بیمحلی چین به امریکا در جریان خرید نفت از ایران
خط و نشان بیهوده ایالات متحده امریکا برای ایجاد محدودیت در فروش طلای سیاه ایران در سرزمین چشم بادامیها، نسخهای نخنما بود که پیش تر میزان کارایی آن آزموده شد، هرچند که در واقعیت نتیجهای چندانی دربرنداشت.
چابک آنلاین، مجید میرزاحیدری، «راب مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران به تازگی گفته است که واشنگتن به تلاشها برای اعمال فشار به چین به منظور متوقف کردن خرید نفت از جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داد وافزوده که در راستای اجرای تحریمها علیه جمهوری اسلامی، قصد دارد پکن را وادار کند که واردات نفت از ایران را متوقف کند، زیرا «چین مقصد اصلی صادرات غیرقانونی ایران است و گفتوگوها برای منصرف کردن پکن از خریدها تشدید خواهد شد.»
تهدید برای مقابله با فروش نفت ایران ازسوی ایالات متحده امریکا در بازارهای بینالمللی، برای اولین بار نیست که از سوی سیاستمداران این کشور اعلام میشود، زیرا سیاست تحدید فروش نفت ایران، از سوی امریکا همواره وجود داشته واین اظهارات اخیر راب مالی، همچون گذشته، فاقد راهبردی تازه است. به طور معمول و در سالهای گذشته، یکی از شیوههای امریکا برای افزایش اثرگذاری تحریمها بر اقتصاد ایران، ممانعت از دستیابی ایران به درآمدهای نفت وگاز بوده است.
با وجود نوسانات موجود در فروش نفت خام ایران اما، گزارشها نشان میدهند که روند صعودی صادرات نفت ایران از دولت ترامپ و 6 ماه قبل از روی کار آمدن دولت بایدن آغاز شده و از رقم روزانه 250 هزار بشکه به 500 هزار بشکه در روز هم رسیده است؛ حتی گاهی دو برابر.
این موضوع نشان داد که روند سست شدن تحریمها و افول فشارحداکثری ترامپ بر ایران، از دوران خود او آغاز شده و این تحلیل که بایدن نمیخواهد بر ایران فشار بیاورد، گزاره چندان درستی نیست بلکه بایدن و قبلتر از او ترامپ هم دیگر «نمیتوانستند» با ابزار تحریم، مانع از فروش نفت ایران شوند.
هرچند که براساس گزارش صندوق بینالمللی پول، صادرات نفت ایران درسه سال پایانی دولت قبل به زیر یک میلیون بشکه در روز و حتی به ۴۰۰ هزار بشکه در روزهم سقوط کرد.
بیاثرسازی تحریمها با دیپلماسی انرژی در دولت سیزدهم
واقعیت این است که دولت گذشته کشور را با کمترین میزان تولید وصادرات نفت خام به دولت سیزدهم تحویل داد.
با روی کار آمدن دولت سیزدهم، استفاده از راهکارهای مختلف برای افزایش فروش و صادرات نفت با وجود تحریمها مورد توجه قرار گرفت.
به عبارتی، دولت سیزدهم برای خنثیسازی حداکثری تحریمها، علاوه بر توسعه صادرات نفت و گاز در مدت کوتاه شروع به کار، موفقیتهای چشمگیری در وصول درآمدهای نفتی و گازی هم داشت.
جواد اوجی وزیر نفت گفته است که ما شرایط فروش نفت را تغییر دادیم، من و همکارانم پشت میزمان ننشستیم؛ همه دنیا را دور زدیم و بازارهای جدیدی پیدا کردیم و افزوده که ما از ظرفیتها، راهکارها و مدلهای قراردادی مختلف استفاده کردیم تا بتوانیم نفت را صادر کنیم که از همان ماههای نخست دولت سیزدهم، صادرات نفت ایران روندی صعودی به خود گرفت.
