اختصاصی چابک آنلاین
صنعت بیمه با داشتن آیین نامه ۹۰ از خیلی از صنایع یک قدم جلوتر است
توسعه بازاربیمه، ترمیم ظرفیتهای مغفول مانده، ضعف درمدیریت و درعین حال گام برداشتن درراستای تحقق ضریب نفوذ بیمه، از جمله موارد مهمی بوده که از آنها بعنوان بخشی از چالشها و یا اهداف صنعت بیمه کشور، یاد میشوند. به عبارتی چالشهای صنعت بیمه یکی دو تا نیست!
چابک آنلاین، بهاره تاجر باشی، صنعت بیمه، همواره بعنوان یکی از ارکان اساسی اقتصاد کشور مطرح بوده که حتی در برخی موارد، می تواند نقشی پررنگتر از دو ضلع دیگر این مثلث اقتصادی یعنی بانک و بازار سرمایه برعهده داشته باشد.
صنعت بیمه، بعنوان پشتیبان تمامی فعالیتهای اقتصادی، با شناخت و پوشش ریسکهای خاص صنایع کوچک و بزرگ، میتواند موجبات شکوفایی و در عین حال رونق اقتصاد کشور را فراهم کند.
باوجود آنکه نزدیک به 90 سال از عمر صنعت بیمه در کشور میگذرد اما فاصله معنا داری بین ضریب نفوذ بیمه در کشور در مقایسه با آمارهای جهانی وجود دارد.
برای رفع چالشهای موجود در صنعت بیمه، چه باید کرد؟
در یک چنین شرایطی، ایجاد تغییرات، نیازمند گفتمان سازی، استفاده از تجربه مدیران پیشین و تسلط به دانش روز و پذیرا بودن آن دانشها است.
چابکآنلاین برای بررسی گوشهای از این چالشها به سراغ "حبیب میرزایی"، یکی از مدیران باسابقه صنعت بیمه رفته و گفتگویی هرچند مختصر با این فعال صنعت بیمه داشت که از نظر میگذرد:
چابک آنلاین: درآیین نامه 90 شورایعالی بیمه که درخصوص احراز صلاحیت حرفهای مدیران بیمهای است شرط سنی برای مدیران درج نشده است به اعتقاد شما این امر میتواند یکی از عوامل فاصله گرفتن این صنعت از جوانگرایی باشد؟ آیا اساسا در راستای جوانگرایی نباید سقف سنی داشته باشیم؟
حبیب میرزایی: با عبارتهایی مثل جوانگرایی و ایجاد سقف سنی موافق نیستم زیرا به نظرم این بحثها انحرافی است و موجب میشود که موضوع اصلی یعنی شایسته سالاری کنارگذارده شود. هدف آیین نامه 90 شورایعالی بیمه این بود که انتخاب مدیران براساس صلاحیت حرفه ای را درصنعت بیمه نهادینه کند. بنابراین مدیر چه جوان یا مسن باشد برای اینکه بتواند یک شرکت یا بخش را اداره کند باید فرآیندی را طی کند و این فرآیند باید درست طراحی و اجرا شود.
این که چرا این تعابیر انحرافی است باید گفت چون مدیران باید با معیارهای مدیریت، صلاحیتی و بر اساس شایستگی ارزیابی شوند. در اینجا فارغ از سن و سال به چند معیار اداری و عملیاتی برای ارزیابی مدیران اشاره میکنم. هر مدیری که ویژگیهای زیر را داشت جوان محسوب میشود:
1-مدیری که چشم انداز و ماموریت سازمان و زیرمجموعه خود را به درستی درک کرده و قدرت تبیین و انتقال و پیاده سازی استراتژی خود را دارد.
2- مدیری که قدرت بسیج امکانات سازمان و زیرمجموعه خود را برای حصول اهداف دارد و میتواند به صورت منسجم و یکپارچه با وجود سلایق مختلف سازمان را در جهت اهداف حرکت دهد.
3- مدیری که با میل، رغبت و حوصله در جلسات کارشناسی به ریزترین مباحث کارشناسان گوش جان میسپارد و سازمان و زیرمجموعه خود را به سمت اهداف سازمانی حرکت میدهد.
