اختصاصی چابک آنلاین؛
نگاه صنعت بیمه به بازار سرمایه در دهه گذشته تخصصی نبوده است
برخی از شرکتهای بیمهای در بهرهبرداری از قابلیتهای بازارسرمایه موفق نبوده اند
"لقمان پاکروان"، متولد سال 1353 است ، وی دانش آموخته رشته حسابداری و حقوق در مقطع کارشناسی، حسابداری و مدیریت بازرگانی درمقطع کارشناسی ارشد و اقتصاد مالی در مقطع دکترا است.
چابک آنلاین، بهاره تاجر باشی، پاکروان فعالیت خود در صنعت بیمه را از سال 90 آغاز کرده و هم اکنون معاون توسعه منابع و پشتیبانی شرکت بیمه البرز است.
درکارنامه کاری او، سمتهایی همچون، مدیریت منابع و اقتصادی شرکتهای داخلی و خارجی، طراحی سیستمها و تدریس در دانشگاه هم به چشم می خورد.
پاکروان، نگارش حداقل 50 مقاله علمی وتحلیلی درحوزههای مختلف حسابرسی مالی، اقتصادی و سرمایهگذاری را به سرانجام رسانده و عضو انجمن اکچوئری ایران،عضو انجمن حسابرسی داخلی ، مدیران مالی و حسابداران خبره است.
علاقه مندی اصلی وی بیشتر در حوزه مالی و سرمایه گذاری است .
با این تعاریف ، چابک آنلاین با معاون توسعه منابع و پشتیبانی شرکت بیمه البرز در حوزه چالش های مالی و سرمایه گذاری صنعت بیمه به گفتگو نشسته که از نظر می گذرد:
چابک آنلاین: با وجود پیگیریهای جدی نهاد ناظر اما همچنان برخی از شرکتها در شفافیت مالی با مشکلاتی مواجه هستند، چرا؟
پاکروان: شفافیت حوزه مالی از دو بعد قابل سنجش است، بعد اول شفافیت صورتهای مالی یک شرکت است وبعد دوم، شفافیت از منظرانجام رویدادها و معاملات در شرکت است.
صورتهای مالی از یک سو نتیجه عملکرد یک بنگاه تجاری را به صورت مطلق نشان میدهند و از سوی دیگر، معیاری برای ارزیابی سود و زیان شرکت در مقایسه با نرخ بازدهی مطلوب سهامداران به شمار میروند. از این رو، قانونگذار برای اینکه شفافیت صورتهای مالی به معنای واقعی شکل بگیرد، چند ابزار نظارتی تعریف کرده تا با عملکرد همزمان آنها، نظارت شرکتها به صورت کامل انجام شده و در واقع زیربنای نظارت چند بعدی را فراهم ساخته است.
یکی از این ابزارها، مکانیسم تایید صورتهای مالی است.
براساس قانون و اساسنامه، تایید صورتهای مالی تمام بنگاههای تجاری در اختیار حسابرس و بازرس قانونی گذاشته شده است.
بر این اساس، برخی از شرکتها، سازمان حسابرسی و برخی دیگر موسسات ، عضو جامعه حسابداران رسمی را برای انجام این نوع نظارت انتخاب کردهاند.
به این ترتیب، انطباق عملکرد افشا شده توسط هیات مدیره که برای تایید به مجمع ارائه میشود، از سوی حسابرس انجام شده و رعایت استانداردها توسط هیات مدیره بررسی و مورد تایید قرار میگیرد.
از سوی دیگر بازرس، حوزه انجام معاملات مربوطه را بررسی کرده و تقابل این دو با یکدیگر، تامین منافع ذینفعان و رعایت حقوق سهامداران به صورت مساوی را در شرکتها امکان پذیر میسازد.
صنعت بیمه از نظر بازرسی وضعیت خاصی دارد.
به این نحو که بازرس قانونی باید از یک سو رعایت قوانین و مقررات بیمه مرکزی را مورد بررسی قرار دهد و از سوی دیگر باید پایبندی به آییننامههای شورایعالی بیمه را بررسی کرده و عملکرد همزمان در این دو حوزه را در گزارش خود درج کند.
ابزار دیگر ایجاد شفافیت، مداخله مقام ناظر در حوزه قیمتگذاری و نرخدهی است.
این بعد از شفافیت زمانی موضوعیت پیدا کرد که آزاد سازی تعرفهها در قوانین و مقررات مطرح شد و صنعت بیمه و بازار خدمات بیمهای، از مدل سنتی و نظام تعرفهای، به سمت مدل مدرن نظام نظارت بر صنعت حرکت کرد.
