسانی متخصص و کارآمد در این حوزهها اندک است.
الان یک شرکت بیمه برای گرفتن مدیرمالی مشکل دارد زیرا مدیر مالی حرفه ای وجود دار اما اینکه مسلط به اموربیمه ای هم باشد کمتر وجود دارد.
ازطرفی برخی از مدیران مالی هم که بیمه میدانند و در شرکت های بیمهای حضور داشتهاند اما خود را با دانش روز بروز رسانی نکردهاند هر چند که نیاز امروز ما مدیریت مالی استراتژیک و مهندسی مالی است.
درشرکت های بیمه ای سیستم ERM و مدیریت ریسک سازمانی که ریسک ها را شناسایی و مدیریت کند وجود ندارد.
شرکتهای بیمهای باید اشتها و تحمل ریسک خود را رشته به رشته بشناسند، اما درحال حاضر به گرفتن پرتفوی مشغول هستند تا حق بیمه صادره خود را بالا ببرند.
با مطالعه وضعیت شرکتهای بیمه ای هم متوجه می شوید که مطالبات آنها نسبت به سال گذشته افزایش داشته ودرآمد آنها نسبت به سال گذشته همان مقدار افزایش پیدا کرده است،یعنی بخشی از فروش نسیه بوده است.
شرکت های بیمه ای درزمینه کنترلهای داخلی ضعیف عمل کرده اند و به دنبال پیاده سازی چارچوب شیوههای مدرنی مانند کوبیت و کوزو نرفتهاند، اما مهمتر از این مساله، مبارزه با پولشویی است.
واقعیت این است که یک سیستم شناسایی دقیق تقلب مالی در شرکت های بیمه وجود ندارد.
آیین نامه ها و دستورالعمل های مبارزه با پولشویی در صنعت بیمه وجود دارد،یعنی بسترها و ابزارهای آن به خصوص در شرکت های بیمه ای فراهم نیست.
این درحالی است که جریان نقدینگی و پول در شرکت های بیمه قوی است.
به همین دلیل صنعت بیمه نیاز دارد تا در کنترلهای داخلی بیشتر کار کند.
چابک آنلاین:آیا شورایعالی بیمه شناخت صحیحی از مسائل مالی صنعت بیمه دارد؟
دیانتپی:درشورایعالی بیمه نماینده وزارتخانه ها و معاون وزیر حضور دارند و متخصصین حوزه مالی دو تا سه نفر بیشتر نیستند.
اگر قرار است تصمیمی گرفته شود برای صنعتی در حوزه مالی باید همه نفرات حاضر در آن شورا، شناخت آکادمیک و عملی حوزه مدیریت مالی داشته باشند، بیمه را بدانند، بفهمند و کار کرده باشند.
وقتی می گوییم مثلا توانگری مالی سطح دو، آن را لمس کرده باشند و یا حداقل گزارش توانگری تهیه کرده باشد و با حسابرس نیز در این خصوص گفتمان کرده باشد.
پس اگر بخواهیم ساختار شورایعالی بیمه را بررسی کنیم به نظر من نیاز است که افراد متخصص بیشتری در حوزه مالی و بیمه در آن حضور داشته باشند.
نکته بعدی شرایط خاص صنعت بیمه و قوانین و مقررات داخلی حاکم بر کشور و صنعت بیمه است.
قوانین و مقررات صنعت بیمه مربوط به دهها سال قبل بوده و با شرایط فعلی و این همه تحول در زمینههای مختلف همخوانی نداشته و نیاز به بازنگری و پوست اندازی دارد.
در هر صورت شرایط دنیا در حال تغییرات اساسی است و با بوجود آمدن مکانیزمها و بسترهای جدید در حوزههای مختلف، ما نیز باید تغییر کنیم.
چابک آنلاین:شرکت های بیمه ای از سطح یک توانگری مالی برخوردار هستند هر چند که تعدادی از این شرکت ها مشمول ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت شده اند، چطور ممکن است که در سطح یک باشند؟
دیانتپی:تفکرات نهاد ناظر را می توان در آیین نامه ها دید، متاسفانه همین آیین نامه 69 که به موضوع توانگری مالی شرکت های بیمه می پردازد گذشته نگر است.
نهاد ناظر یکسری سطوح را گذاشته و اگر برای شرکتهای بیمه مشکلی پیش آمد، وضعیت یک شرکت را به 5 سطح تقسیم بندی می کند؛ اما در این مورد که پیشگیری و یا کنترل کند صحبتی به عمل نیامده است.
در سطح 5 هم که توانگری زیر ده درصد است بیمه مرکزی اجازه می دهد که شرکت بیمه فعالیت کند و در نهایت پروانه یک یا دو رشته را معلق می کند که این اتفاق خوبی نیست زیرا اگر وضعیت مالی آن شرکت بیمه خوب نیست چرا اجازه می دهندکه کار کند؟
مشکل اصلی این است که آن شرکت های بیمه ای تجدید ارزیابی دارایی می کنند، تفاوت ارزش دفتری وارزش کارشناسی محاسبه می کنند و مازاد آن می رود در سرمایه موجود که در توانگری مالی تاثیر می گذارد و سطح آن بالا می رود و زمانی که به سایت این شرکت بیمه ای مشمول ماده 141 اصلاحیه قانون تجارت که اوضاع خوبی ندارد مراجعه کنیم می بینیم نوشته توانگری مالی سطح یک.!