4- مدیری که توان و دانش فنی برای مطالعه یک گزارش کارشناسی را دارد و میتواند دستور صریح و راهگشایی در ارتباط با آن صادر کند.
بازهم فارغ از سن و سال، هر مدیری که سه ویژگی زیر را داشت پیر محسوب میشود:
1- مدیری که سالها به صندلی مسئولیت چسبیده وجسارت تصمیمگیری و پذیرش مسئولیت را ندارد.
2- مدیری که همواره طوری رفتار میکند که یا مقام بالاتر دستوردهد و یا با مسئولیت زیردست، کاری در سازمان انجام شود.
2-مدیری که به جای تمرکز بر اهداف و پیشبرد سازمان خود، مشغول بررسی روابط برای جایابی در دولت و حفظ خود در جریان تحولات است.
این آییننامه اگر به درستی و بدون دخالتهای سیاسی و مدیریتی اجرا شود و مبتنی بر دادههای قابل اتکا شامل سابقه کار، تحصیلات و عملکرد افراد باشد و مکانیسمهایی داشته باشد که وقتی مدیری این فرآیند را طی کرد واقعا واجد صلاحیت باشد یکی از بهترین آیین نامههای مصوب شورای عالی بیمه خواهد بود. لذا نحوه اجرای آن بسیار مهم است. در حال حاضر برخی اشخاص با این آییننامه تطبیق داده میشوند و نمره قبولی میگیرند حال آن که در یک ارزیابی خیلی ساده مشخص میشود که هیچکدام از معیارهای آییننامه در مورد آنها اعمال نشده است. تاکید میکنم اگر این آییننامه بدون دخالتهای سیاسی و مدیریتی اجرا شود حتما به بهبود وارتقای شایستهسالاری درصنعت بیمه بسیار کمک میکند.
چابکآنلاین: به نظر شما درحال حاضرمهمترین مشکل صنعت بیمه چیست؟
حبیب میرزایی: مهمترین صنعت بیمه، ضعف مدیریت و ناهماهنگی در سطوح مدیران ارشد شرکتهای بیمهای است. صنعت بیمه درانتخاب، انتصاب و شناسایی افراد واجد صلاحیت و بهکارگیری این افراد ضعف دارد و این در حالی است که موفقیت هر نهاد و سازمانی در انتخاب مدیر عالی و انتخاب تیم همراه آن مدیریت است.
یکی از کمبود های اصلی در ارزیابی صلاحیتهای حرفهای مدیران که بیمه مرکزی حتماً باید فکری اساسی در خصوص آن کند این است که بیمه مرکزی باید داده و اطلاعات دقیق از شرکت بیمه داشته باشد و هنگام صدور تاییدیه با ذکر اهداف کمّی قابل اندازهگیری، یک شرکت را تحویل تیم مدیریت دهد و قبل از واگذاری به تیم مدیریت بعدی نیز با شاخصهای کمّی عملکرد تیم قبلی را ارزیابی کند.
خوشبختانه صنعت بیمه دستکم آیین نامه 90 را برای احراز صلاحیت مدیران دارد درحالی که مشابه این آیین نامه در دولت و خیلی از صنایع دیگر وجود ندارد. پس صنعت بیمه با داشتن آیین نامه 90 از خیلی از صنایع و بخشها یک قدم جلوتر است مشروط به اینکه اجرای این آییننامه برای احراز صلاحیت افراد، فرآیندها و الزامات آن رعایت شود.
چابکآنلاین: با وجود سابقه چندین ساله صنعت بیمه چرا ضمانت نامههای بیمهای هیچ سهمی از صدوربیمه نامهها ندارند؟ آیا امکان اجرایی شدن این ضمانت نامهها با مفهوم بیمه امکانپذیراست؟
حبیب میرزایی: اینکه چرا شرکتهای بیمه ای ضمانت نامه صادرنمیکنند باید بدانیم که بین بیمهنامه و ضمانتنامه از چند منظر تفاوت ماهوی وجود دارد به این معنا که از نظر ماهیت خیلی متفاوت هستند، مرجع صدور، الزامات و شرایط صدورآنها متفاوت است.