براین اساس، بیمه مرکزی در سطح اول، آزاد سازی تعرفهها را انجام داد، ولی همچنان در رابطه با پرتفویهای بیمهای معادل هزار میلیارد، عملیات رگولاتوری به شکل سابق یعنی نرخ دهی همچنان در صنعت جریان دارد.
طبیعتا پس از حرکت صنعت بیمه از نظام تعرفهای به سمت آزادسازی تعرفهای، رگولاتوری باید به نوع دیگری روی صورتهای مالی شرکتهای بیمهای اعمال شود و قاعدتا باید ابزار مربوطه برای انجام این نظارت و کنترل تدارک دیده شود.
درحال حاضر، انجام این کار ازطریق آییننامههای نظارتی مرتبط با توانگری مالی انجام گرفته و به موازات آن، بخش دیگر نظارت بیمه مرکزی که مربوط به پرتفویهای خاص، به ویژه در حوزه انرژی است، براساس حجم تعداد بیمه شده و یا نرخگذاری حق بیمه مربوطه صورت میگیرد و همچنان این امر براساس راهبری مبتنی بر نرخدهی انجام میشود.
نکته مهم این است که بیمه مرکزی، برای ایجاد شفافیت باید تمامی ذینفعان را مورد توجه قرار دهد و این مجموعه باید در یک نقطه اشتراکی بهم برسند و آن نقطه اشتراک ، جایی است که حقوق تمامی این مجموعه به صورت صحیح رعایت شود.
بیمه مرکزی برای انجام تمام وکمال این وظیفه باید از ابزارهای متناسب بر نظارت که در تمام دنیا موجود و مورد استفاده قرار میگیرد، به مفهوم اعم کلمه برخوردار باشد.
زیرا در نهایت مدل رگولاتوری باید به گونهای تدوین شود که بتواند تمام ذینفعان را در نظر بگیرد و نگاه صرف از منظر بیمه مرکزی یا شرکت بیمهای ، به تئوری ذینفعان که مبین یک رابطه یک طرفه و یک سویه باشد، طبیعتاً تنها به اقناع یکی از طرفین این رابطه تجاری منتهی خواهد شد و طرف دیگر را دچار تضاد و بعضا خسران خواهد کرد.
لازم به ذکر است که بیمه مرکزی به استناد قانون و مقررات، بعضا تکالیف اقتضایی یا موردی را نیز عهدهدار میشود.
به عنوان مثال، از سال 1395 و بر اساس قانون بیمه شخص ثالث، تکلیف جدیدی در حوزه شفافیت عملکردی ذخائر شرکتهای بیمه به بانک مرکزی محول شده است.
براین اساس،درشرایط فعلی تا زمانی که بیمه مرکزی تاییدیه مربوطه را برای شرکتهای بیمه صادر نکند، برگزاری مجمع آنها امکانپذیر نخواهد بود.
براین اساس، بخشی دیگری از وظایف رگولاتوری بیمه مرکزی براساس آییننامه 101 و از طریق نظارت بر ذخائر فنی شرکتهای بیمه و کفایت ذخائر مطالبات مشکوک الوصول صورت میگیرد.
این موضوع ، چالشهایی را برای صنعت بیمه به وجود آورده است.
مهمترین چالش این است که بیمه مرکزی فقط درمورد بیمه شخص ثالث این اجازه را دارد و هدایت سایر بخشها، همچنان توسط اکچوئرها و با اتکا به مدل سنتی محاسبه و انجام میشود.
بیمه مرکزی برای اینکه بتواند تئوری ذینفعان را به معنای واقعی و کامل تببین کند، باید یک بازنگری اساسی در قوانین، مقررات و دستورالعملهای خود انجام داده و با استفاده از ابزارهای مناسب و روزآمد، تحول جدی در بعد نظارت و ایجاد شفافیت در صنعت را رقم بزند.
