چرا همه «ونگوگ» را میشناسند؟
«وینسنت ونگوگ» را تقریبا همه میشناسند. نقاشیهای این نابغه پست امپرسیونیسم در زمره مشهورترین آثار هنری جهان قرار میگیرند.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایسنا، با اینکه عمده شهرت «وینسنت ونگوگ» پس از درگذشت او شکل گرفت، اما این هنرمند در دوران حیات زندگی یکنواخت و بیدغدغهای نداشت. برخلاف آنچه که نقاشیهای چشمنواز و رنگارنگ «ونگوگ» به نمایش میگذارند، او زندگی پر از فراز و نشیبی را پشت سر گذاشت. از مشکلات مالی گرفته تا مشکلات روحی، «ونگوگ» در دوران فعالیت هنری که داشت با چالشهای شخصی متفاوتی مواجه شد.
امروزه این هنرمند هلندی را برای سبک منحصربفردی میشناسیم که در خلق تابلوهای نقاشی خیرهکنندهاش به کار میبرد. حالا تشخیص منظرههای چشمنواز، پرترههای تاثیرگذار و طبیعتهای بیجان سرزندهای که با استفاده از رنگهای ضخیم، ضربات قلممو سریع و ترکیب رنگ با نشاط او خلق شدهاند، کار دشواری نیست. البته آثار هنری «ونگوگ» از همان ابتدا این ویژگیهای مشخص را شامل نمیشدند و سبک ویژه او به مروز زمان و در طول مراحلی متفاوت زندگی کوتاه او شکل گرفت.
روند تکامل سبک هنری ونگوگ
کودکی
«ونگوگ» در ۳۰ مارس ۱۸۵۳ میلادی در «زوندرت» واقع در هلند متولد شد. با اینکه او گاهی در دوران کودکی طراحی میکرد، اما استعداد هنری او تا حد زیادی تا سن ۲۷ سالگی کشفنشده باقی مانده بود.
«ونگوگ» پیش از آنکه هنرمند شود، چند مسیر دیگر را امتحان کرده بود. زمانی که «وینسنت» ۱۶ ساله بود، دایی او شغلی را در سمت منشی در حراجی هنری و بینالمللی «Goupil & Cie» پیدا کرد. چند سال بعد «ونگوگ» از لاهه به لندن منتقل شد و در آنجا به طور مداوم از موزهها بازدید کرد تا اینکه در نهایت به یکی از طرفداران «ژانفرانسوا میله» نقاش واقعگرا تبدیل شد.
سالهای اولیه جوانی
«ونگوگ» شغلش در شرکت را در سال ۱۸۷۶ میلادی رها کرد. او مدتی را در مدرسه و سپس در یک کتابفروشی کار کرد. به دنبال این ناکامیها، «تئو»، برادر «وینسنت ونگوگ» به او پیشنهاد حمایت مالی داد تا «ونگوگ» بتواند به سراغ هنر برود.
«ونگوگ» پس از بازگشت به هلند در کلاسهای «آنتون ماوه» شرکت کرد. «ونگوگ» که تحت تاثیر «رئالیسم» قرار گرفته بود نقاشیها را از زندگی در روستا خلق میکرد. زمانی که «تئو» که به یک فروشنده آثار هنری در پاریس تبدیل شده بود، تلاش کرد این نقاشیها را بفروشد، طیف رنگی تیره و سوژههایش به ذائقه فرانسویها خوش نیامد.
به این ترتیب «ونگوگ» تصمیم گرفت که به پاریس نقل مکان کند، با «فرناند کورمون» همکاری کند تا در نقاشیهایش ترکیب رنگهای شادابتری ایجاد کند.
«ونگوگ» که با هنر نقاشان امپرسیونیست همچون «کلود مونه» آشنا شده بود، به سرعت رویکرد روشن و رنگارنگتری را در حوزه نقاشی در پیش گرفت. در همین نقطه بود که «ونگوگ» ضرباتقلممو خاص خود را ابداع کرد.