بیمه نامه، تابع قانون بیمه مصوب سال1316 است و قراردادی است که بین بیمهگر و بیمهگذار منعقد میشود و درآن بیمهگرمتعهد میشود در قبال دریافت مبلغ حق بیمه، خسارتهای وارده تعریف شده در بیمهنامه را که به جان یا مال بیمهشده وارد میشود جبران کند. طبیعی است که این قراردادی دوطرفه (یک طرف بیمهگر و طرف دیگرآن بیمهگذار)، مبنای آن هم قانون بیمه و مرجع صدور آن نیز شرکت بیمه ای است که دارای مجوز از بیمه مرکزی است. این در حالی است که ضمانت نامه، سندی بانکی است که از مقررات بانکی تبعیت میکند و مرجع صدورآن هم بانک است.
ضمانتنامه بانکی قرارداد یا سندی است که به موجب آن صادر کننده (ضامن) حسب درخواست متقاضی (ضمانت خواه یا مضمون عنه) تعهد میکند بدون هیچ قید و شرط، عندالمطالبه یا در سررسید معین مبلغ معینی وجه نقد از بابت موضوع خاصی که مربوط به متقاضی است به ذینفع (مضمون له) یا به حواله کرد او پرداخت کند.
نقطه شروع صدور ضمانتنامه بانکی، درخواست مشتری بانک است که او را متقاضی (ضمانت خواه) گویند و مبنای آن قراردادی است که قبلا بین ضمانت خواه و ذینفع ضمانتنامه منعقد شده است.
بانک با صدور ضمانتنامه بانکی تعهد میکند در صورتی که متعهد (ضمانتخواه یا مضمون عنه) تعهدات پیشبینی شده موضوع ضمانتنامه را در موعد معین نپردازد و یا اینکه از انجام صحیح و به موقع تعهدات خود به هر علت خودداری کند، به مجرد اعلام ذینفع (مضمون له و یا سازمانی که ضمانتنامه در قبال او صادر شده) قبل از انقضای سررسید، وجهالضمان یا مبلغ قید شده در ضمانتنامه را در وجه ذینفع بپردازد.
بین بیمهنامه و ضمانتنامه تفاوت ماهوی وجود دارد و انتظار صدور ضمانتنامه از شرکتهای بیمهای به لحاظ مقررات و محتوای فنی انتظار موجهی نیست. در عقد بیمه عنصر وقوع تصادفی حوادث بسیار حایز اهمیت است در حالی که در ضمانتنامه عنصرعمد، اراده و قطعیت وقوع، شروط پذیرفته شده است.
چابکآنلاین: بیمه نامههای اعتباری در کشور صادر میشوند و آیین نامه تعریف شده هم دارند اما به گفته برخی از کارشناسان همیشه در این نوع بیمه نامهها بین بیمه گذاران و بیمه گران کش و قوسهایی وجود دارد آیا ضمانت نامههای بیمهای نوعی از بیمه نامههای اعتباری هستند؟
حبیب میرزایی : شرکتهای بیمهای، بیمه نامههایی که شاید تا حدودی به ضمانت نامه شبیه هستند ولی ضمانتنامه نیستند را صادر میکنند. بیمهنامه اعتباری شبیهترین بیمهنامه به ضمانت نامه است که توسط شرکتهای بیمهای صادر میشوند.
در بیمهنامه اعتباری یک نفر به عنوان وامگیرنده از بانک تسهیلاتی دریافت می کند و در صورت عدم ایفای تعهدات توسط وام گیرنده، شرکت بیمه اقساط معوق وی را به بانک پرداخت میکند.
درآیین نامه شماره 51 مصوب شورایعالی بیمه مجموع شرایطی در نظر گرفته شده که اگر آن شرایط حاکم باشد امکان صدور بیمه نامههای اعتباری وجود دارد. بیمهنامههای اعتباری گروهی صادرمیشوند و امکان ارزیابی اعتبارگیرنده باید وجود داشته باشد. دراین قراردادها اقساط معوق اعتبارگیرنده را شرکت بیمه پرداخت میکند و نکته مهم این است که عنصر عمد و اراده در عدم پرداخت اقساط و تسهیلات وجود دارد، به همین دلیل بیمهگر امکان رجوع به اعتبارگیرنده را هم برای خود محفوظ میداند.