چابک آنلاین: با توجه به شرایط حاکم بر بازارسرمایه چرا شرکتهای بیمه ای نتوانسته اند آنچنان که باید از بورس جذب منابع کنند؟
پاکروان: بازار سرمایه به دلیل ذات خود بیشترین تاثیرپذیری را از متغیر درون و برون کشوری داشته و شرایط اقتصادی و سیاسی کشوراز جمله تورم،کسری بودجه، نوسانات نرخ ارز و رفتار متفاوت سایر بازارهای موازی نسبت به این بازار، در مجموع تمایل سهامداران نسبت به این بازار کاهش یافته و باتوجه به نوسانات و اتفاقات گذشته بازارسرمایه که به دلیل عدم مدیریت صحیح بازارشکل گرفت، سهامداران خرد که باید به این بازار عمقبخشی داشته باشند، خروج از بازار را به عنوان یک گزینه انتخاب کردهاند.
یکی از کارکردهای اصلی صنعت بیمه ، این است که برای پاسخگویی مطلوب به تعهدات آتی، منابعی را که از محل دریافت حق بیمه کسب میکند، در بازارهای مختلف سرمایهگذاریکند.
نکته مهم این است که به استناد آییننامههای شورایعالی بیمه به شکل عام و آیین نامه 97 به شکل خاص، اولین بازار برای صرف این منابع، بازار پول است که با توجه به شرایط تورمی و نوسانات فضای تجاری، به شکل حداقلی توسط شرکتهای بیمه ای مطرح ، صورت میگیرد.
چه بخواهیم و یا نخواهیم با توجه به الزامات قانونی، صنعت بیمه با بازار سرمایه درهمتنیدگی کاملی دارد و نمیتواند به طور کامل از این بازار خارج شود و حتی وقتی این بازار دچار نوسانات ناشی از محیط پیرامونی خود میشود، صنعت بیمه همچنان مکلف به حضور در بازار است و تنها امکان موجود برای شرکتهای بیمه این است که روشی را به کار گیرند که ضمن رعایت الزامات قانونی، از این بازار بازدهی سرمایه مناسب را کسب کرده و در مسیر حفظ و ارتقای حقوق سهامداران گام بردارند.
با این وجود، صنعت بیمه در یک دهه گذشته نگاه تخصصی به بازار سرمایه نداشته و شرکتهای بیمهای در بهرهبرداری از قابلیتهای این بازار موفق نبوده اند و نتیجه آن در پرتفوی سرمایهگذاری برخی از شرکتهای بیمهای مشهود است.
درست است که شاخص بازدهی بازار سهام وضعیت چندان خوبی ندارد،ولی شرکتهای بیمه به دلیل اینکه مجبور هستند بخشی ازمنابع خود را به این بازار تخصیص دهند، بنابراین ، جهت حفظ حقوق و منافع ذینفعان نیاز به تدوین یک نظام هوشمند وجود دارد که بتواند بازدهی مناسبی را از منابع شرکتهای بیمه کسب کنند. این امر تنها از طریق چرخش موثر منابع امکان پذیراست و مهمترین ابزار اجرایی آن، آشنا ساختن فعالان بخشهای سرمایهگذاری صنعت بیمه با ابزارهای مدرن بازار است.
از سوی دیگر، هر چند ممکن است که مدل سنتی سرمایهگذاری در بازار سرمایه نتواند به شرکتهای بیمهای کمکی کند، ولی مطابق با فرضیه بازارهای کارآ وتجربیات پیشین صنعت بیمه، عملکرد بیمهگران در حوزه سرمایهگذاری، تفاوت معنیداری با بازده سایر بازارها ندارد.
از این رو، نیاز است تا با به روز رسانی الگوهای تصمیمگیری کوتاه مدت، مدیریت موثر وجوه را بهبود بخشید و بازدهی کوتاه مدت بیشتری را برای بالا بردن تابآوری صنعت نسبت به تکانههای فضای تجاری کشور از منابع کسب کرد.
ین موضوع، فرصت مناسبی را برای شرکتهای بیمه فراهم خواهدآورد تا با به روز رسانی الگوی تجاری، تاثیرپذیری آنی و کوتاه مدت از نوسانات بازار سرمایه را مدیریت کرده و از روندهای بلندمدت بازار به شکل مطلوبتری منتفع شوند.
الگوی مورد اشاره به خوبی در بیمه البرز قابل مشاهده است و با وجود تمام این افت و خیزها، بازده سرمایه گذاری های این شرکت در سه سال گذشته ثابت باقی مانده است.
