۸۰ درصدصیادان کشور توانایی پرداخت حق بیمه را ندارند

۱۴۰ هزار خانوار در ایران از راه ماهیگیری امورات خود را می‌گذرانند شغلی که باتوجه به سختی‌های بسیار و حوادث ناگوار و تلخ، درکنارِ بی‌توجهی مسئولان هنوز به سفره‌ها اندک نانی می‌آورد و صیادان هنوز با امید به روزهای بهتر، هر روز به آب می‌زنند تا شاید گشایشی حاصل شود.

۸۰ درصدصیادان کشور توانایی پرداخت حق بیمه را ندارند

به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایلنا، حدود ۱۴۰ هزار صیاد در خطه‌های شمالی و جنوبی کشور مشغول به صید ماهی هستند و از دریا ارتزاق می‌کنند. بسیاری از مردم تصور می‌کنند این گروه شغلی یعنی صیادان از منابع رایگان درآمد کسب می‌کنند و از وضعیت مناسبی برخوردار هستند ولی حقیقت رنگی دیگر دارد. این روزها، تامین معیشت زندگی به چالشی بزرگ برای صیادان تبدیل شده و آن‌ها را با مشکلاتی روبرو کرده است. سطح درآمدی صیادان آن چنان کاهش یافته که دیگر توانایی پرداخت حق بیمه‌ی خود را هم ندارند. 

صیادان ایرانی به دو گروه، بخش شمالی و جنوبی تقسیم می‌شوند. صیادان شمال در حاشیه دریای کاسپین و صیادان جنوب در آب‌های خلیج فارس، دریای عمان و همچنین آب‌های آزاد به شیوه سنتی ماهیگیری می‌کنند. اگرچه آن‌ها در دو منطقه جغرافیایی متفاوت و با فواصل مسافتی زیاد کار می‌کنند اما هر دو گروه مشکلات مشترک فراوانی دارند. 

اسحاق تندرو (مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های صیادان استان هرمزگان و رئیس هیات مدیره اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور) و یعقوب دوجی (مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور) از وضعیت نامناسب صیادان در شمال و جنوب کشور می‌گویند و رسیدگی به وضعیت بیمه و جزو مشاغل سخت و زیان‌آور بودن این رده‌ی شغلی را از مسئولان مطالبه می‌کنند. 

وضعیت معیشت صیادان نامناسب است

میانگینِ درآمدی ماهیگیران بیش از ۸۰۰ هزار تومان نیست، زیرا صید قابل پیش‌بینی نیست گاهی تورها آنقدر سنگین است که نمی‌توان آنها را بالا کشید و گاهی هم تور آنقدر خالی است که انگیزه‌ای برای بالا آوردن آن وجود ندارد، بسیاری از صیادان درآمد خود را با یارانه‌ای که می‌گیرند، تنظیم می‌کنند تا هزینه‌های خانواده را در طول ماه بپردازند.

دوجی در ارتباط با وضعیت معیشتی صیادان می‌گوید: حدود ۱۴۰ هزار صیاد در مناطق جنوبی و شمالی کشور مشغول به صید ماهی هستند که حدود ۱۰ هزار نفر از آن‌ها در دریای کاسپین به صید پره و کیلکا اشتغال دارند. در شش ماهه دوم سال یعنی فصل‌های پاییز و زمستان، صیادان پره روی دریا می‌روند و صیادان کیلکایی نیز در ۱۰ ماه از سال کار می‌کنند. اگرچه دولت با سیاست‌های خود تعداد صیادان پره را کاهش داده اما این شیوه توجیه اقتصادی ندارد طوری که امروز درآمد صیادان پره به هیچ وجه پاسخگوی تامین نیازهای زندگی آن‌ها نیست. در این میان صیادان کیلکا وضعیت بهتری نسبت به صیادان پره دارند اما حتی آنها هم از تامین معیشت خود ناتوان هستند. 

 

مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور این‌طور ادامه می‌دهد: وضعیت درآمدی صیادان اصلا مناسب نیست و آن‌ها جزو دهک‌هایی پایین جامعه یعنی یک و دو هستند. در این میان صیادان ساحل‌نشین و قایق‌نشین نسبت به صیادان دیگر، شرایط سخت‌تری را تجربه می‌کنند. مسئولان باید بدانند که شرایط فعلی به هیچ وجه برای آنها آسان نیست، کرونا نیز مزید بر علت شده و مشکلات فراوانی برای کارگران صیاد به بار آورده است. 