در صنعت بیمه همیشه تقاضای یکسری بیمهنامه اعتباری انفرادی هم بوده که جنس آنها به تعبیر بازاری وتقاضا این است که بیمهگر نقد شدن آن چک را ضمانت کند. وقتی عنصر حادثه یا اتفاقی بودن ریسک در آن نیست و صادرکننده چک از قبل قصد و نیت پرداخت آن را ندارد، این قبیل بیمهنامههای اعتباری طبق قواعد و مقررات بیمهگر ویژگی ریسکهای بیمهپذیر را ندارند.
با وجود مصوبه شماره 51 شورایعالی بیمه، بیمهنامههای اعتباری گروهی از رشد لازم برخوردار نیستند و در زمینه این نوع بیمهنامهها به دلیل ضعف در ارزیابی اعتبارگیرنده، ضعف دراجرا وارزیابی ریسک، چند تجربه ناموفق در صنعت بیمه اتفاق افتاده است.
ضمن اینکه تحولات اقتصادی و موارد فورس ماژور درعدم ایفای تعهدات اعتبارگیرندهها بسیار تاثیرگذاراست و اجرای این بیمهنامه برای شرکتهای بیمهای بسیار دشوار است و اقتصادی هم نیست در نتیجه استقبال خوبی هم ازآن نشده و حجم پرتفوی صنعت بیمه از بیمهنامههای اعتباری بسیار ناچیز است.
چابکآنلاین: آیا امکان رتبه بندی شرکتهای بیمهای در داخل وجود دارد؟ درست است که رتبه بندی باید بینالمللی باشد اما درحال حاضرو با توجه به شرایط بین المللی و محدودیتها، آیا نباید شرکتهای رتبه بندی درکشوردر زمینه بیمه وجود داشته باشد؟
حبیب میرزایی: درشرایط فعلی و در صنعت بیمه به دلیل تعداد محدود شرکتهای بیمهای، نیاز به رتبهبندی در بازار احساس نمیشود. معمولاً وقتی تعداد شرکتهای بیمهای در یک بازار بالای 100 میشود، در صورت وجود یک مرجع مستقل که اعتبار لازم را در بازار کسب کرده باشد رتبه بندی شرکت های بیمه می تواند انتخاب مشتری را تسهیل کند.
درحوزه بازار بینالملل، به دلیل تعداد زیاد بیمهگران (به خصوص بیمهگران اتکایی)، کمبود اطلاعات دقیق و نیاز به سرعت در تصمیمگیری، نهادهای رتبهبندی مشهوری در حوزههای مختلف از جمله بانک و بیمه به وجود آمده است. اما در بازار کوچکی همانند بازار بیمه ایران که حدود 30 شرکت در آن فعال هستند هنوز نیاز جدی به رتبهبندی بیمهگران احساس نشده است. درحال حاضر معیارهایی مثل توانگری بیمه و معیارهایی که اخیرأ توسط استارتآپها در حال شکل گیری است( مثل قیمتگذاری، رضایت مشتری و سرعت رسیدگی به شکایات) مقدمات رتبهبندی به تدریج در حال فراهم شدن است.
هر چند توانگری مالی بیمهگران معیاری تام وتمام نیست ولی فعلا یک معیار شناخته شده و در دسترس در بازار بیمه است. شاخص توانگری برای شرکتهایی که بیش از 5 سال فعالیت کردهاند معنادار است زیرا رقم توانگری برای شرکتهای تازه تأسیس به قدری بالااست که معنایی ندارد.
توانگری نشان میدهد که یک شرکت بیمه به لحاظ توان ایفای تعهدات در وضعیت متعادلی قراردارد یا خیر و این پیامی مهم است. بدین معنا است که شرکتی با توانگری زیر 100 نمی تواند تمام تعهدات خود را حتی به لحاظ دارایی موجود پرداخت کند.