چابک آنلاین: یکی از وظایف نهاد ناظر مراقبت از وضعیت شرکت های بیمه است.سازمان بورس به عنوان نهاد ناظر بازار سرمایه نسبت به وضعیت ناشران حساسیت بالایی دارد چرا در صنعت بیمه اینگونه نیست؟
دیانتپی:سازمان بورس رفاقت نمی شناسد چون باید پاسخگوی سهامدار خود باشد.
شرکت های بیمه ای که در بورس هستند علاوه بر بیمه گذاران ذی نفعان دیگری هم مانند سهامداران دارند. به عنوان مثال شرکت بیمه ای داریم که 100 هزار سهامدار دارد.
بیمه گذاران آن به کنار، سهامدارانش هم به کنار، مسئولیت اجتماعی آن دوبرابر می شود.
پس نهاد ناظربه عنوان بیمه مرکزی در یکسری موارد ورود نکرده و می گوید که سازمان بورس در مورد تکالیف مالی باید درعملیات ورود کند.
چه تیمی از بیمه مرکزی در شرکت ها می رود گزارش ها را بررسی می کند؟
باید سیستم مکانیزه ای داشته باشیم تا هشدارها را به ما بدهد نه اینکه تازه پس از آنکه صورت های مالی که آمد می رود در سنهاب تا بیمه مرکزی ببیند حساب و کتاب بیمه ها را با هم نگاه کند.
در حال حاضر کنسرسیوم ها را ببینید، سه سال پیش یک شرکت بیمه فعالیتی را انجام داده است تازه صورت حساب آن را می دهد، اینگونه نمی شود، مبانی اطلاعات باید بروز و قابل اتکا باشد؛ پس اصلا اصول اولیه را رعایت نمی کنیم.
شرکت های بیمه کوچک با سهامدار خود صحبت می کنند، افزایش سرمایه داده و ضعف خود را پوشش می دهد. اما بیمه مرکزی باید برود روی ریسک ها هم نظارت کند به عنوان مثال در توانگری مالی آیین نامه 69 حتی به ریسک عملیاتی اشاره جدی نشده است.
بیمه مرکزی باید برود وارد جزئیات توانگری به خصوص در سرمایه الزامی شود.
اشتباه بیمه مرکزی این است که ناظری است که خود او هم اتکایی می پذیرد، زیرا وقتی شریک تجاری بشود دیگر نمی تواند نظارت کند.
قرار نیست فقط پایان سال بیمه مرکزی نظارت کند، بلکه نظارت ها باید مستمر باشد.
چابک آنلاین: مدتی است که تعدادی شرکت های بیمه اتکایی به خانواده صنعت بیمه افزوده شده اند، تاثیر حضور این شرکت های اتکایی جدید را چطور می بینید ؟
دیانتپی: وجود شرکت های بیمه به خصوص در بخش اتکایی به خودی خود خوب است اما نگاهم کمی انتقادی است.
سهامداران شرکت های اتکایی جدید چه کسانی هستند؟ مدیران آن چه کسانی هستند؟ همه کسانی که در پوسته دیگری در صنعت بیمه فعال بودهاند.
یعنی افراد جدید با تفکرات جدید و متخصص در حوزه های فین تک وارد این عرصه نشده اند.
بودن شرکت های تنومند و قوی که مالی و فین تک را بشناسند خوب است؛ اما هر شرکت بیمه اتکایی را که می بینم افراد همان ها هستند.
فین تک را مگر فردی با 40 سال سابقه کار می شناسد؟
اگرتعدادی از شرکت های بیمه کشور را جمع کنیم می بینیم که نتوانسته اند به اندازه یک شرکت بیمه خوب و حرفه ای حق بیمه تولید کند.
نباید تعداد شرکت ها را مدام اضافه کرد بلکه پنج شرکت بیمه خوب داشته باشیم و از افراد قوی و فکرهای جدید استفاده کنیم.
5 تا شرکت خوب داشته باشیم چه اشکالی دارد.
ادم های قوی تر و فکرهای جدی تر بگذاریم. فکر می کنم که در بخش اتکایی جای کار زیاد است.
درحال حاضر برخی قراردادهای بیمه درمان شرکت های بیمه روی 105 درصد نسبت خسارت است ،در حالیکه شرکت یعنی واحد تجاری که به قصد کسب سود باز شده است.
فعالیت های بیمه گری زیان ده شده واگردرآمد سرمایه گذاری نبود که دیگر هیچ.
در حال حاضر برخی بانکها سهامدار شرکت های بیمه هستند و آیین نامه 97 وجود دارد که باید سقف های سرمایه گذاری را رعایت کنند.
بانک به شرکت بیمه می گوید برو سهام فلان شرکت زیر مجموعه را بخر و این شده است یک دور باطل.
شرکت های بیمه باید خدمات بدهند و سودآوری هم برای سهامداران خود داشته باشند.
واقعیت این است که بحث های فین تک و بلاکچین هم خیلی دیده نمی شود و فقط در حد گفتمان است.
درحوزه مالی و فناوری صنعت بیمه به شدت نیاز دارد که به فین تک و فناوری های جدید ورود پیدا کرده، اموزش بگذارد و فرهنگ سازی کند اما تاکنون اتفاقی جدی نیفتاده است.