از این رو، با توجه به اینکه در دوره مورد بررسی به طور میانگین 30 درصد منابع سرمایه گذاری بیمه البرز به بورس اوراق بهادار تزریق شده و کاهش نزدیک به 35 درصدی شاخص کل بورس نسبت به مرداد ماه سال 1399، به عنوان نقطه اوج این بازار، به شکل تجمیعی توانایی کاهش نزدیک به 10 درصدی در بازده کل سرمایه گذاری های بیمه البرز را داشته است، به نظر می رسد، عملکرد شرکت در بازارهای سرمایه گذاری دیگر توانسته است اثر منفی این بازار را بر بازده سرمایه گذاری خنثی کرده و بازده سرمایه گذاری ها را طی دوره با ثبات نگاه دارد.
چابک آنلاین:آیا شرکت متبوع شما پس از ریزش شاخص در بورس در سال گذشته هنوز هم به این بازار به عنوان یک گزینه مهم برای سرمایهگذاری نگاه میکند؟
پاکروان: کسب و کاربیمهگری دو حوزه فعالیت اصلی دارد.
حوزه اول، عملیات بیمهگری است و حوزه دوم، فعالیت در بازارهای سرمایهگذاری است.
شرکتهای بیمه موفق، با رفتار حرفهای و صحیح در قسمت بیمهگری منابع مورد نیاز برای سرمایهگذاری را تامین کرده و با کسب بازدهی مناسب، سود تقسیمی خوب و نرخ بازدهی مطلوب برای بقای بلندمدت شرکت را حاصل می کنند.
شرکت بیمه البرز در زمینه بیمهگری موفق عمل کرده و در چند سال گذشته ، توانسته سهم مناسبی از بازار بیمه را بدست بیاورد و در سه سال گذشته افزایش بیش از 200 درصدی در پرتفو و 100ر1 درصدی در سود خالص را شاهد بوده و توانسته سهم بیشتری از بازار را بدست آورده و با مدیریت ریسک مطلوب در حوزه بیمهگری، کاهش بیش از 30 درصدی نسبت خسارت را در مقایسه با افزایش 13 درصدی آن در صنعت تجربه کرده است.
با بررسی جریان نقدینگی شرکت درفعالیت بیمهگری، متوجه میشوید که درقسمت وجه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، مابه ازای خوبی وارد شرکت شده و عملکرد شرکت در دو حوزه سهم از بازار و جریان نقدینگی به شرکت مطلوب بوده و نرخ بازدهی در حوزه بیمهگری بسیار مطلوب بوده است.
اگرترکیب پرتفوی بیمه البرز را بررسی کنید، میبینید که ساختار ترکیب پرتفوی از گذشته تا به امروز یک ساختار محکم و بنیادین بوده و این ساختار باعث شده که سهامدار بیرونی که میخواهد در این شرکت فعالیت داشته و به عنوان سهامدار بالقوه یا بالفعل سهام شرکت را خریداری کند به این اطمینان برسد که این شرکت دارای برنامهای درست در عملیات اصلی خود بوده است.
بر این اساس، عمده تمرکز بیمه البرز بر روندهای میان مدت بازار سرمایه و حفظ و ارتقای منابع سرمایهگذاران در دورههای میان مدت بوده است.
ازسوی دیگر، با توجه به حجم بالای منابع سرمایهگذاری شرکت، انجام فعال عملیات کوتاه مدت، از یک سو باعث خواهد شد تا روند سهام مورد توجه درکوتاه مدت تحتالشعاع قرار گرفته و امکان تملیک آن در قیمتهای مناسب در بلندمدت تضعیف شود و از سوی دیگر ممکن است تا وظیفه تامین نقدینگی برای نیازمندیهای کوتاه مدت شرکت را با مشکل مواجه سازد و شاخص های عملکردی دیگر نظیر توانگری مالی را با مشکل مواجه سازد.
با این وجود، برای کسب بازدهی معقول در افقهای کوتاه مدت، با توجه به قیود فوق، در دوسال گذشته براساس پیشنهاد مدیرعامل و هیات مدیره یک شورای سرمایهگذاری در بیمه البرز تشکیل شد که متشکل از گروهی جوانان متخصص است که به شکلهای مختلف ، شرایط و رفتار بازار را بررسی میکنند و رویکرد اصلی آنان ، بهینه سازی پرتفوی کوتاه مدت متناسب با شرایط بازار بوده است که با توجه به تثیبت نسبی شاخص و امکان ورود و خروج موثر به بازار در ماههای اخیر، شدت فعالیت این کمیته افزایش داشته و انتظار میرود تا آثار مطلوب خود را در صورتهای مالی سالیانه شرکت به طور کامل نشان دهند.