با این حال، با وجود این رویکرد مدرن و جدید، «ونگوگ» در پایتخت فرانسه موفق نشد. در نتیجه او تصمیم گرفت که بار دیگر نقل مکان کند و این بار «آرل»، در جنوب فرانسه را انتخاب کرد. «تراس کافه در شب» یکی از آثار هنری این دوران بود. «ونگوگ» نقاشی «تراس کافه در شب» را در سپتامبر سال ۱۸۸۸ خلق کرد. این نقاشی آبی و زرد، منظرهای از یکی از خیابانهای «آرل» واقع در فرانسه را به تصویر میکشد. در این نقاشی، گروهی از مردم در ساعتی از شب که مشخص نیست در فضای بیرونی یک کافه نشستهاند و گروهی دیگر نیز در خیابان قدم میزنند.
بخش کوچکی از آسمان درخشان و پرستاره از میان دو ساختمان به چشم میخورد که تداعیکننده دیگر نقاشی مشهور «ونگوگ» یعنی «شب پرستاره» است.
نقاشیهای «ونگوگ» در «آرل» از قبل رنگارنگتر و هیجانیتر شدند. «آرل» که منظرههای زیبا و آسمان آفتابی داشت، برای «ونگوگ» شبیه بهشت هنرمندان بود. «ونگوگ» در همین دوران برخی از مشهورترین تابلوهای نقاشی «آفتابگردان» را خلق کرد و تاثیر چاپهای ژاپنی در هنر خود را به نمایش گذاشت.
آفتابگردانهای «ونگوگ» احتمالا جزو مشهورترین نقاشیهای تاریخ به شمار میروند. «ونگوگ» شیفته این گلهای طلایی بود و بارها آنها را نقاشی کرد. حتی دوستانش برای مراسم ترحیم او گلهای آفتابگردان آوردند. تابلوهای نقاشی گلهای «آفتابگردان» که امروزه مشهور شدهاند، درحقیقت دومین مجموعه از نقاشیهای گلهای آفتابگردان «وینسنت ونگوگ» هستند. او پیش از این نقاشیهای مشهور، چهار تابلو نقاشی با این سوژه را در دوران اقامتش در پاریس خلق کرده بود که گلها را درحالی که روی زمین قرار داشتند به تصویر میکشیدند.
خانه زرد
در اکتبر سال ۱۸۸۸ میلادی، «پل گوگن» دیگر نقاش پست امپرسیونیسم به «ونگوگ» در «خانه زرد» ملحق شد تا با «ونگوگ» همکاری کند.
«پل گوگن» نقاش مشهور فرانسوی زمانی که تابلوهای «آفتابگردانِ» پاریسی «ونگوگ» را دید، آنها را تحسین کرد و دو مورد از آنها را بالای تختش در آپارتمانش نصب کرد.
با اینحال رابطه همکاری این دو هنرمند خیلی کوتاه بود. «گوگن» بعد از مجموعهای از کشمکشها و به دلیل تضاد شخصیت، تصمیم گرفت که از خانه خارج شود. به دنبال این اتفاق یک موقعیت بیثبات روحی در «ونگوگ» ایجاد شد که در نهایت باعث شد که این هنرمند بخشی از گوش خود را با چاقو ببرد.
«ونگوگ» روز بعد در بیمارستان بستری شد. در حالی که او فقط چند روز بعد مرخص شد، وضعیت سلامت روانی خود را پذیرفت و در نهایت خود را به یک مرکز بهداشت روان در کمون «سن رمی-دو-پروانس» معرفی کرد. «ونگوگ» در دوران اقامت در آسایشگاه نیز نقاشی کردن را ادامه داد و ۱۵۰ نقاشی خلق کرد.
این نقاشیها در نهایت به عنوان آثار مجموعه «آسایشگاه سن رمی» شناخته شدند که برخی از مهمترین آثار این هنرمند همچون «خودنگاره با گوش باندپیچیشده» و «شب پرستاره» را شامل میشدند.
بسیاری از مردم «وینسنت ونگوگ» نقاش هلندی را برای خلق تابلو نقاشی میشناسند که آسمانی پر پیچ و خم و ستارههای پرنور را به تصویر میکشد.