اسحاق تندرو نیز وضعیت صیادان جنوب کشور را بسیار نابسامان دانسته و درباره وضعیت معیشت صیادان شاغل در خلیج فارس و دریای عمان این‌طور توضیح می‌دهد: زندگی صیادان کشور تحت تاثیر شیوع کرونا قرار گرفته و آن‌ها را با مشکلات متعددی روبرو کرده است. دریاوری کاهش یافته و به تبع این امر، حجم صید نیز کم شده است. گرانی هم مزید بر علت شده و صیادان را برای تامین مایحتاج زندگی با چالش‌های زیادی روبرو کرده. کارگران صیاد در جنوب کشور به دو روش در شناورهای صید ماهی کار می‌کنند. برخی از آن‌ها در شناور سهیم هستند و برخی نیز با عنوان ملوان روی دریا می‌روند. دستمزد و درآمد کارگران صیاد به صورت مستقیم به دریا وابسته است. اگر آن‌ها به دریا بروند، درآمد خواهند داشت ولی اگر به صید نروند هیچ منبع درآمدی نخواهند داشت. در میان آنها؛ وضعیت کارگرانی که شناور ندارند و با عنوان ملوان به دریا برای صید ماهی می‌روند، بسیار اسفبار است. 

مدیرعامل اتحادیه تعاونی‌های صیادان استان هرمزگان درباره میزان درآمد صیادان هم می‌گوید: درآمد کارگران صیاد اصلا ثابت و مشخص نیست و بستگی به توری (حجم ماهی صید شده) دارد. اگر صید ماهی خوب باشد، این امکان وجود دارد که درآمد آن‌ها حتی از حداقل دستمزد تعیین شده نیز بیشتر شود که پس از کسر هزینه‌های جاری شناور مثل سوخت و غذای کارگران، درآمد حاصله نصف می‌شود. عموما نیمی از درآمد برای کارگران و نیم دیگر برای مالکان شناور است. برخی از مالکان یک سهم از شناور را به ناخدای شناور می‌دهند. 

تعداد سهمیه بیمه ما را افزایش دهید

در چنین شرایطی و با چنین سطحی از درآمد البته اگر صیدی باشد و درآمدی کسب شود، بیمه‌ی صیادان خویش‌فرما است! این بدان معناست که صیادان می‌باید با درآمد اندک خود، حق بیمه‌ی خود و خانواده را تماما از جیب خود بپردازند. مشخص است که با این درآمدِ بسیار پایین، بسیاری از ماهیگیران توان پرداخت حق بیمه را ندارند و بسیاری از آنها مجبور هستند تا روزهای آخر عمر و هر زمان که توان در بازو دارند، به آب بزنند تا اندک درآمدی برای خود و خانواده کسب کنند. البته صیادان شمال کشور در خصوص بیمه مشکلات اساسی‌تری دارند. باتوجه به اینکه آن‌ها تنها نیمی از سال را کار می‌کنند فقط شش ماه از سال را می‌توانند حق بیمه پرداخت کنند و این نشان می‌دهد که اگر یک ماهیگیر ۵۰ سال کار کند، تنها ۲۵ سال می‌تواند حق بیمه پرداخت کند!

مدیرعامل اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور با انتقاد از وضعیت بیمه صیادان کشور می‌گوید: بیمه‌ی صیادان کشور، بدون یارانه است. حدود ۸۰ درصد از صیادان کشور به دلیل شرایط فعلی کشور و کاهش درآمدها، توانایی پرداخت حق بیمه را ندارند. بیشتر صیادان کشور در آستانه‌ی بازنشستگی قرار دارند ولی به دلیل‌ عدم توانایی در پرداخت حق بیمه و از آنجا که در بسیاری از سال‌ها توان پرداخت هزینه‌های بیمه را نداشته‌اند، نمی‌توانند از مزایایی دوران بازنشستگی برخوردار شوند. 

او ادامه می‌دهد: دو صیاد در قایق‌های صید ماهی و ۵ نفر از این گروه شغلی در لنج‌ها مشمول یارانه حق بیمه هستند. در سال‌های گذشته، موضوع کارفرما در صیادی مطرح نبود و کارفرما که خودش نیز صیاد است، از بیمه یارانه‌ای استفاده می‌کرد اما تغییر وضعیت بیمه صیادان، مشکلات فراوانی برای این گروه شغلی ایجاد کرده است. ما خواهان افزایش تعداد سهیمه بیمه کارگران صیاد هستیم و از نهاد تامین اجتماعی درخواست می‌کنیم که تعداد سهمیه بیمه در قایق‌ها را از ۲ به ۴ نفر  و در لنج‌ها از ۵ به ۱۰ نفر افزایش دهد. همچنین بحث بیمه یارانه‌ای برای صیادان برقرار شود. 

 

به گفته‌ی یعقوب دوجی؛ این روزها، سازمان تامین اجتماعی خواهان کاهش سهمیه‌ی بیمه صیادان کشور است اما آنها باید بدانند که حتی در صورتی که امکان افزایش سهمیه وجود ندارد، وضعیت فعلی را حفظ کنند.

رئیس هیات مدیره اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور هم با تاکید بر افزایش سهمیه بیمه صیادان، این‌طور می‌گوید: ما افزایش سهیمه بیمه صیادان را از سازمان تامین اجتماعی مطالبه کرده‌ایم اما این نهاد اجتماعی توجهی به درخواست‌های ما ندارد.