در چند سال گذشته شرکت بیمه البرز ، برای کسب بازده حداکثری از منابع سرمایهای خود، در حوزه املاک و مستغلات سرمایهگذاری فعالی داشته که با توجه به بازده بالای این حوزه و ترکیب آن با پرتفوی بنیادینی شرکت در بازار سهام، بالا رفتن نرخ بازدهی سرمایهگذاری شرکت در سال جاری مورد انتظار است.
همچنین به دلیل سابقه موفق شرکت بیمه البرز در حوزه زمین و مستغلات، شورای سرمایهگذاری املاک و مستغلات تاسیس شده تا با کسب بازدهی مناسب از این بازار، عملکرد مطلوبتری را هم در کوتاه مدت و هم در بلند مدت در حوزه سرمایه گذاری شاهد باشیم.
چابک آنلاین: گزارش توانگری مالی صنعت بیمه گذشتهنگر بوده و نسبت به آینده، قابلیت تحلیل ندارد، چرا گزارشهای مالی صنعت بیمه آینده محورنیست؟
پاکروان: ماهیت توانگری مالی این است که ما به ازایی که شرکت برای ایفای تعهدات آتی خود دارد را جهت اطمینان بخشی به بیمه گذارمربوطه میدهد.
صدور حرفهای بیمه نامه براساس اکچوئری نسبت به آینده صورت میگیرد یعنی شرکت بیمه ، تعهدات آتی را میخرد و از لحظهای که ریسک را تقبل کرده و بیمهنامه را دراختیار بیمهگذار قرارمیدهد، باید این اطمینان را به بیمهگذار مربوطه بدهد که شرکت در شرایط فعلی در وضعیت بهینهای قرار داشته و میتواند این ریسک را به خوبی مدیریت کند.
قانونگذار درآیین نامه 55، ظرفیت نگهداری را تعریف کرده که براساس آن یک شرکت بیمهای برای اینکه بتواند در بازار فعالیت کند، نمیتواند بیش از ظرفیت مجاز نگهداری را بپذیرد و قانوناً نیاز است تا بخشی از ریسکهای خود را همزمان با فرآیند صدوربیمه نامه واگذار کند.
صورتهای مالی شرکت های بیمه ای براساس حسابداری بهای تمام شده تاریخی است.
براین اساس، مفاهیم ومولفههای این نوع حسابداری گذشتهنگراست، ولی اگر ما به دنبال این هستیم که با استفاده از مفهوم توانگری به بیمهگذار اطمینان دهیم که درآینده دچار چالش نمیشویم، باید ابزارهای دیگری را به این تحلیل اضافه کنیم.
بنابراین باید مدلهای آیندهپژوهی در این حوزه ورود پیدا کند و شرکتها بتوانند براساس مدلهای اکچوئری آینده بلندمدتتری را ترسیم کنند ولی در شرایط فعلی اگر شرکتهای بیمهای در سطح مناسبی از توانگری مالی باشند، میتوانند این امکان را ایجاد کنند که تحلیل درستی ارائه بدهند.
امروزه مدل سطح توانگری مالی در دنیا تغییرکرده و درحال حاضردر کشورهای پیشرفته، توانگری سطح 2 مورد استفاده قرار میگیرد.
برای اینکه مشخص شود که یک شرکت در آن حدی توانگر است که بتواند درآینده باتوجه به حوزه تغییر در ریسکها، اطمینانی که مد نظر بیمهگذاران است را شکل بدهد باید توانگری را به سطح بالاتری برد.
خوشبختانه بیمه البرز دراین چند سال درسطح توانگری مالی مناسبی قرار دارد و به بیمهگذاران خود میتواند این وعده را بدهد که باتوجه به فوندانسیونی که در این شرکت از سنوات گذشته طراحی شده دربهینهترین وضعیت ممکن برای امکان ایفای تعهدات خود و حتی بیشتر از ایفای تعهدات فعلی را دارد.
با همین منطق، بیمه البرز در سه سال گذشته، با وجود اینکه سطح توانگری صنعت 75 واحد کاهش داشته، افزایش 100 واحدی در توانگری را ثبت کرده و با توجه به توانگری 222 درصدی فعلی، بر اساس استانداردهای جدید، تضمین خوبی را برای تامین تعهدات آتی برای بیمه گذاران فراهم ساخته است.
چابک آنلاین: با توجه به عملکرد شرکتهای بیمه آیا سهام آنها برای سرمایهگذاران جذاب است؟
پاکروان: سهامدار فعال در بازار سرمایه به دو نرخ بازدهی توجه دارد، یکی نرخ بازدهی ناشی ازنوسانات نرخ سهم است و دوم نرخ تقسیم سودی که سهامدار هنگام برقراری مجمع سالیانه قادر به کسب آن است.
