اختصاصی چابک آنلاین؛
صنعت بیمه جایگاه خود را در زنجیره تامین مالی تبیین نکرده است/صنعت بیمه به عنوان یک صنعت غیرپویا به جامعه شناسانده شده است
محمود دودانگه، متولد سال 1348، اقتصاددان وصاحب نظر در تجارت است، او هم اکنون رئیس هیات مدیره شرکت بیمه حافظ است.
چابک آنلاین، بهاره تاجر باشی، وی، دانش آموخته رشته مهندسی صنایع در مقطع کارشناسی دانشگاه صنعتی شریف و مهندسی صنایع در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه امیرکبیر و دانشجوی دکترای تخصصی با گرایش مدیریت سیستم ها است.
او، در سال 84 مشاور برنامه ریزی و امور اقتصادی وزارت بازرگانی بوده و از سال 88 تا 90 به مدت دو سال قائم مقام وزیر و معاون برنامه ریزی و امور اقتصادی وزیر بازرگانی بوده است .
دودانگه، پیش از ورود به صنعت بیمه، درحوزه تجارت و بازرگانی، صنعت خودرو، بانکداری و لجستیک و مدیریت زنجیره های تامین حضور پررنگی داشته و قائم مقام وزیرصنعت، معدن و تجارت در اجرای هدفمندی یارانه ها بوده و سابقه عضویت در هیات عامل صندوق توسعه ملی را نیز درکارنامه کاری خود دارد.
اما ورود وی به صنعت بیمه، به صورت غیرمستقیم از سال 88 به عنوان عضو شورایعالی بیمه بود و از سال 97 هم به عنوان رئیس هیات مدیره شرکت بیمه حافظ در این شرکت بیمه ای حضور دارد.
ازاو کتب و مقالات متعددی در زمینه های اقتصادی، بازرگانی و مدیریت لجستیک و سیستم ها منتشر شده و دراین زمینه صاحب نظراست.
بر همین اساس، چابک آنلاین با رئیس هیات مدیره شرکت بیمه حافظ در خصوص چالش های صنعت بیمه در زمینه معرفی این صنعت به سازمان های دیگر و جایگاه آن در اقتصاد کشور به گفتگو نشسته که از نظر می گذرد:
چابک آنلاین: نمایشگاه بورس، بانک و بیمه هرساله برگزار میشود و شرکت های بیمه ای هم در آن حضور می یابند اما به نظر می رسد خروجی جدی برای آنها ندارد،آیا بهتر نیست که شرکت های بیمه ای برای معرفی توانمندی های خود در نمایشگاههای صنایع دیگر، شرکت کند؟
دودانگه : آیا صنعت بیمه نقش و جایگاه خود را در اقتصاد کشورپیدا کرده است ؟ خیر.
این نقصی است که وجود دارد و چه باید بکنیم تا صنعت بیمه نقش و جایگاه خود را در اقتصاد پیدا کند؟
طبیعتا به یک نقشه راه لازم است و بیمه مرکزی باید یکسری اقداماتی را انجام دهد، وزارت اقتصاد به عنوان متولی کلان این صنعت ، باید یکسری وظایف را انجام دهد، مجلس ، سندیکای بیمه گران و شرکتهای بیمهای نیزباید یکسری کارها را انجام دهند.
هراقدامی که در چارچوب این نقشه راه بتواند کمک کند که نقش و جایگاه صنعت بیمه دراقتصاد کشور احیا شود تا اثرگذاری صنعت بیمه هم برای عموم افراد جامعه بهتر شود و ارتقا پیدا کند و ریسک فعالیت های اقتصادی کاهش پیدا کند، اقدامی ارزشمند است.
اگر نمایشگاه بانک و بیمه با این منطق پیش برود که صنعت بیمه را به آحاد جامعه و فعالان اقتصادی معرفی کند، چالشهای آن مشخص شده و راهحلهای مختلف ارائه و یک گفتمان سازی انجام شود که چگونه میشود نقش صنعت بیمه را در اقتصاد کشورارتقا داد و همچنین از فناوریهای نوین در صنعت بیمه صحبت شود و استارت اپهای نوین بیمهای دراین نمایشگاه توسعه داده شود و کمک شود که ضریب نفوذ بیمه در اقتصاد کشور افزایش پیدا کند در این صورت حضور در این نمایشگاه خیلی هم ارزشمند خواهد بود.