بدیهی است که اگر رتبهبندی در بازار بیمه شکل بگیرد شاخص توانگری میتواند به عنوان یکی از شاخصهایی باشد که ملاک عمل قرارمیگیرد. هرچند این شاخص به تنهایی نمیتواند نمایانگر توان فنی، مالی، میزان نقدینگی، میزان سرعت درایفای تعهدات، ارزیابی ریسک و ارزیابی خسارت باشد. هرکدام از این شاخصها میتوانند در ارزیابیهای رتبه بندی ملاک قرار بگیرند اما هنوز نهادی مستقل و توانمند که بتواند مستقلاً رتبهبندی بیمه گران را انجام دهد شکل نگرفته است از طرف دیگر در در بازار بیمه نیز اعتبار و اعتماد لازم به ارزیابی نهادی مستقل و ملاک عمل قرار دادن ارزیابی آن بهوجود نیامده است.
چابکآنلاین: آیا حضورشرکتهای جدید به صنعت بیمه کمکی درافزایش ضریب نفوذ میکند؟ آیا موافق تأسیس شرکتهای جدید هستید یا مخالف؟
حبیب میرزایی: بازاربیمه با وجود حدود 30 شرکت فعال، هنوزظرفیت زیادی برای تأسیس شرکت دارد اما به شرکتهای بیمهای باید اجازه ورود به بازار داده شود که بتواند با طرحهای جدید و بازارهای تعریف شده ظرفیت بیشتری ایجاد کنند. اگر شرکتهای بیمه جدید بخواهند محصولات سابق را با همان روشهای قدیمی عرضه کنند طبیعی است که نمیتوانند به توسعه بازارکمک کنند و فقط رقابت در قسمت بازارموجود تشدید میشود.
اگر شرکتهای بیمه جدید با ایدههای نو، بازارهای نو و فعالیت در اقیانوس آبی وارد بازار شوند، بازار بیمه هنوزظرفیت بسیاری دارد. به عنوان مثال در بازار بیمهنامه «شخص ثالث» ممکن است ضریب پوششهای بیمهای تا 96 درصد خودروها رسیده باشد اما در بخش بیمههای «اجباری ثالث» برای موتورسیکلت هنوز کاری انجام نشده و در بیمههای «بدنه اتومبیل»،«آتشسوزی منازل مسکونی»، بیمهنامه عمر(که شاید درکشور مجموعاً به بیش از 15 میلیون بیمه شده رسیده باشد) بخش اعظمی از بازار هنوز جای فعالیت دارد که فقط با ابتکارات جدید و برنامهریزی دقیق این ظرفیتها قابل جذب است. اگر شرکتهایی باشند که بتوانند این بخشها را فعال کرده و پوشش دهند و برای آن طرح نو داشته باشند حتما اعطای مجوز به شرکتهای جدید میتواند کارساز باشد.
چابکآنلاین: چرا نهاد ناظر با وجود افت تعداد بیمه نامه، فقط بر روی رشد حق بیمه تولیدی متمرکزمیشود؟
حبیب میرزایی: شاخص «رشد حق بیمه» به تنهایی نشانگر توسعه بازار بیمه نیست، دلیل اینکه نهاد ناظر تأکید ویژهای بر این شاخص دارد این است که اطلاعات سایر بخشها هنوز به درستی و با صحت و اطمینان جمعآوری نمیشود. با این وجود شاخصهایی نظیر «رشد تعداد بیمه نامه» و «تعداد بیمهگذار» قطعاَ پیشرفت یا پسرفت صنعت بیمه را بهتر نشان میدهند.
رشد حق بیمه ناشی ازتورم و افزایش قیمتهای موضوع بیمه، رشد واقعی نیست و صنعت بیمه باید ساز و کاری داشته باشد که اطلاعات رشد واقعی را در اختیار بازار بیمه قرار دهد. هنوز بیمه مرکزی چنین اطلاعاتی را بهطور دقیق دراختیار ندارد ولی شرکتهای بیمهای این اطلاعات را رصد و پایش میکنند که آیا تعداد بیمه نامههای یک رشته نسبت به سال قبل افزایش داشته است یا خیر. قطعاً برای ارزیابی میزان رشد صنعت بیمه، شاخص «رشد تعداد بیمه نامه»، شاخص قابل اتکاتری نسبت به شاخص «رشد حق بیمه تولیدی» است.