بسته به اینکه سهامداران به کدام یک از این مولفهها توجه میکنند، جذابیت سهام شرکتهای بیمه برای آنها متفاوت خواهد بود ، زیرا رفتار بعضی از شرکتهای بیمه به گونهای است که تقسیم سود محور هستند و بعضی دیگر ترکیبی از این دو را دارند و برخی دیگر چندان دنبال تقسیم سود نیستند.
خوشبختانه بیمه البرز،دردو سال گذشته با هدف جذب طیف وسیعی از سرمایهگذاران با رفتارهای متعارف و معقول به ترکیب سهامداران خود، اقدام به اخذ رویکرد بینابینی در بازار کرده است.
یعنی برای اینکه بتواند گروه سهامداران بالقوه و بالفعل خود را تقویت کند و نسبت مناسبی از سهامداران حرفهای را در ترکیب سهامداران خود ایجادکند، هم تقسیم سود را اولویتهای کاری خود مورد توجه قرار داده و هم تغییرات قیمت سهام را مورد توجه قرار داده است.
از این رو ، اولویت اول شورای سرمایهگذاری بیمه البرز این بوده تا با هدف بالا بردن شفافیت اطلاعرسانی، عملکرد شرکت را به بهترین شکل به ذینفعان اطلاع رسانی کرده و الگوی تعاملات اطلاعاتی با مشتریان را تا سرحد ممکن بهینه و مطلوب سازد.
اولویت بعدی که در واقع فلسفه وجودی این شورا است ، بهرهبرداری از ظرفیتهای حرفهای درون سازمانی و برون سازمانی بیمه البرز برای کسب بیشترین بازده برای سهامداران و تعالی شرکت با استفاده بهینه ازاطلاعات و منابع درون و برون سازمانی است تا بر اساس آن بتوان بازده بالاتری را برای سهامداران نسبت به شرکتهای رقیب بیمهای و غیربیمهای موجود در بازار سرمایه رقم زده و منافع بلندمدت ذینفعان با اتکا به قابلیتهای بازار سرمایه بیش از پیش افزایش یابد.
در اینصورت، با ایجاد همافزایی بین مولفههای عملکرد بیمهای و سرمایهگذاری، مسیر اعتلای بیمه البرز را هموار ساخته و ارزش و جایگاه بلندمدت این برند در بازار بیمه و سرمایه کشور تقویت شود.
بیمه البرز اکوسیستم خوداتکایی را در عملکرد خود مورد توجه قرار داده و درفعالیت های خود همواره دو اصل اساسی توانگری و ماندگاری را سرلوحه فعالیت ها قرار داده است.
این شرکت برای توانگر ماندن به سه شاخص سود آفرینی، توانگری مالی و بازده سرمایه گذاری ها توجه داشته و از سوی دیگر، برای ماندگار بودن به سه شاخص حق بیمه صادره، مدیریت پرتفوی درمان و افزایش سرمایه توجه ویژه ای داشته است.
بر این اساس، رشد 220 درصدی در پرتفو، کاهش 13 درصدی در نسبت خسارت درمان و حصول بیشترین سرمایه در بین شرکت های خصوصی را به انجام رسانده است.
این دو اصل، دقیقا ترجمان خواسته های اصلی سرمایه گذاران نهادی و میان مدت است و باعث می شود تا با تقویت شایستگی های بنیادین شرکت، آن را به عنوان اولین انتخاب مشتریان در بازار تبدیل کند، بنابراین به نظر من آنچه وجه تمایز شرکت های موفق با غیر موفق را در این بازار رقم میزند، انجام کار درست حتی در بدترین شرایط بازار و اطمینان بخشی به سهامداران شرکت های بیمه در خصوص حفظ و ارتقای شایستگی های بنیادین شرکت در طول زمان است.
این منطق در برخی از شرکت های بیمه رقیب نیز مورد توجه قرار گرفته و توجه ویژه سرمایه گذاران هوشمند به صنعت بیمه در سال جاری مبین موفقیت در انجام این مهم بوده و امیدوارم با گسترش این فرهنگ در بین تمامی فعالان صنعت بیمه، توانگری و ماندگاری صنعت همانند بیمه البرز ممکن شده و منافع ذینفعان این صنعت به بهترین شکل ممکن تامین شود.