اما اگر هدف تنها، یک گردهمایی باشد که افراد درون صنعت با یکدیگربا نگاه غیرحرفهای ارتباط برقرارکنند، مطمئنا برپایی این نمایشگاه اتلاف منابع است و حیف است که صنعت بیمه با این همه پتانسیل و ظرفیتی که دارد و هنوز به رشد لازم نرسیده، به جای تمرکز به آینده و توسعه و استفاده از فناوری و دانش و ارتقای ضریب نفوذ، درگیرموضوعات درونی خود شود.
بنابراین، باید حضور صنعت بیمه در اقتصاد کشور را پررنگ کنیم تا همه این صنعت را به صورت مناسب و فاخر بشناسند و احساس نکنند که بیمه یعنی شخص ثالث و تکمیل درمان و احساس کنند که همه فعالیتهای اقتصادی و موضوعات خود را میتوانند به صنعت بیمه بسپارند و با خیالی آسوده به فعالیت خود ادامه دهند.
این است که ارزشمند است.
چابک آنلاین: یکی از مشکلات صنعت بیمه، عدم ارتباط با سازمانهای دیگر است وهمچنین درهیات دولت، رییس کل بانک مرکزی حضور دارد اما رئیس کل بیمه مرکزی حضور ندارد ، چرا عملکرد صنعت بیمه در ارتباط با سازمانهای دیگر ضعیف است؟
دودانگه : این صحبت را کاملا تایید میکنم .
این هم برمیگردد به اینکه صنعت بیمه نتوانسته به درستی نقش و اهمیت خود را در اقتصاد و جامعه تبیین کند و اثر خود دراقتصاد، مسائل اجتماعی و در بین آحاد جامعه نشان دهد.
نظام بانکداری با زندگی روزمره فعالان اقتصادی ارتباط تنگاتنگ و پیوستگی عمیقی دارد و رشد اقتصادی ایجاد نمیشود مگر اینکه بانک از آن فعالیت اقتصادی پشتیبانی کند.
چرا رییس کل بانک مرکزی درهیات دولت حضوردارد و چرا جایگاه برگزاری جلسات در بانک مرکزی به عنوان شورای پول و اعتباربالاتر از جایگاه جلسات در شورایعالی بیمه است، زیرا درشورایعالی بیمه معاونان وزیر حضور دارند ولی در شورای پول و اعتبار وزرا حضور دارند.
این نشان دهنده این است که سیاستگذاران به بانک و اهمیت و جایگاه آن خیلی بیشتر واقف هستند تا صنعت بیمه.
این نقص را به سیاست گذاران وارد نمیدانم و به خود صنعت بیمه وارد می دانم، صنعت بیمه باید این ضرورت را بیشتر نمایان کند که این اتفاق نیفتاده است .
در دنیا بانک و بیمه و بورس در کنار یکدیگر هستند و به صورت یکپارچه عمل میکنند،ازجمله بانک و بیمه، بانک اعتباری نمیدهد مگراینکه بیمه، آن فرد یا بنگاه را اعتبار سنجی کرده باشد و الان این ارتباط دراقتصاد کشوروجود ندارد.
یکی از مشکلات نظام تامین مالی کشورو اینکه چرا درصدی از تسهیلاتی که داده میشود بر نمیگردد و دچارمشکل میشود به دلیل این است که اعتبارسنجی با کسی که تامین مالی می کند یکجا است.
اگرسه ضلع مشخص شود و کسی که اعتبار میخواهد، کسی که اعتبار سنجی میکند و کسی که اعتبار را میدهد جداگانه باشند بانک دیگر دچار مشکل نمیشود و اگر اعتبارگیرنده دچارمشکل شد بانک به سراغ بیمه می رود.
با این فرآیند کسب و کار، بیمه هم رشد کرده و جایگاه خود در اقتصاد را پیدا میکند.
این یکی از چالشهای بزرگ صنعت بیمه است که نتوانسته درزنجیره تامین مالی خود را تبیین و جایگاه خود را پیدا کند و در زنجیره فعالیتهای اقتصادی هم نتوانسته جایگاه خود را پیدا کند.
اگر این اتفاق بیافتد، حتما مجلس و دولت از صنعت بیمه نمایندهای را مطالبه خواهند کرد چون وجود نماینده صنعت بیمه در دولت خیلی از مسائل و مشکلات خود دولت را حل میکند.
اگر ما صنعت بیمه را به معنای واقعی به عنوان شاخص رفاه برای جامعه و شاخص مدیریت ریسک برای اقتصاد قلمداد کنیم آن موقع دولت اگر جلسهای دارد و تصمیم های مهمی میگیرد می داند که ریسک آن تصمیم را یک جایی باید پوشش دهد ، پس به سراغ صنعت بیمه میآید.