این نقاش هلندی در نامهای به برادرش «تئو» درباره موضوعی که الهامبخش خلق تابلو نقاشی «شب پرستاره» شده بود، توضیح داده و نوشته بود: «امروز صبح، ساعتها قبل از طلوع آفتاب، حومه شهر را از پنجره با کمک نور ستارههای صبحگاهی دیدم که بسیار بزرگ به نظر میرسیدند.»
پنجرهای که «ونگوگ» درباره آن در نامه به برادرش صحبت کرده بود، پنجره آسایشگاه «سینت پائول» واقع در جنوب فرانسه بود که مدتی را آن سپری کرده بود. «ونگوگ» این منظره را در ساعات مختلف روز و در آب و هوای مختلف همچون روزهای بادی، روزهای بارانی، هنگام طلوع خورشید و زیر نور آفتاب نقاشی کرد. «شب پرستاره» تنها نقاشی منظره شب از مجموعه نقاشیهای است که «ونگوگ» از منظره پنجره مشرف به تخت خوابش نقاشی کرده است. اثر کمتر شناخته شده «تاکستان قرمز در آرل»، تنها تابلو نقاشی است که ثابت شده است در دوران حیات این هنرمند به فروش رفته است و حتی «شب پرستاره» نیز در دوران حیات او به فروش نرفت.
با این وجود در دوران بستری شدن «ونگوگ» بود که این هنرمند تاحدی مورد توجه قرار گرفت: شش مورد از نقاشیهای او در بلژیک به نمایش گذاشته شد و ۱۰ مورد دیگر پاریس نمایش داده شدند.
مدت کوتاهی پس از این موفقیت، «ونگوگ» آسایشگاه را ترک کرد و به «اور سور اواز» در حومه پاریس نقل مکان کرد.
روزهای پایانی زندگی «ونگوگ»
«ونگوگ» در طول دو ماه پایانی زندگی خود که در «اور سور اواز» ساکن بود، بیش از ۸۰ نقاشی و ۶۰ طراحی خلق کرد. اگرچه به نظر میرسید که او به عنوان یک نقاش در حال پیشرفت است، اما همچنان با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکرد، که بدون شک در وضعیت روانی ناپایدار او بیتاثیر نبود.
اغلب مردم گمان میکنند که «گندمزار با کلاغها» آخرین نقاشی ونگوگ است، اما این درست نیست. در حقیقت، در زمان مرگ «ونگوگ» تابلو نقاشی «ریشه درختان» نیمه کاره روی سه پایه او باقی مانده بود.
میراث ونگوگ
چند دهه بعد از درگذشت «ونگوگ»، ۸۵۰ نقاشی و ۱۳۰۰ طراحی او به شهرت جهانی رسیدند. «جوانا» که همسر «تئو» بود، با جمعآوری نامهها، نقاشیها و متعلقات «ونگوگ» در به شهرت رسیدن «ونگوگ» کمک کرد. امروزه «ونگوگ» به عنوان یکی از مهمترین چهرههای تاریخ هنر شناخته میشود و نقاشیهای رنگ روغن، آبرنگ و طراحیهای او به قیمتهای چشمگیری در حراجیهای معتبر به فروش میرسند.
چندی پیش یک نقاشی آبرنگ اثر «ونگوگ» در حراجی کریستیز نیویورک به قیمت ۳۵.۹ میلیون دلار فروخته شد و رکورد جدیدی در فروش آثار آبرنگی این نقاش هلندی به ثبت رسید. همچنین در حراجی اخیر مجموعه هنری متعلق به بنیانگذار شرکت «مایکروسافت»، نقاشی «باغ میوه و سرو» اشاره کرد که با فروش ۱۱۷.۲ میلیون دلاری رکورد فروش آثار «ون گوگ» را جا به جا کرد. گرانترین اثر «ونگوگ» که پیش، از این در یک حراجی فروخته شد، «پرتره دکتر پل گاشه» (ژوئن ۱۸۹۰) بود که به قیمت ۸۳ میلیون دلار فروخته شد.