به اعتقاد اسحاق تندرو؛ سهم کارفرما در بیمه صیادان غیرمنطقی است به دلیل اینکه کارفرما مثل یک کارگر ملوان روی شناور کار می‌کند. تنها صیادانی به عنوان کارفرما درنظر گرفته می‌شوند که از پروانه‌ی بهره‌برداری برخوردار باشند ولی این امکان وجود دارد که صاحب پروانه بهره‌برداری، مالک شناور نباشد و سازمان تامین اجتماعی صرفا بر مبنای حدس و گمان کارفرمایان را صاحب شناور قلمداد می‌کند. 

صیادی شغلی سخت و زیان‌آور است

کار در دریا سخت است اما مسئولان سازمان تامین اجتماعی این مهم را باور ندارند. یعقوب دوجی به این جمله این‌را اضافه می‌کند که: اگرچه ماهیت شغل صیادی سخت است اما جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب نمی‌شود. قانون‌گذار دو گروه «الف» و «ب» را برای مشاغل سخت و زیان‌آور تعریف کرده است. اما کسانی که در این گروه شغلی فعالیت می‌کنند در گروه «ب» قرار دارند و شامل اولویت نمی‌شوند. هرچند برخی مدیران وزارت جهاد و کشاورزی، نمایندگان مجلس و سازمان شیلات ایران تلاش کرده‌اند تا صیادان جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب شوند، اما این تلاش‌ها مثمرثمر نبوده است. 

او می‌گوید: صیادی جزو مشاغل سخت و زیان‌آور محسوب نمی‌شود اما جالب اینجاست که برخی از گروه‌های شغلی جزو مشاغل سخت وزیان‌آور هستند که شرایط کاری به مراتب ساده‌تری نسبت به صیادی دارند. 

اسحاق تندرو هم سخنان دوجی را کامل می‌کند: سازمان تامین اجتماعی توجهی به سختی کار ما ندارد. ما از نهاد تامین اجتماعی می‌خواهیم که صیادی را جزو مشاغل سخت و زیان‌آور به حساب بیاورد و صیادان با ۲۰ سال سابقه پرداخت بیمه بازنشسته شوند. چرا صیادی جزو مشاغل سخت و زیان‌آور نیست؟ آیا کار روی دریا سخت نیست؟ ما اعضای اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور، رسیدگی به این موضوع را بارها و بارها مطالبه کرده‌ایم اما دولتمردان از رسیدگی به درخواست‌های ما طفره رفته‌اند. 

اتحادیه‌های کارگری صیادی قدرت چندانی ندارند

رئیس هیات مدیره اتحادیه سراسری تعاونی‌های صیادی کشور می‌گوید: جامعه صیادی کشور نیاز به توجه بیشتر از سوی دولت و سازمان تامین اجتماعی دارد. در شرایط فعلی که دریاروی و صید ماهی کاهش یافته است، جامعه صیادی کشور نیازمند بسته‌های معیشتی و کمک‌های بلاعوض هستند.

او اضافه می‌کند: اگرچه در ظاهر تشکل‌های جامعه صیادی مثل اتحادیه‌ها و تعاونی‌ها ماهیت مستقل دارند اما از قدرت لازم را ندارند و به معنای واقعی مستقل نیستند. ارگان‌هایی مثل اداره تعاون، کار ورفاه اجتماعی، سازمان شیلات نباید در امور اتحادیه‌ها دخالت می‌کنند. ادارت دولتی به جای دخالت در امور اتحادیه‌های صیادی از آن‌ها حمایت کنند. اگر تصدی‌گری به اتحادیه‌های صیادی واگذار شود، این تشکل‌ها می‌توانند در روزهای بحرانی مثل شرایط کنونی برای جامعه صیادی اشتغال ایجاد کنند. اشتغال‌زایی می‌تواند در بخش پرورش ماهی و میگو باشد. اما متاسفانه، تمام این فرصت‌ها در دست بخش خصوصی و صاحبان ژن‌های خوب است. در شرایط کنونی کشور، آیا هنوز وقت آن نرسیده که جامعه صیادی را دریابیم؟! دست‌های این گروه شغلی پینه بسته است ولی تامین اجتماعی آن‌ها را از مزایایی کارگران دیگر محروم کرده است!

با این اوصاف، به نظر می‌رسد چه در آب‌های دریاچه کاسپین و چه در آب‌های خلیج فارس طرحی جامع برای حمایت از صیادان در دستور کار مسئولان مربوطه نیست و این گروه شغلی در شرایط بحرانی، توانایی تامین نیازهای اولیه زندگی خود را ندارند. بسیاری از صیادان کشور از نظر سنی در آستانه بازنشستگی قرار دارند اما وقتی رسیدگی به بیمه صیادان به دست فراموشی سپرده شود، همه‌ی افراد این گروه با مشکلات فراوانی روبرو خواهند بود. اگر تعداد نیروی بازنشسته که مشمول دریافتی مقرری نمی‌شوند، افزایش یابد به‌طور قطع مشکلات آتی کشور نیز بیشتر خواهد شد.

 

copied
نظر بگذارید