درحال حاضرصنعت بیمه به عنوان یک صنعت غیرپویا به جامعه شناشانده شده و پویایی از این صنعت گرفته شده است، درصورتی که حضور صنعت بیمه درهر رکن تصمیم گیری میتواند اثرات و ثمرات بسیار خوبی برای سازمان تصمیم گیرنده داشته باشد و با این حضور هم صنعت بیمه رشد میکند و هم شاخص رفاه جامعه توسعه مییابد.
چابک آنلاین: درخصوص دخالت سهامداران در پرتفوی شرکتهای بیمهای، همانطورکه میدانید بخش مهمی از پرتفوی شرکتهای بیمهای از سوی سهامدار عمده تامین میشود که بخشی ازاین پرتفویها بدون کار کارشناسی به شرکتهای بیمهای داده میشود که با خروج این پرتفوی ازشرکت بیمه ، آن شرکت به گونهای دچار چالش میشود. راهکار خروج از این وضعیت چیست؟
دودانگه : اگر شرکت بیمه آیین نامه حاکمیت شرکتی را واقعا رعایت کند این مسائل و مشکلات کمتر پیش میآید، ولی اینگونه نیست.
یکی از چالشهایی که در اقتصاد کشور وجود دارد موضوع مالکیت و مدیریت است.
این موضوع تا اندازهای به نحوه نظارت و مکانیزمهای نظارتی رگولاتورکه بیمه مرکزی است بر میگردد و ساختاری که درشرکتها وجود دارد و همچنین استقلالی که باید داشته باشند و به رقابت مابین شرکت ها هم مرتبط است.
یک چالش جدی در این حوزه در صنعت بیمه وجود دارد، اگر به کارهایی که به شرکتهای بیمهای واگذارمیشود و اینکه شرکتها برای گرفتن پرتفوی از چه مکانیزمی استفاده میکنند.
درصد قابل توجهی ازاقتصاد کشور دولتی است و اینکه دولت نیازهای بیمه ای خود را چگونه تامین میکند؟ علامت سوالهای جدی وجود دارد، پرتفویها چطور واگذرا میشود؟
نرخ شکنیها چطور اتفاق میافتد ؟
وقتی نرخ شکنیها اتفاق می افتد و میبینید که گرفتن یک پرتفوی توجیهی ندارد ولی شرکت بیمه پرتفوی را میگیرد به این موضوع باید از ابعاد مختلف نگاه کرد و سهامدار باید حد و حدود دخالت خود را بداند، هیات مدیره باید حاکمیت شرکتی را کاملا رعایت و به آن عمل کند.
یعنی هیات مدیره باید اینقدر قوت داشته باشد که بتواند درمورد یک پرتفوی بگوید بله یا خیر و این نیاز به یک استقلال دارد و این استقلال درحال حاضر کمرنگ است.
چابک آنلاین: با نگاهی به داراییهای شرکتهای بیمهای و میزان داراییهای آنها، میتوان به ورود آهسته بیمهها به بنگاه داری پی برد. تاکنون آمار دقیقی از ورود بیمهها به حوزه املاک و مستغلات وجود ندارد. نظر شما در این مورد چیست؟
دودانگه : دراین زمینه باید نگاه تحلیلی تری باید داشته باشیم.
گاهی وزن داراییهای فیزیکی در صورتهای مالی درنظر گرفته میشود که این یک نوع تحلیل است و زمانی هم ورود شرکتهای بیمه وتملک شرکتهای بیمهای درخصوص داراییهای فیزیکی درنظرگرفته میشود که این دو شاخص متفاوت است.
به دلیل اینکه میزان تورم در داراییهای فیزیکی و املاک نسبت به بقیه دارایی ها بسیار زیاد بوده احساس می کنیم که ورود بیشتری دراین حوزه اتفاق افتاده درصورتیکه اینگونه نبوده.
البته من این موضوع را بررسی نکردهام اما برداشتم اینگونه است که چون تورم املاک خیلی زیاد بوده، وزن آن در صورتهای مالی بیشتر شده است و این به معنای این نیست که شرکت بیمه به سمت بنگاه داری رفته اند.
درچند سال اخیر وزن املاک بسیاربالا رفته ولی سرمایه گذاری جدیدی صورت نگرفته و تورم باعث شده که توازن بهم بخورد.
ممکن است شرکتهایی در زمینه املاک سرمایه گذرای کرده باشند چون به هرحال شرکتی که دارایی نقد دارد منطقی نیست که دارایی نقد خود را نگه دارد وباید آن را به سرمایهای تبدیل کند تا از تورم جا نماند و سعی میکنند دارایی خود را حفظ کنند.
البته چون تحلیلی در این زمینه ندارم نمیتوانم قضاوت دقیقی داشته باشم.