فراموش نکنیم که بهمنظور تحقق این برنامهها وزارت نفت توانست در دوره فعالیت دولت سیزدهم تعاملات خود با کشورهایی چون روسیه، عراق، ترکمنستان، آذربایجان، ارمنستان، امریکای لاتین شامل ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه، چین، عمان، تاجیکستان و ژاپن را بهبود بخشد.
همین افزایش سطح تعامل باعث شد تا درآمد فروش نفت کشور در مقایسه با ابتدای دولت، ۲.۵ برابر شود، با وجود وعده دشمنان برای اعمال تحریم فلجکننده علیه ایران.
بهبود جایگاه ایران در سازمان اوپک
ایران به تازگی جایگاه خود را در میان بزرگان سازمان اوپک بهبود بخشیده و یک پله هم ارتقا یافت.
بر این اساس، ایران با تولید 2.72 میلیون بشکه نفت خام، رقیب خود کویت را پشت سر گذاشت و بر سکوی چهارمین تولیدکننده برتر سازمان اوپک تکیه زد.
ساده تراینکه صادرات نفت ایران از زمان روی کارآمدن دولت سیزدهم، از محدوده 600 هزار بشکه در روز به حدود 1.4 میلیون بشکه در روز رسیده است، چیزی حدود دو برابر رقمی که این دولت در ابتدای کار، جریان صادرات نفت را از دولت قبل تحویل گرفت.
مؤسسههای ورتکسا و کپلر، دوشرکت معروف تحلیلی آمارهای کشتیرانی و حمل محمولههای نفت خام، گزارش دادهاند که صادرات نفت خام ایران در نوامبر سال ۲۰۲۲ میلادی به حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه و در ماه دسامبر هم به بالاترین سطح در ۴ سال گذشته رسید.
تحلیلگر ورتکسا درگزارشی اعلام کرده که واردات نفت خام چین از ایران درآخرین ماه سال ۲۰۲۲ میلادی رکوردی تازه را ثبت کرد.
حال این پرسش مطرح میشود که آیا تلاشهای امریکا برای ایجاد محدودیت در فروش نفت خام و تأثیرگذاری بر چین موفقیتآمیز خواهد بود؟
بررسیهای مختلف درسالهای گذشته نشان داده که چین همچنان به خرید نفت ایران و ونزوئلا که غالباً با عنوان نفت مالزی یا عمان فروخته میشود، ادامه خواهد داد.
ونزوئلا نیز از نفتکشهای مرتبط با ایران استفاده میکند و برای حمل نفت ایران شناخته شده است.
همایون فلکشاهی تحلیلگر مؤسسه بینالمللی کپلر، از کشور چین بهعنوان اصلیترین شریک اقتصادی ایران یاد کرده وگفته است که تنگه هرمز اهمیت خاصی در بازار نفت دارد زیرا ۴۰ درصد نفت مبادلاتی یعنی ۱۵ میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز از طریق نفتکشها از این تنگه عبور میکنند، بنابراین قدرت ایران در اداره تنگه هرمز باعث خواهد شد تا چین، با وجود ریسک تحریمهای امریکا، به واردات نفت از ایران ادامه دهد.
به گفته وی، امریکا هم بهدلیل ریسک افزایش قیمت نفت و امنیت عرضه جهان حاضر نیست تحریمهای خود علیه شرکتهای چینی را که در این مبادلات تجاری سهم دارند اعمال کند، بنابراین با در نظر گرفتن این نکات ژئوپلیتیکی، احتمال اینکه چین واردات نفتی خود را از ایران کاهش دهد بسیار کم است.
بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که اظهارات «راب مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران پیرامون اعمال فشار بر پکن با هدف کاهش خرید نفت از تهران، بیشتر یک بلوف سیاسی است.
به نظر میرسد که نماینده امریکا در امور ایران چندان به این گزاره باور ندارد که آزموده را آزمودن خطا است.